< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

96/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روایات معاد

نظام آخرت نظامی متفاوت با نظام دنیا است لذا نیم توان گفت: آخرت همین عود ارواح به ابدان است چنان چه متکلمین می گویند در این مورد روایاتی بیان شده است از آن جمله پیامبر ص فرمودند[1] : شبرٌ من الجنة خیر من الدنیا وما فیها

روایت دیگر[2] از ابن عباس نقل شده است: قال: یأتی علی اهل الجنة ساعة یرون فیها نور الشمس والقمر فیقولون: ألیس قد وعدنا ربنا أن لا نری فیها شمسا ولاقمرا؟

فینادی منادی: قد صدّقکم ربکم وعده لاترون فیها شمسا ولاقمرا ولکن هذا رجل من شیعة علی ابن ابی طالب یتحول من غرفة الی غرفة فهذا الذی اشرق علیکم من نور وجهه

روایت دیگر[3] قال رجل لرسول الله: یا اباالقاسم! أتزعم أن اهل الجنة یأکلون ویشربون؟

قال: نعم والذی نفسی بیده أن احدهم لیُعطی قوة مئة رجل فی الأکل و الشُرب

قال: فإن الذی یأکل تکون له الحاجة والجنة طیب لا خبث فیها

قال: عرقٌ یفیض من احدهم کرشح المِسک فیضمر بطنه؛ فضولات هضم غذا به صورت عرق معطر دفع می شود

روایت دیگر[4] ابوایوب انصاری عنه ص: لیلة أسری بی مرّ بی ابراهیم ع فقال: مُرّ امتک أن یُکثروا من غرس الجنة فإن ارضها واسعة وتربتها طیبیة

قلت: وما غرس الجنة؟

قال: ولا حول ولاقوة الا بالله. البته باید به دنبالش آتشی نفرستد تا آن درخت را نابود سازد

در تفسیر کشف الاسرار میبدی نقل می شود[5] : در بعضی اثار است که بهشتی را خانچه ای (خونچه) فرستند از یاقوت سرخ دستار خوانی بر سر آن فرو گرفته از مروارید سفید مُهر بر آن نهاده چون سر آن باز کند سیب های گوناگون ببیند در هر سیبی حوراء چون لعبتی اراسته و عروسی نگاشته حوراء از آن سیب بیرون آید بهشتی سیب در دهان گیرد طعمی یابد از هر چه شیرین تر ولذیذ تر از هر چه در بهشت خورد آنگه قوتی عظیم در وی پدید آید آن لعبت دوشیزه را بپاسد یعنی بیاید که از دیگر جفتان چنان لذت نیافت و هر بار که پیش وی باز شود او را دوشیزه یابد از اول بار نیکوتر وبه کمال تر

در نثر طوبی آمده: مردی از امام ع پرسید در بهشت سماع و غنا هست؟

فرمود: بهشت از لغو وبیهوده خالی است اما هرگاه باد بر برگ درختان وزد چنان آواز تسبیح برخیزد که مرد از شنیدن آن همه لذت بهشت را فراموش کنند

در مجمع البیان در ذیل آیه شریفه «وظل ممدود» این مطلب آمده است؛ در حدیث است سایه درختان بهشتی به اندازه ای است که صد سال سواره ای به پایان آن نمی رسد

اما در مورد دوزخ چنین آمده است؛

در روایتی آمده[6] ؛ زراره از امام باقر ع نقل می کند: عن ابی جعفر الباقر ع قال إن رسول الله حیث أسری به لم یمرّ بخلق من خلق الله الا رأی منه ما یحب من البشر واللطف و السرور به پیامبر ص به هر فرشته ای که می گذشت حالتی بشاشت وسرور وشادمانی را در فرشته می دیدند که از دیدار نبی ص خرسند ومسرور بودند حتی مرّ بخلق فلم یلتفت الیه ولم یقل له شیئٌ که او توجه و خوش وبشی با رسول ص نکرد فوجده غاطبا عابسا او را دوژم واخمو وعبوس دید

فقال: یا جبرییل! ما مررت بخلق من خلق الله الا رأیت البشر واللطف والسرور الا هذا فمن هذا؟

قال: هذا مالک، خازن النار هکذا خلقه ربه

قال: فإنی أحب أن تطلب الیه أن یُرینی النار

فقال جبرییل له: إن هذا محمد رسول الله وقد سألنی أن اطلب الیک أن تُریه النار

قال امام باقر ع: فأخرج له عنقا منها مالک کاری کرد که دوزخ برای رسول خدا یک سرک بکشند فرأها فلما أبصرها لم یکن ضاحکا حتی قبضه الله عزوجلّ از آن پس دیگر رسول تبسمی نکرد تا زمانی که چهره در پرده تیره خاک پنهان داشت.

حال قبل از شروع در بحث معاد جسمانی باید گفت که این بحث را در چند آدرس[7] می توان پی گرفت؛ مثلا آقا علی مدرس زنوزی یک نظریه ابتکاری در باب معاد جسمانی دارد که؛ در معاد نفس عود به بدن نمی یابد بلکه این بدن است که ترقی کرده وسراغ نفس می رود وعود به آن می یابد

دیگر در حاشیه ای از استاد انصاری شیرازی وایشان از استادشان علامه طباطبایی نقل می کند که؛ استاد ما مرحوم آشیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی اصول 11 گانه ملاصدرا را به 3 اصل باز می گردانیدند و در حاشیه فرموده اند: قال أستاذ ارجع شیخنا الشیخ الاعظم محمد حسین الاصفهانی قدس سره الاصول المذکوره الی ثلاثة اصول کما ارجع المصنففی الشواهد الربوبیة الی سبعة اصول

خود ملاصدرا در شواهد الربوبیه 11 اصل را به 7 اصل تقلیل داده است

وللشیخ محمد حسین الاصفهانی رسالة مختصرة غیر مطبوعة فی المعاد که در این رساله اصول را به 3 اصل تقلیل داده اند

کسی مرد تمام است کز تمامی    کند در خواجگی کار غلامی

 

رساله ای مختصر در 8 صفحه است که سال 92 چاپ شده است مرحوم کمپانی در این رساله چاپ شده 5 اصل بیان داشته است و نظر ایشان در رساله همان نظر مرحوم آقا علی مدرس زنوزی است ومعاد جسمانی بیان داشته را از ایشان تلقی نموده است و ظاهر آیات وروایات را به همین معنا می داند که در معاد جسمانی همین بدن دنیوی ترقی کرده ودر معاد به سراغ نفس می رود ونفس به سراغ این بدن نمی آید والا دنیا می شود وآخرت نمی شود بلکه باید بدن دنیوی ترقی کند و سراغ نفس برود

به نظر می رسد که خوب است این رساله کوتاه را قبل از ورود به بحث معاد جسمانی ملاصدرا بحث کنیم

حاشیه دیگری از استاد انصاری شیرازی مرقوم داشته شده است: به نقل یکی از اساتید مدظله صدرالمتألهین قدس سره از این باب 11 تا آخر کتاب وبحث معاد 20 فصل کتاب آغاز و انجام خواجه نصیر الدین طوسی را آورده است و این کتاب خواجه که آن را تذکره نامیده و به آغاز و انجام معروف است بسیار مفید است واز آغاز و مبدأ کم بحث شده است و 20 فصل آن در معاد است

این مباحث ملاصدرا همان 20 فصل خواجه در بحث معاد می باشد. این فرمایش احتمالا از آیت الله علامه حسن زاده آملی می باشد.

 


[1] . بحار الانوار طبع بیروت جلد 8 ص148 باب23 روایت 77.
[2] . بحار الانوار طبع بیروت جلد 8 ص149 باب23 روایت 81.
[3] . بحار الانوار طبع بیروت جلد 8 ص149 باب23 روایت 82.
[4] . بحار الانوار طبع بیروت جلد 8 ص149 باب23 روایت 83.
[5] . کشف الاسرار ج1 ص110.
[6] . بحار الانوار طبع بیروت جلد 8 ص150 باب24 روایت 9.
[7] . رساله سبیل الرشاد اقا علی مدرس زنوزی ص20.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo