< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

96/10/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استدلال ملا صدرا طیف دوم آیات بر معاد جسمانی و پاسخ شبهات معاد

و أما الآيات التي يستدل فيها على إثبات الآخرة بخلق الأجرام العظيمة و الأنواع الطبيعية فالغرض فيها إثبات هذا المطلوب (معاد) من جهة نحو الفاعلية فإن أكثر الناس يزعمون أنه لا بد من حدوث شي‌ء، من مادة جسمية و طينة لأن حصول شي‌ء لا من أصل (مادةٍ) محال فينكرون حدوث عالم آخر (عالم مثال) و إشكال و صور فيها (صورت بدون ماده) و لم يعلموا أن وجود الأكوان الأخروية أنما هو من باب الإنشاء بمجرد الجهات الفاعلية لا من باب التخليق من أصل مادي و جهات قابلية؛

     فالله تعالى بينه على أن شأنه الأصلي في الفاعلية هو الإبداع و الإنشاء لا التكوين و التخليق من مادة و كذلك خلق السماوات و الأرض و أصول الأكوان (عناصر اربعه) فإن وجودها لم يخلق من مادة أخرى بل أوجدها على سنة الاختراع و الإنشاء و هكذا يكون إنشاء الجنة و النار و الأجسام الموعودة في الآخرة

فيندفع إشكال المنكرين للدار الآخرة أنها؛

     في أي‌ مادة توجد

     و في أي قطر

     و جهة

     و أين مكانها

     و متى زمانها و وقت قيامها

يطلبون للآخرة مكانا خاصا- «و يسألون عن الساعة أيان مرساها» أي في أي مكان من أمكنة هذه الأجسام‌ «وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ*»ظ أي في أي زمان معين من أزمنة الدنيا و لم يعلموا[1] أن مكان الآخرة و زمانها ليس من جنس مكان الدنيا و زمانها وأنّ وجودها و إيجادها ليس كوجود الأكوان الدنيوية و إيجادها فلها نشأة أقوى حاصل من الإنشاء و لهذه خلقة حاصلة من التخليق و هذا[2] أيضا[3] منهج دقيق شريف و حمل الآيات القرآنية على ما هو أشرف و أحكم أولى.

 

به 2 دسته از آیات بر اثبات معاد استدلال می شود؛

    1. طیفی از آیات که به مراتب خلقت انسان در عالم طبیعت می پردازد و از این رهگذر اثبات معاد می شود واز جهت مبدأ وعلت غایی است

    2. آیاتی که در آن آفرینش اجرام عظیمه مطرح شده است وهمین طور خلقت انواع طبیعی از قبیل انسان وآتش و...

مانند آیات اواخر سوره شریفه یس آمده است « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ (78) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ (79)»

در این آیه انشاء نوع انسان که به تعبیر حکیم سبزورای اولی العظام می باشد انسان ها صاحب استخوان هایی اند که در آیه شریفه مطرح شده است

کسی استخوان های پوسیده ای را برداشت و پرسید: چه کسی این استخوان های پوسیده را انشأ و زنده می کند در آیه بعد می فرماید: « الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَاأَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ (80)» همان خدایی که برای شما از درخت سبز آتش قرار داد وشما از درخت آتش برمی افروزید این آیه نظیر همان آیه؛ «افریتم النار التی تورون اأنتم انشأتم شجرها ام نحن المنشؤن» است ودر آیه بعدی می فرماید: « أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (81) » خدایی که اجرام عظیمه را آفرید آیا قادر نیست مثل انسان ها را خلق بفرماید و در آخرت مثل آن ها را ایجاد کند قبل تر ملاصدرا روی این واژه "امثال" در باب معاد جسمانی عنایت داشته اند

وبا امر ایجاد و اراده کن وجودی الهی سوره را به پایان می رساند وامر ایجاد الهی دفعی است؛ «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (82) فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (83)»

ملاصدرا می گوید: این دسته از آیات بر معاد انسان از ناحیه علت و مبدأ فاعلی دلالت دارد

توضیح استدلال: مردم یعنی متکلمین بر این گمان هستند که اگر چیزی بخواهد ایجاد شود باید لزوما به نحو تخلیق و تکوین باشد یعنی از ماده و طینتی بوجود آید باید از گِل وطینتی در کار باشد تا از آن انسان ایجاد شود و به این تخلیق و تکوین می گویند بنابرین منکر عالم دیگری غیر از عالم طبیعت و ماده می باشند یعنی به عالم مثال که در آن عالم یک صور و اشکالی بدون ماده باشند قایل نمی باشند ولذا بر این باورند که در قیامت وآخرت اجزای متفرق بدن انسان واجزای اصلیه که از بین نمی روند دور هم اجتماع می کنند و دوباره صورتی مثل صورت قبلی پیدا کرده ونفس بدان تعلق می گیرد

در حالی که ایجاد عالم آخرت وموجودات اخروی از قبیل دوزخ و بهشت وبهشتیان و جهنمیان به طور کلی ایجادشان به نحو ابداع و انشاء است وبدون ماده نه به نحو تخلیق و تکوین به 3 دلیل؛

دلیل نخست: آفرینش ابداعی وانشائی از جانب خداوند در 4 مورد است؛

    1. ایجاد افلاک و افلاکیان: در اصطلاح به این نوع ایجاد، اختراع گفته می شود کرات آسمانی وماده ای که دارند به نحو اختراع وابداع است خداوند ماده ای را به این ها تبدیل نکرده است این ها بدون ماده ایجاد شده است

    2. ایجاد هیولای اولی یا ماده عالم عناصر

    3. ایجاد اصل عناصر

    4. ایجاد انواع موجودات طبیعی و اصل نوع

ایجاد این 4 گونه بدون ماده است وابداعی واختراعی می باشد واین ها هیچ کدام ماده نخستین وپیشین نمی باشد واز روی عنصر دیگری نمی باشد.

ایجاد اینها اگرچه در عالم طبیعت و دنیا است به نحو انشاء می باشد پس ایجاد عالم آخرت واجسام اخروی از سوی فاعلی که حق تعالی باشد باید کدام نحو ایجاد را به اینها نسبت داد انشاء به نحو ابداع و اختراع یا ایجاد تخلیقی و تکوینی؟

بی تردید ایجاد به نحو انشاء و ابداع را باید به آخرت و موجودات اخروی نسبت داد زیرا ایجاد در عالم طبیعت و به نحو تکوین وتخلیق به وسیله قوا وطبایع جسمانی است و به واسطه اختلاط و امتزاج عناصر و امشاج است لذا این نحو از ایجاد شایسته نیست تا به حق تعالی نسبت داده شود در مورد موجودات اخروی وعالم آخرت خدایی که در هیمن عالم طبیعت 4 دسته از موجودات را به نحو انشأ وابداع ایجاد کرده است بدون وساطت ماده وقوا و عناصر مادی

دو دلیل دیگر در ادامه خواهد آمد

با این بیان که ایجاد آخرت به نحو ابداع و انشاء است می توان شبهاتی که در رابطه با معاد جسمانی بنابر دیدگاه متکلمین مطرح شده است را پاسخ داد بلکه خود به خود حل می شود؛

    1. شبهه مطالبه ماده: مساحت زمین مشخص ومعلوم است مثلا خاکی که در هر متر مربع وجود دارد کفایت خلقت 12 انسان را می کند با توجه به مساحت کره زمین می توان حساب کرد با این مقدار خاک چند انسان می توان ساخت در حالی که نفوس انسانی غیر متناهی اند بر هر بدنی هم بیش از یک نفس تعلق نمی گیرد

جواب: وقتی ایجاد اجسام اخروی به نحو ابداع وانشاء باشد این شبهه موضوعی ندارد و خود به خود حل می شود

    2. شبهه مطالبه مکان: مکان آخرت وبهشت و دوزخ کجاست؟

در این مورد اقوالی است؛

     طبق هیأت قدیم فوق سطح محدب فلک الافلاک است که لاخلأ ولاملأ در آنجاست فضایی که شاغل جسمی باشد و فضایی که شاغل جسمی نباشد را محل دوزخ و بهشت دانسته اند که خلأو ملأ در آن نیست وارتفاع نقیضین نیست زیرا تقابل خلأ وملأ تقابل عدم و ملکه است

     مکان بهشت و دوزخ بین افلاک است

اما در بین افلاک هیج فرجه و فاصله ای نیست

     در امکنه عناصر اربعه می باشد که هر کدام به صورت کره ای است و هر کره ای بر دیگری احاطه دارد بالاترین کره آتش است بعد هوا و بعد آب و بعد هم کره خاک قرار دارد.

اما میان کرات عناصر اربعه هم فرجه و جای خالی برای بهشت و دوزخ واجسام اخروی وجود ندارد آن هم بهشتی به پهنای آسمان ها و زمین چنین بهشتی در کجا خواهد بود؟

جواب: وقتی ایجاد اجسام اخروی به نحو ابداع وانشاء باشد این شبهه موضوعیت ندارد و خود به خود حل می شود ومطالبه مکان بی معنا خواهد بود مثلا مکان صور ذهنیه کجاست؟ صورت هایی که در اذهان پیدا می شود در بیداری و خواب این ها در کجا قرار دارند؟ آیا کاسه سر کسی را بشکافند جای شان را می توان یافت؟

یا صور مرآتی و تصویر های آینه در کجای آینه است؟ مواد آینه همان شیشه ای هستند جرم و جسمی که آینه از آن درست شده است.

    3. شبهه مطالبه زمان: «یسئلونک عن الساعة ایان مرسئها» زمان قیامت کی خواهد بود؟ یا «متی هذا الوعد ان کنتم صادقین»

جواب: این شبهه در صورتی وارد می شود که آخرت به نحو تخلیق و تکوین باشد و در عرض دنیا باشد آن گونه ای که متکلمین بدان اعتقاد دارد اما ایجاد آخرت به نحو ابداع وانشاء است و دفعی می باشد در 2 آیه کلمح البصر مطرح شده است؛

     وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (77)

     وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50)

برای این که توهم زمانی بودن نشود می فرماید: (او هو اقرب) بلکه آفرینش وایجاد حق تعالی به نحو ابداع است امر آفرینش خداوند دفعی و آنی وابداعی و انشائی و اختراعی است نه تدریجی و زمانی واین شبهه مطالبه زمان هم به خودی خود دفع می گردد.

 


[1] . البته تنها تمثل زمان و مکان در برزخ هست تمثل صبح و شام و صورت مثالی آنها مثل تصوری که ما اکنون از صبح و شام و طلوع و غروب خورشید می کنیم در برزخ وعالم آخرت هست اما زمان و مکان وجهت مادی در آخرت وجود ندارد تا جسمی حرکت کند واز مقدار حرکت او زمان درست شود برای صبح و شام اکنون باید انتظار کشید اما صورت آنها را می توان در ذهن انشاء کرد و تصور نمود آن هم به نحو دفعی می توان صورت آن ها را باذن الله تعالی ایجاد کرد زیرا قیام جزئیات به ذهن بنا بر نظر حکمت متعالیه صدوری است نه قیام حلولی بلکه به انشاء ذهن و خلاقیت نفس می باشد.
[2] . استدلال از ناحیه علت لمی فاعلی.
[3] . همچون استدلال از ناحیه علت غایی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo