< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق نیا

94/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مناقشه در سخنان ابن سینا
و أما ما ذكر أن حركة النفس إذا كانت في عرض من الأعراض يلزم أن لا يكون تحركها من نحو تحريكها
فلأحد أن يقول: إنهم لم يدعوا إلا أن المحرك للشي‌ء المنفعل القابل للحركة لا بد و أن يتحرك في ذاته و ذلك لا يستلزم أن يكون حركة المتحرك من نحو حركة المحرك و لم يدعه أحد و في كثير من الأشياء التي يحرك شيئا- بأن يتحرك نرى الأمر على خلاف ما ذكره فالتحريكات السماوية الصادرة من نفوسها في أجرامها وضعية و هي تابعة لحركاتها النفسانية الإرادية كما اعترف به الشيخ في التعليقات و غيرها فأي محال يلزم في أن يكون تحريكات من النفس في البدن بالإحالة و غيرها و هي تابعة لحركاتها الوجودية أو الإرادية.
الخامس: أن قوله ثم من المحال ما قالوه من أن الشي‌ء يجب أن يكون مبدأ حتى يعلم ما وراه‌ فإنا نعلم و ندرك بأنفسنا أشياء لسنا بمباد لها إلخ.
أقول: فيه إن المراد من المعلوم هو الصورة الحاضرة عند المدرك القائمة المحفوظة بحفظه إياها و لا شك أن النفس مبدأ فاعلي للصور الموجودة في قواها و مداركها و أما الصور العقلية المدركة للنفس فإن النفس في الابتداء عند كونها عقلا هيولانيا مبدأ قابلي لها و إذا صارت متصلة بالعقل الفعال كانت فاعلة حافظة إياها و الشيخ قد ذكر في كتاب المبدإ و المعاد في فصل ذكر فيه أن العقل الهيولاني بالقوة عالم عقلي أن القوة العقلية تجرد الصورة عن المادة فتكون خالقة و فاعلة للصور المعقولة و قابلة لها معا و قال في فصل آخر منه إن القوة العقلية تعمل في المحسوس عملا تجعله معقولا.

اشکال چهارم ابن سینا: ایثن اشکال بر حکمایی است که از راه حرکت به معرفت نفس نایل شده اند و این است که نفس که متحرک بالذات است آیا در ماهیت نفس حرکت است یا در وجود و اراده نفس است؟
-اگر در ماهیت نفس حرکت باشد نفسی باقی نمی ماند و با حرکت نفس تغییر می کند
-و اگر حرکت در وجود و اراده نفس باشد که عرض است لازم می آید حرکت نفس از نوع تحریک بدن توسط نفس نباشد تحریک بدن از نوع کمی و کیفی و اینی و وضعی است اما حرکت نفس از نوع اراده است
بخش اول را ملا صدرا جواب داد که حرکت در وجود نفس است نه در ماهیت آن اما بخش دوم اشکال که حرکت نفس از نوع تحریکی نمی باشد که بدن دارد
جواب بخش دوم اشکال: حکمایی که از راه حرکت به معرفت نفس رسیدند ادعا نکرده اند که حرکت محرک باید از نوع تحریک محرک نسبت به متحرک باشد دیگر حکما هم چنین ادعایی نکرده است حرکت نفس لازم نیست از نوع تحریک بدن باشد بلکه ادعای حکما این است که تحریکات بدنی باید به محرکی منتهی شود که متحرک بالذات است و آن هم نفس است
و انگهی، ما خلاف این معنا را هم مشاهده می کنیم که حرکت متحرک از نوع تحریکش باشد خود ابن سینا بر این باور است که حرکات فلک نفسانی ارادی است یعنی نفس فلک تصور کمالی از کمالات عقول را می کند و بعد تشبه به آن عقول را در آن کمال فعلیت اراده می کند و بعد هم جرم فلک را تحریک می کند و جسم فلک را به حرکت درمی آورد و تا جرم فلک در آن 360 درجه ای که در آن حرکت می کند تا رسیدن به درجه بعدی در حد بالقوه بود و بعد از رسیدن به آن درجه بعدی، حرکت فعلیت می یابد ابن سینا در کتاب تعلیقات خود این را فرموده است و در اینجا حرکت فلک ارادی است فلک اراده ای نداشت و با تصور کمال فعلیت و عقول است آن اراده را می یابد اما حرکت جرم فلک از نوع وضعی دوری است در حالی که حرکت فلک ارادی است
لذا اشکالی ندارد که در ما نحن فیه هم حرکت در وجود نفس باشد اما تحریک نفس نسبت به بدن دارد با حرکت کمی و کیفی و وضعی و اَینی باشد
اشکال پنجم ابن سینا: ایشان به حکمایی که از راه ادراک به معرفت نفس نایل شده بودند این اشکال را مطرح می کند آن هم گروهی که از راه تقدم مدرِک بر مدرَک به معرفت نفس می رسند نه از راه شباهت بین مدرِک و مدرَک
ایشان بر این باور بودند؛ نفس غیر خود را ادراک می کند لذا باید بر غیر خود باید تقدم داشته باشد و چون اشیاء را ادراک می کند باید تقدم بر اشیاء داشته باشد و وقتی نفس بر آن مقدم بود باید مبدأ اشیاء باشد زیرا مبدأ است که تقدم دارد در این صورت و نفس را برخی آب و برخی خاک و آتش و ... می دانستند
اشکال: ابن سینا گوید: ما اشیائی را ادراک می کنیم که هیچ گونه مبدأئیت و تقدم بر آنها نداریم مانند ادراک عقول و ملایک و فرشتگان که ما مبدأ و مقدم بر آنها نیستیم و یا ما واجب تعالی را ادراک می کنیم در حالی که هرگز مبدأ واجب نمی باشیم
جواب اشکال پنجم: ملا صدرا می فرماید: مرا از اشیاء صور اشیاء است یعنی معلومات بالذات مراد است نه معلومات بالعرض یعنی صورت ذهنی اشیاء را می گویند نه وجودات خارجی آنها و این مبدأئیت نفس نسبت به صور و مفاهیم ذهنیه اشیاء است که معلوم بالذات اند
صور ذهنی خود دو دسته اند؛
-مفاهیم ذهنی جزئی: ملا صدرا نسبت به این دسته صورت ها قایل به خلاقیت نفس اند
نفس خالق صور جزئی است و خود نفس مخلوق خداوند است و مخلوقِ مخلوق هم- به قیاس مساوات -مخلوق است وقتی زید را ببینی باذن الله تعالی صورت ذهنی را نفس در ذهن خود انشاء و ایجاد می کند
-صور کلیه و معقولات: ملا صدرا در اینجا طبق نظر مشهور و مشاء نظر می دهند چون در حال جواب دادن به ابن سینا می باشد و الا نظر ملا صدرا این نیست اما مشائیان در این باب هم قایل به خلاقیت و ایجاد گری است ایشان بر این باور اند که نفس با اتصال به عقل فعال ایجاد صور کلیه می کند یعنی وقتی نفس به مرتبه عقل بالفعل رسید صورت را ایجاد می کند
عقل ابتدا در مرتبه هیولانی است و عقل بالقوه می باشد یعنی قابلیت تعقل معقولات را دارد اما فعلیت این تعقل وقتی است که عقل به مرتبه عقل بالفعل می رسد و اتصال با عقل فعال که رشته ای است می یابد که به عنوان خزانه معقولات است
در حکمت مشاء هرگز سخن از اتحاد با عقل فعال نیست تنها سخن از اتصال با آن است که خزانه معقولات است نفس که به مرتبه عقل بالفعل رسیده است با اتصال عقل فعال خالق معقولات می شود و به انتزاع معقولات از محسوسات به این معنا می رسد صورت معقول و کلی را عقل از محسوسات و جزئیات از عوارض تجرید می کند تا صورت کلی بسازد یعنی صورت زید و عمرو و خالد را درک می کند عوارض و مشخصات و خصوصیات ایشان را اسقاط و تجرید می کند و بعد مفهوم کلی انسان را از آن ها می گیرد این نظریه مشائیان است بنابرین طبق نظر خود ابن سینا نفس خالق و فاعل و حافظ صور معقولات و کلیات است
اما نظر ملا صدرا در باب ادراک کلی به فنای نفس در عقل فعال و رؤیت و مشاهده نفس صورکلیات در عقل فعال است اتحاد نفس با عقل فعال و مشاهده معقولات در عقل فعال نظریه ملا صدرا است.
با این بحث باب 5 تمام شد و دو باب 6 و 7 از این جلد باقی می ماند در باب 6 بحث تجرد تام نفس ناطقه مطرح می شود تجرد تام عقلی از ماده و از جمیع عوارض ماده است باب 6 فقط 2 فصل دارد که در فصل نخست دلایل عقلی تجرد نفس را مطرح می کند که 11 دلیل است و در فصل دوم هم ادله نقلی و سمعی را مطرح می کند زیرا حکمت متعالیه جامعیت بر عقل و نقل دارد
در تجرد نفس انسانی کیفیت حدوث نفس را هم مطرح می کنند که در باب 6 این بحث را ندارند ایشان این بحث را در باب 7 می آورد که فی احوال النفس بحث می کند و بحث کیفیت حدوث نفس که جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء است را در باب 7 مطرح می کند زیرا ملا صدرا موفق به پاکنویسی اسفار نشده اند و این کتاب پیش نویس های ملا صدرا است و قرائنی هم بر این مدعا وجود دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo