< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق نیا

92/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحقیق ملا صدرا در بارهر حقیقت غذا
متن درس:
و التحقيق: يحتاج إلى نمط آخر من الكلام لا يناسب طور ما ألفه أسماع الأنام- و الإشارة إليه أن كل جوهر طبيعي أو نفساني أمر واحد بالفعل لأنه موجود بالذات- و كل موجود بالذات له وحدة بالفعل و كل واحد بالفعل كثير بالقوة ففعله أيضا واحد بالفعل كثير بالقوة فالأجسام النباتية و الحيوانية كل منها واحد بالفعل فليس وجود العناصر فيها بالفعل بل بالقوة فليس معنى التغذية عندنا مداخلة الجسم المسمى بالغذاء للجسم المغتذي بدلا لما يتحلل و لا معنى النمو عندنا ازدياد مقدار الجسم بمداخلة الأجسام الخارجة فيه بل مجاورة الأجسام الرطبة المناسبة للجسم الحيواني و النباتي ممايعد لأن يفيض «1» من القوة النفسانية ما يبقى به مقدار الشخص أو يستكمل بقدر الحاجة في كل وقت فالحركة الكمية الحاصلة للأجسام النباتية عبارة عن توارد المقادير على‌ وجه الاتصال و الاستمرار من القوة الفاعلية على المادة القابلة كما سبق و لو كان التغذي بمداخلة جسم غريب لم يكن المغتذي في كل وقت جسما «1» واحدا شخصيا باقيا بعده- و كذا لو كان النمو بزيادة مقدار ما يورد المتبدل على مقدار ما يتحلل لزم أن لا يكون موضوع الحركة في النمو شيئا واحدا شخصيا و كذا القياس في الذبول بل الأمر كما أومأنا إليه‌.
به نام ایزد پاک
بحث و تحقیق امروز ملا صدرا از مطالب بلند و ارزشمند فلسفه است شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران می فرماید: « فلسفه صدرا سهل و ممتنع است» یعنی ظاهر روان و روشنی دارد با محتوایی بسیار عمیقی و ژرف که گذر از این ظاهر سلیس و روان و البته لغزنده کار ساده ای نیست و نظریات ملا صدرا قابل توجه و دقت بیشتری است.
حقیقت غذا: در این باره سه نظریه وجود دارد
نظریه طبیعیون: حکمای طبیعی بر این باورند که غذا بدل ما یتحلل از جسم است و غذا بخشی از بدن که با حرارات اربع تحلیل رفته و گداخته می شود را جبران می کند و جسم می سازد و تحلیل رفته بدن و جسم را با غذا ترمیم می شود مداخله جسم و دخالت و تأثیر و فاعلیت تغذیه و جسم در نمو مانند کودکی که در سن رشد است و غذا و کالری اضافه بر مقدار نیاز دریافت می کند تا رشد و نمو کند. مداخله اجسام غذائیه در نمو معنای حرف حکمای طبیعی است.
نظر مشهور در حقیقت غذا: چون جسم حیوان مرکب از عناصر است غذایش هم باید جسم مرکب باشد زیرا مرکب با مرکب تناسب دارد و بنا است غذا دخالت و تأثیر در امر تغیه جسم حیوان بکند پس باید غذا، جسم مرکب باشد.
تحقیق ملا صدرا در حقیقت غذا: ملا صدرا قصد دارد در سطح بالاتری از سطح مرسوم حکمای طبیعی مطلب را تحقیق کند لذا تحقیق ایشان در سه بخش مطرح می شود:
1- اصل سخن ملا صدرا چیست؟
2-دلیل نظریه ملا صدرا چیست؟
3-توضیح و تفصیل نظریه ملا صدرا که در ابتدا به اجمال و سربسته بیان شده است.
اول- سخن ملا صدرا در حقیقت غذا: دخالت غذا در امر تغذیه و تنمیه که تأمین بدل ما یتحلل و نمو را به نحو اعداد است نه به نحو فاعلیت و تأثیر که طبیعیون می گویند. فراهم کردن زمینه برای فاعلیت نفس را صدرا قبول دارد اما تأ ثیر و فاعلیت از آن نفس است نه تغذیه . و بیش از این را در امر تغذیه نمی پذیرد که غذا خوردن مُعد است تا نفس صورت غذا را به ماده بدن افاضه کند این صورت غذا، غذای بالفعل است یعنی آن غذایی که جزء عضو می شود و شبیه آن می گردد پس صورت غذا یعنی صورت عضو.
خوردن غذا یا به اندازه مورد نیاز و یا بیش از حد مورد نیاز که زمینه رشد را فراهم می کند مُعد است تا نفس صورت غذای بالفعل و شبیه عضو را به ماده بدن افاضه کند آن هم علی نعت الاتصال و الاستمرار و پیوسته است. پیوسته نفس مشغول بدن سازی و عضو سازی در تغذیه و رشد و کمال بدن در نمو است مانند بچه ای که در سن رشد است و هنوز هورمون سوماتوترپ در بدنش ترشح می شود.
چون صحبت از افاضه است نباید ذهن به مراتب بالای نفس منحرف شود بلکه مراد از نفس در این جا جنبه سافله صوری نفس است که مرتبه پایین و ظاهری آن است و همان مرتبه طبیعی نفس می باشد که در مرتبه بدن حضور دارد و دائما مشغول امر تغذیه و تنمیه است منتها زمینه آن را خوردن غذا فراهم می کند تا نفس کار تغذیه و تنمیه را انجام دهد. حصول صورت عضو کار قوه غاذیه است که از قوای نفس نباتی است غاذیه است که کار رشد را انجام می دهد نه این که تأثیر و فاعلیت کار غذا باشد.
دوم- دلیل ملا صدرا: در این که نفس کار رشد و نمو را بر عهده دارد نه غذا؛ اگر به غذا باشد وحدت شخصی نبات و انسان و حیوان محفوظ نمی ماند چون اجسام غذائیه دائما تبدل پیدا می کند و اگر بنا باشد غذاهای متنوع سازنده جسم باشد وحدت شخصی این جسم باقی نخواهد ماند.
حافظ وحدت شخصی جسم چیست؟ این شخص جسمی که الان داریم همان است که قبلا داشتیم و بعدها هم خواهیم داشت این جسم را با ملاحظه به نفس می گوییم. جسم خود مرتبه نازله نفس است حیوان و انسان و درختی که مشاهده می کنیم وحدت شخصی آن محفوظ و باقی است و اگر سازنده وحدت غذا باشد غذا که یکسان و واحد نیست غذا تغییر می کند و عوض می شود و وحدت شخصی ندارد پس چطور وحدت جسم محفوظ می ماند؟ پس معلوم می شود سازنده جسم و آن که امر تغذیه و تأمین بدل ما یتحلل و رشد نمو را به عهده دارد نفس است و با وحدت آن، وحدت شخصی جسم هم باقی می ماند.
سوم- توضیح بیشتر نظریه ملا صدرا: نظر ایشان را با بیان نکاتی بیشتر تبیین و توضیح می دهیم این نکات دو دسته اند؛ برخی مربوط به غذا و برخی مربوط به مغتذی است که روی هم رفته و در مجموع می توانند نظر ملا صدرا را تبیین کنند:
الف- نکات مربوط به مغتذی: مغتذی همین جسم نبات و حیوان و انسان است که غذا می خورد؛
نکته اول: جسم متغذی موجود است
نکته دوم: جسم مغتذی واحد است و این نتیجه نکته قبلی است چون وجود و وحدت مساوق با هم اند و آن چه موجود است واحد هم هست
نکته سوم: فاعل واحد، به دلیل قاعده الواحد فعل واحد دارد؛ الواحد لایصدر منه الا الواحد این قاعده را ملا صدرا در جلد 6 بیان فرموند و خاطر نشان شدند که در "واحد بما هو واحد" این قاعده جاریست.
نتیجه نکات: این فعل تغذیه یا کار نموی که جسم انجام می دهد باید بالفعل واحد باشد گرچه می تواند بالقوه کثیر باشد یعنی قبل از آن که این غذا تبدیل به عضو گردد می تواند غذا کثیر و جسم مرکب باشد یا بعد از این که غذا شبیه عضو شد اگر این عضو را تجزیه به عناصر بکنند ایرادی ندارد کثیر بالقوه باشد اما آن غذایی که الان تبدیل به عضو شده باید واحد باشد.
ب- نکات مربوط به غذا:
نکته اول: مراد از غذا در این جا غذای بالفعل است یعنی آن غذایی که شبیه به عضو و جزء عضو می شود
مثلا؛
- گندم غذای بالقوه است منتها قوه این جا در گندم دورتر از عضو است و قوه بعیدة عن العضو است و تا شبیه عضو شدن خیلی فاصله دارد.
-پس از خوردن گندم و ورود به معده و هضم اول معده و ساخته شدن کیلوس باز هم شیره معده غذای بالقوه است ولی این قوه نزدیک تر به عضو است.
-بعد که شیره معده وارد کبد شد و با هضم دوم، خون ساخته شود خون هم غذای بالقوه است جزء این که خون قوه نزدیک تر است.
-بعد که خون وارد رگ ها شد و هضم سوم روی آن انجام شد باز هم غذای بالقوه است ولی باز هم نزدیکتر است.
-و بلآخر وقتی خون از رگ به عضو رسید و در عضو هضم رابع روی آن صورت گرفت غذا بالفعل می شود و در این هنگام است که غذا شبیه عضو شود.
نکات دوم: مراد از غذا در این جا صورت غذائیه است گرچه ماده غذا هم با صورت غذا اتحاد دارد به جهت ابهامی که ماده غذائی دارد فانی در صورت غذا است چون ماده ابهام دارد و با صورت از ماده رفع ابهام می شود
نکات سوم: صورت غذا که بالفعل می باشد کمال جسم مغتذی است چون مغتذی با غذا کامل می شود و کمبود و نقصش ترمیم و تدارک می گردد.
فرق بین غذا و مغتذی: فرق بین این دو به اعتبار است؛
اعتبار اول: اگر جسم مغتذی را با قطع نظر از کمال غذا در نظر بگیرییم مغتذی می شود
اعتبار دوم: اگر جسم مغتذی را با توجه به آن کمال غذا در نظر بگیرییم غذا می شود
تمثیل نکته سوم: همان طور که علم و ادراک، کمال متعلم است و محسوس، کمال حس است و معقول، کمال عقل است همچنین غذا نیز کمال مغتذی است.
نکته چهارم: کمال و کامل با هم اتحاد دارند همان طور که علم و عالم و حس و محسوس بالذات و عقل و معقول بالذات با هم اتحاد دارند، غذا و مغتذی هم با هم اتحاد دارند.
نتیجه این هفت نکته: اکنون نظر ملا صدرا معلوم می شود که در امر تغذیه و تنمیه نفس در مرتبه طبیعت است که صورت عضو و بدن را به ماده بدنی افاضه می کند آن هم علی نعت الاتصال و الاستمرار است و تا آخر عمر این افاضه پیوسته و بدون انقطاع و گسست ادامه می یابد. غذا خوردن هم صرف مُعد و زمینه سازی است و الا طبیعت و جسم و بدن که مرتبه نازله نفس است تلاش برای ترمیم و جبران کاستی های طبیعی می کند و در مرحله ای هم برای رشد و نمو خود تلاش می کند بدون تلاش نفس امر تغذیه و نمو سامانی نمی یابد. تلاش اصلی از آن نفس است و بقیه اعمال صرف اعداد برای فاعلیت و تأثیر نفس می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo