< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق نیا

92/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصلاحیه بحث گذشته
اصلاحیه- اشکالاتی که مطرح شد اشکالات فخر بر ابن سینا نیست بلکه ااشکالات ملا صدرا بر فخر رازی است که در عبارت: "اورد علیه" در ص 33 سطر آخر بیان گردید اشکال اول این بود که قوه ی مصوره مانند سایر قوا از قوای نفس است پس چطور می شود که قوه مصوره پیش از نفس وجود داشته باشد؟ و ثانیا چور می شود بدون این که نفس وجود داشته باشد و قوه مصوره را به کار بگیرد خود حافظ مزاج باشد سپس صدرا می فرماید از این اشکال ب یکی از وجوه چهارگانه جواب داده شده که هیچ کدام سودمند نیست.
جواب سوم- این است که بگویی قوه مصوره از قوای نفس نباتی است و آن هم غیر از نفس انسانی و حیوانی است و قوه مصوره بدون نفس ناطقه می تواند موجود باشد.
حاجی سبزواری در حاشیه می فرماید: " و تارة بعدم جعل المصورة ..." اشکال این جواب این است که فاعل طبیعی فعل خود را به غیر تفویض نمی کند کما سیجیئ که حاجی سبزواری در اشکال دوم بیان می فرماید و ملا صدرا از خواجه طوسی نقل می کند.
جواب چهارم- قوه مصوره را از قوای نفس مادر قرار دهیم که این جواب خیلی واهی و بی اساس است چون لازم می آید موجودی در قوای مصوره موجود دیگری تصرف کند و آن را به کار گیرد و محل قوه مصوره در منی در رحم است پس چطور از زمره قوای نفس مادر قرار می گیرد ر.ک. حاشیه: " هذا ایضا واهٍ جداً"
اشکال دوم صدرا به فخر رازی- که در واقع خواجه به فخر اشکال کرده و این خود دو بخش است:
اولاً- این نقل قولی که فخر رازی از شیخ الرییس کرده مخالف است با سخنی که خود ابن سینا فرموده است که می فرماید: جامع و حافظ مزاج هردو نفس خود مولود است و با نقل قول فخر از ایشان نمی سازد.
ثانیاً- خواجه به فخر اشکال کرد که تفویض تدبیر و حفظ از قوه ای به قوه دیگر در فاعل های طبیعی امکان ندارد جواب خواجه از اصل اشکال همان "منها" آخری استکه حدوث نفس موقوف بر مزاج است و دور پیش می آید. خواجه در این جواب به حرکت جوهری قایل نیست اما تا یک قدمی حرکت جوهری پیش می رود و اگر کمی جلوتر می آمد به همان نظریه حرکت جوهری ملا صدرا می رسید.
خواجه می فرماید: نفس پدر و مادر غذا را با قوه جاذبه جذب و تبدیل به خون می کند سپس قوه مولده والدین به کار می افتد کار این قوه این است که از این خون که قوه جاذبه ساخته است قسمتی را به عنوان ماده منی جدا کند و آن را مستععد برای پذیرش صورت منی کند اما خود قوه مولده صورت منی نمی شود در جلسه قبل خلاف این مطلب گفته شد که اکنون اصلاح می شود صورت منی که روی ماده منی می آید و آن را آماده انسان شدن می کند، این صورت منی صورت معدنی برای ماده منی و حافظ مزاج منی می شود و این مرتبه معدنیت انسان است و وقتی ماده را قابل برای انسان شدن کرد حافظ مزاج منی می شود و حفظ مزاج آن به عهده همین صورت معدنیه است سپس منی شروع به تکامل می کند تا این که استعداد پذیرش صورت نباتی را می یابد وقتی صورت نباتی روی منی آمد دو کار نفس نباتی را انجام می دهد: اول، حفظ مزاج و دیگر، صدور افعال نباتی مانند تغیه و نمو.
دوباره این نفس نباتی تحت تربیت نفس نباتی تکامل پیدا می کند تا استعداد قبول صورت حیوانی بیابد و از این نفس سه کار بر می آید:
1- افعال نباتی
2- حس
3- حرکت ارادی که افعال حیوانی است.
تا بلاخره این منی استعداد صورت انسانی بیابد و از نفس انسان همه کارهای قبلی ساخته است علاوه بر نطق. و این گونه است که ابتدا با صورت معدنی نطفه و سپس حافظ نباتی و بعد نفس حیوانی و در نهایت نفس انسان حاصل می گردد.
خواجه می گوید: پس از مرتبه صورت نباتی، بر صورت اطلاق نفس می شود و این صورت ها "کشیئٍ واحد" است که اگر" کاف تمثیل " نمی آورد همان حرکت جوهری ملا صدرا می شد.بعد هم خواجه تشبیهی به ذغال در مجاورت آتش می آورد.
ذغال اول حرارت می یابد و بعد شدت حرارت و سپس اخگر شده و سرخ می شود و در نهایت شعله ور می گرددحرارت مثالی است برای صورت منی و اشتداد حرارت مرتبه صورت نباتی است تجمّر و اخگر هم مثالی برای نفس حیوانی است و بلاخره شعله وری به مثابه نفس انسانی است و خواجه می فرماید: این صور و قوا "کشیئ واحد" است پس بنابر جواب خواجه جامع مزاج نفس پدر و مادر است اما حافظ مزاج و هکذا جامع اجزایی که به منی اضافه می شود یعنی اعضایی که نطفه دارا می شود نفس است.
رفع تهافت در کلام ابن سینا- ایشان در کتاب طبیعیات شفا فرموده: حافظ و جامع یکی است و فخر از ایشان نقل کرده حافظ و جامع دو تاست ؛ مقصود ابن سینا این است که جامع اجزای اولیه ماده منی دو تاست و حافظ صورت منی، نفس نباتی مولود است و اگر ابن سینا در شفا گفته یکی است منظورش جامع اجزای منظمه است و خواجه تهافت را این گونه حل کرده است.
اقول- ملا صدرا می فرماید: جواب خواجه متی و درست است به شرطی که "کاف تشبیه" را برداریم و قایل به حرکت جوهری شویم و برای این منظور ایشان سه بیان در سخن خواجه را ذکر و ابطال می کند تا حرکت جوهری ثابت گردد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo