< فهرست دروس

درس تفسیر استاد الهي زاده

89/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 عصاره مطالب جلسه گذشته ابتدا درباره واژه تفسیر بود که تفسیر فهم لایه های زیرن است و تدبر فهم لایه رویین قرآن است. و تشبیه کردیم تدبر را به شنای بر روی الفاظ قرآن و تفسیر غواصی در اعماق قرآن. نکته دوم درباره مقارن بودن بود. مقارن از مقایسه بین مکاتب تفسیری فریقین هست. می توانسنیم واژه تفسیر تطبیقی را بکار ببریم ولی چون با کاربردی و تطبیق عناوین با معون ها و خارج مشتبه میشد از واژه ویژه مقارن استفاده کردیم. بر وزان فقه مفارن و کلام مقارن. عرض کردیم آرا، ادله، مبانی، مبادی، منابع در این پنج لایه بتدریج بحث خواهیم داشت. روش بحث مقایسه ای و استدلالی است و امید زیادی می رود عزیزانی که این بحث را پیگیری می کنند بخاطر استدلالی بودنش توان علمی تفسیری بتدریج پیدا خواهند کرد. موضوع بحث ما سوره مبارکه مائده است چون این سوره مبارکه از جهات متعدد برجستگی هایی دارد و مورد بحث فریقین است. شیوه کارمان این خواهد بود که هم روشمند بحث ها را پیش خواهیم برد بخاطر تقویت علمی و هم نکات معارفی و تربیتی که برای بحث ها و قرآن شناسی نیاز داریم در ضمن بحث آشنا می شویم. و اما در این جلسه ابتدا باید با سوره آشنا شویم. سوره یعنی بسته مثلاً بسته پیشنهادی ایران به 5+1، مجموعه پیشنهاداتی که با هم یک هدف را تعقیب می کنند و یکی از آنها را برداریم نظم بحث بهم می ریزد و مقصود از بین می رود. اولین واژه بسته بود. آیا این سلیقه است یا اینکه لغت هم شما را حمایت می کند؟ می گویم لغت هم حمایت می کند. سور یعنی دیوار. سوره یعنی محوطه ای که دیوار کشیده شده است. کاربرد قرآنی هم همین است. در قیامت بین جهنم و بهشت دیوار کشیده شده است که عذاب در آن طرف و رحمت این طرف دیوار است. پس سور در خود قرآن به معنی دیوار است ولی با جدار فرق دارد، جدار بسته بودن را نشان نمی دهد ولی سوره محوطه را و علاوه بر اینکه دیوار است اطراف را پر می کند ولی جدار دیوار همین جوری است. اما یک تعریف دیگر برای سوره که این تعریف به تشبیه است نه تعریف لغوی و آن نسخه است. نسخه دکتر در آن آمپول، قرص، شربت، پماد و ... است و همه را با هم دکتر در نظر گرفته که اگر یکی حذف شود اثر شقا محقق نخواهد شد. و درمان تحقق پیدا نمی کند و آنها با هم یک غرض را تامین می کنند وآن دوای درمان است. اگر بخواهیم گزینشی عمل کنیم به درمان نمی رسیم. نسخه هم یک بسته است، بسته شفابخش. سوره های قرآن نسخه و بسته است. سوال پیش می آید که سوره به این بزرگی یک نسخه است و بسته هدایت است؟ می گویم یک مقدمه ای در ذهن ما کمرنگ است. که قرآن هدناً للناس است. ولی یک دقتی را به خرج ندادین و آن اینکه فکر کردید هدنا للناس فردی است در صورتی که هدایت جامعه بشری است نه هدایت افراد. ناس اسم جمع است، به یک نفر ناس گفته نمی شود و ناس یعنی مردم. وقتی مردم شد می شود جامعه.و بر هر چه مردم صدق کند هست. حالا ذهن ما راه افتاد. هدایت قرآن هدایت اجتماعی است. سوره مائده نسخه هدایت جامعه است. هدف اصلی و قله را باید در نظر داشته باشیم. هدایت اجتماعی را از کلمه ناس درآوردیم. هدنا للمتقین هدایت جریان متقین است. جامعه احزاب مختلفی دارد و همه را مدیریت می کند. یک هدایت ویژه برای متقین دارد و یک هدایت عامی هم دارد. چون اگر قرار باشد جامعه ای رشد کند باید خواص آن جامعه رشد کنند و بقیه دنبال آنها راه می افتند. خواص دین متقین هستند و اگر تکامل پیدا کنند، آنها راه را باز می کنند و بعد مردم حرکت می کنند مثل راهسازی که اداره راه، راه می سازد و مردم رانندگی می کنند و اون ممکن است شش هفت سال طول بکشد تا تونل بزند ولی مردم زود رد می شوند. حالا متقین راه خدا را می شکافند عامه مردم به راحتب می روند، قرآن هم راهساز است و هم راهبری می کند. این نوع نگاه بنده یک نگاه هدایتی اجتماعی است و یک زاویه دید است ولی چون قبل از این ما متقین و ناس را می دانستیم چیست. این نوع نگرش که نگرش هدایتی باشد در ذهن ما برجسته نبود رنگ دیگری داشت و الان شفاف تر شد. سوره مائده یک عامل بقای تمدن اسلامی پیغمبر است. که چه فرمول و رهنمودهایی بدهد تا این تمدن نبوی بماند و با توطئه های شیاطین جن و انس متزلزل نشود. خود قرآن همچین ساختاری را طراحی دارد و امامت هم دارد یعنی هم قرآن و هم اهل بیت حافظ این حرکت وحیانی است. اولین مطلب خود سوره بود که سوره لغتاً یعنی محوطه دیوار کشیده شده و بسته که دیوار دارد و باز تعریف به تشبیه، نسخه است که نمی شود جابه جا کرد. مورد دوم که این سوره مائده گفته شده و برای این سوره هشت نام ذکر کردند. لیست اینها را می گویم. مشهور ترین آنها مائده است چون واژه ویژه سوره است. در آیه 112 و 114 این واژه آمده. در آیه 112درخواست حواریون است و در 114 درخواست حضرت عیسی است. یعنی یکبار حواریون از حضرت عیسی خواستند و یکبار حضرت عیسی از خدا خواست. مائده یعنی سفره و آنها معجزه خوراکی از خدا خواستند. البته برای قوم بنی اسرائیل هم معجره خوراکی آمد ولی قدرش را ندانستند. و آن از آیات الهی بود که هم نیازهای آنها را تامین کند به بهترین شکل مانند گوشت سفید و کبوتر که همه نیازهای پروتئینی آنها را تامین می کرد. پس اولین واژه مائده است. دومین نام عقود است که روشن است چون یا ایها الذین آمنوا اوفو بالعقود، سوره هایی که نامشان از اولش انتخاب شده باشد زیادند مانند الحاقه، سوره مومنون و ... البته اگر ابتدا سخن از عقود است در انتهای سوره هم باز سخن از وفای به عهد آمده. نام سوم سوره منقذه، انقاذ یعنی نجات و منقذه یعنی نجات دهند و ت تانیث هم اینکه وصف سوره است و این سوره منقذه یعنی نجات بخش است اما نجات جامعه است نه فرد. ما باید فردگرایی را از ذهن ها بیرون کنیم. تا وقتی فردگرایی باشد استکبار به ما کاری ندارد. وقتی رسالت قرآن ساختن تمدن بشری شد اینها دادشان در می آید. وقتی مسئله ظهور ولی عصر (عج) نقش جهانی سازی اسلام ناب قرار دادم. امروز می خواهم سه کلمه بر آن جهانی سازی اسلام ناب اضافه کنم. آن حضرت که می خواهند اسلام ناب را جهانی کنند با سه گام است 1. تبیین جهان بینی اسلامی یعنی می خواهند فکر بشر را با وحی میزان کند و جهان بینی اسلامی را عرضه کنند 2. جهان بانی اسلامی. پس جهان بینی یعنی اندیشه و جهان بانی یعنی مدیریت و نگهبان و جهان بانی اسلامی 3. جهان آرایی اسلامی یعنی جهان آرایی برای زیباسازی همه چی تا همه چی درست شود نه تنها ساختار بلکه ظاهر هم درست شود. پس این سه کلمه سرشاخه های جهانی سازی ولی عصر است. منقذه یعنی نجات دهنده جامعه بشری. در تفاسیر گفته اند عمل به این سوره چون انسان را نجات می دهد است. من اگر این توضیحات را نمی دادم به ذهن ما نجات از آتش جهنم خطور می کرد. این حرف حق است ولی همه را نباید اینجوری تعریف کرد. گویا ما فقط یک دغدغه داریم و آن اینکه جهنم نرویم. نه فراتر از این حرفهاست. خدا ما را بهشتی آفریده، ما میخواهیم پله های بهشت را برویم و بهشت ساز شویم. به لقا الله برسیم. پس زاویه دید را ریز نکنید و زاویه دید باز داشته باشیم. نام چهارم سوره، اخیار است که جمع خیر است. جمع مکسر است. جمع مکسر جمع صفت مشبه است. مثلا عالمون جمع است برای عالم. عالم اسم فاعل است و جمعش با ون می شود. اما علیم چون صفت مشبه است جمعش علیمون نمی شود، علما می شود. جمع مکسرها برای صفت های مشبه است.صفت مشبه ثبوت را می رساند. از امروز به بعد بین علیم و عالم فرق خواهیم گذاشت. عالم یعنی الان عالم است ولی علیم رسوخ در علم دارد و سابقه دار است. اخیار فرقش را با کسی که خبر است ثبوت در خیر دارد و ثابت قدم در خیرند. اخیاز و ابرار چه کسانی هستند؟ اخیار کسانی هستند که بر خیر ثابت اند و ابرار کسانی که از دستشان خیر می چکد.انسان اول باید اخیار شود یعنی در خیر ثابت قدم شود تا بعد بتواند ابرار گردد. اهل بیت اخیار و ابرار هستند. در دعای ندبه آمده و در این دعا واژه ها با احادیث برابر است. حالا چرا سوره اخیار؟ یعنی سوره ایست که انسانهای خیر به این وسیله اخیار می شوند یعنی به این سوره عمل می کنند و ثابت قدم در خیر می شوند. چه جوری وفادار باشد و به عهد پایبند باشد که بعداً بحث می شود.. پنجمین نام سوره، مبشره است و بشارتهایی دارد. قرآن هم انذار دارد و هم بشارت دارد. سوره های اوایل انذارش بیشتر است. این سوره های آخر بشارت دهنده است.و در تفسیر بحرالمحیط اهل سنت این اسم را گفته اند. آیا می تواند این نام نمای سوره را نشان دهد. کلمه مبشره در مقابل کل سوره کم می آورد. نام ششم، الاهبار که جمع هبر است به معنی دانشمند یهودی است.رهبان کشیش های مسیحی هستند و اهبار خاخام های یهودی است و آیا می شود وقتی یک جا اهبار آمده نام سوره را اهبار گذاشت؟ این در تفاسیر اهل سنت آمده. سوره اهبار چی برجسته می شود؟ این همه حرف در سوره چرا این را بگوییم یعنی ما با نام گذاری فهماندیم که نکته اصلی این سوره این است. البته در آیه 44 اهبار آمده است. هفتمین نام فایده است. از کجا گرفتند؟ از حدیث پیامبر که گفته اند مائده چه خوب فایده ای دارد.و اخیرا یکی از نامهای دخترانه مائده شده است. هشتمین نام، این را حضرت آیت الله جوادی آملی در بحث هایشان داشتند که بهتر آن است که سوره را ولایت بنامیم.

  دو نکته: اولاً آیا نام سوره توقیفی است یعنی نام سوره را خدا یا پیامبر انتخاب کرده اند؟ اگر توقیفی باشد جایی برای تغییر ندارد. جواب: نام های سوره ها توقیفی نیست، گرچه علم است. منتها ما دو جور علم داریم. 1.علم مرتجل که از همان اول برای همین جعل شده است 2. علم بالغلبه که بتدریج یک وصف به علت کثرت استعمال علم بالغلبه شده.و این کثرت استعمال توسط مردم است و این جریان مال همه سوره هاست. همه سوره ها نامهایشان توقیفی نیست و از نوع علم بالغلبه هستند. از جمله دلایل که علم بالغلبه است اینکه نهی داریم که بقره نگویید و بگویید سوره ای که در آن کلمه بقره آمده. در زمان قدیم علم نبوده است.

  دومین نکته این است که کدامین نام بهتر نمای سوره مائده است؟ نام مائده رسالت و غرض سوره را می تواند بفهماند یا عقود. منقذه که نتیجه اش را می گوید، اخیار از آن استفاده می کنند. یا مبشره یا فایده. اما آنکه خودش می گوید سوره ولایت است و اگر باشد همه هست و بقیه را دور خودش جمع می کند.

 یک نظریه را پیگیری می کنیم و آن زوجیت سوره های قرآن است. بنا بر بحث زوجیت سوره های قرآن کریم می خواهیم ببینینم سوره مائده زوجش کدام است؟ نگاه به بعدی می انداریم که انعام است و موضوعش اثبات ربوبیت مطلقه پروردگار عالم است. با 40 برهان این مطلب را اثبات کرده. پس سوره انعام راه دیگر رفته است ولی با سوره نساء جور است. هردو مدنی است و در آن بحث نظام اجتماع، خانوده، ولایت، اهل کتاب و بحث خمر در سوره نساء آمده پس اشتراکات سوره نساء و مائده به مراتب بیشتر از مائده و انعام است. سوره بقره و آل عمران با هم است و پتوانه داریم که در روایت دارد دو ستاره درخشان قرآن هستند. انعام و اعراف با هم هستند. انفال و توبه با هم. یونس و هود با هم هستند.. سوره مائده و نساء اشتراکات زیادی دارد من جمله در مسئله خمر، سوره مائده بحث خمر را بشدت مطرح کرده و همچنین بحث طهارت ثلاث. وضو و غسل و تیمم که در سوره مائده روشن تر و چرب تر آمده. مسئله خمر شدیدتر و مسئله طهارت گویاتر آمده است. هر بحثی در نساء است در مائده گویاتر آمده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo