< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

99/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مفاهیم/مفهوم شرط /تعدد شرط و اتحاد جزاء

 

کلام مرحوم نایینی:

چون تعارض بین اطلاق واوی و اوی است که اطلاق واوی اقتضا دارد هر کدام علت مستقل باشند و اطلاق اوی می گوید باید علت منحصره باشند لذا هر دو اطلاق تعارض می کنند و تساقط، پس رجوع به اصل عملی می کنیم و اصل عملی اقتضای عدم وجوب قصر دارد که نتیجه مثل اطلاق واوی می شود که اگر خفای اذان و جدران[1] با هم بود نماز قصر می شود.

ان قلت: اطلاق واوی مقدم بر اوی است چون انحصار علت (اطلاق اوی) بعد وجود علت (اطلاق واوی) است پس همین تقدم و تاخر باعث ترجیح می شود و اخذ به اطلاق واوی می شود.

قلت: تنافی بین دو اطلاق به علم اجمالی است که اگر این علم اجمالی نبود هیچ تعارضی بین اطلاق واوی و اوی نبود و حالا که علم اجمالی است هیچ کدام از دو اطلاق نسبت به دیگری ترجیحی ندارد چون نسبت به علم اجمالی هر دو طرف[2] مساوی است.

علم اجمالی نسبت به اطلاق واوی و اوی است که می دانیم یکی از این دو اطلاق مد نظر گوینده نیست. پس در این موارد علم اجمالی علت تعارض است نه معلول تعارض که اگر معلول تعارض بود در این صورت به مرجحات رجوع می کردیم.

 

کلام شهید صدر: ایشان اشکالی به ان قلت مرحوم نایینی وارد می کنند:بین اطلاق واوی و اوی طولیت وجود ندارد به دو تقریب:تقریب 1: بین اطلاق واوی و اوی در یک جمله شرطیه طولیت وجود دارد اما بحث ما در اطلاق واوی و اوی دو جمله الف و ب است. یعنی اطلاق اوی جمله شرطیه الف در طول اطلاق واوی جمله شرطیه ب نیست پس اساسا ان قلت مرحوم نایینی وارد نیست چون در دو جمله هستند.

دفاع از مرحوم نایینی:

طولیت در بین این دو جمله (اطلاق اوی جمله شرطیه الف و اطلاق واوی جمله شرطیه ب) وجود دارد چون اگر جمله شرطیه الف تقیید به واو بخورد حتما باید جمله شرطیه ب هم به واو تقیید بخورد یعنی اگر خفای اذان جز علت قصر باشد حتما باید طرف دیگر که خفای جدران است باشد تا خفای اذان جز العله شود. پس اطلاق واوی الف مقدم به اطلاق اوی است. پس اصل ان قلت معنی دارد.

 

اشکال استاد به شهید صدر:

شما 2 شرط در نظر گفته اید لذا معنی ندارد یکی جز العله باشد و دیگری تمام العله اما اگر 3 شرط یا بیشتر باشد معنی که دو شرط جز العله باشند و شرط سوم تمام العله باشد. چون ممکن است شرط الف و ب جز العله باشد و هر دو باهم تمام العله شوند اما شرط ج تمام العله باشد.

 

تقریب 2:اگر بین اطلاق واوی و اوی طولیت باشد دیگر علم اجمالی منحل می شود پس یا طولیت را قبول نکن یا علم اجمالی را.توضیح این که : اگر طولیت باشد علم اجمالی منحل می شود چون علم اجمالی است که یا اطلاق واو نیست یا اطلاق او نیست.پس باید علم تفصیلی داشته باشید که یا اطلاق اوی نیست چون دو صورت دارد:

الف: یا واقعا اطلاق واوی مراد متکلم است و اطلاق اوی وجود ندارد.

ب: یا اطلاق اوی نیست چون موضوع ندارد که اطلاق واوی نیست چون این دو در طول هم اند و اگر اطلاق واوی نباشد موضوع اطلاق اوی رفته است.

نظر شهید صدر در مورد طولیت این دو اطلاق: اصلا بین اطلاق واوی و اوی طولیتی نیست. چون بین اطلاق واو و اوی نه به لحاظ دال و نه مدلول طولیتی نیست. به لحاظ لفظ (دال) طولیت ندارد چون ما اطلاق واوی و اوی را، هر دو از سکوت متکلم می فهمیم لذا تقدمی از این لحاظ نیست.اما به لحاظ مدلول: این که مرحوم نایینی گفت انحصار تنها در مورد علت تامه است درست نیست زیرا انحصار ممکن است نسبت به جز العله باشد که مثلا ما جز العله داریم اما همین جز العله منحصر است مثلا مرکب از الف و ب باشد اما الف منحصر است و باید باشد تا معلول باشد اما مثلا ب منحصره نباشد و «ج» جای گزین ب شود.

 


[1] این عبارات در نص احادیث نیامده است بلکه مستفاد از روایات است و بیشتر به خاطر عنوان شیخ حر معروف شده است.
[2] اطلاق واوی یا اطلاق اوی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo