< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

99/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفاهیم/ مفهوم شرط/ تعدد شرط و اتحاد جزاء

مفاهیم

مفهوم شرط

تنبیه دوم: تعدد شرط و اتحاد جزا

این تنبیه را آخوند به عنوان تنبیه دوم ذکر کرده است اما شهید صدر به عنوان تنبیه هفتم ذکر کرده است.

نکات بحث:

نکته 1: محل بحث تعدد شرط و اتحاد جزا در دو جمله است نه یک جمله.

نکته 2: مرحوم اخوند در تنبیه دیگری بحث تداخل اسباب و مسببات را مطرح می کند. اما چه تفاوتی بین این دو بحث وجود دارد؟

محقق عراقی، در تفاوت این دو بحث می فرماید: بحث تعدد شرط و وحدت جزا در فرضی است که جزا قابل تعدد وجودی و تعدد در رتبه نباشد مثلا می گویند اذا خفی الاذان فقصر و اذا خفی الجدران فقصر که قصر نماز قابل تکرار نیست. و مراد از تعدد در رتبه یعنی قابل تاکید و تاکد نیست.

اما تنبیه تداخل اسباب و مسببات در جایی است که جزا واحد وجودا قابل تعدد است مثل اذا نمت فاغتسل و اذا مسست فاغتسل که غسل قابل تعدد وجودی است لذا در این جا بحث تداخل اسباب مسببات مطرح می شود.

پس طبق این نظر هیچ وجه اشتراکی بین این دو تنبیه نیست.

مرحوم شهید صدر در تفاوت این دو بحث می فرماید: تفاوت این دو تنبیه در این است که تعدد شرط و اتحاد جزا در جایی است که شروط متعدد در خارج همه محقق نشوند بلکه بعضی از انها تحقق یابد اما اگر همه شروط در خارج تحقق یافت بحث تنبیه تداخل اسباب و مسببات می شود.

نکته3: مراد از تعدد شرط و اتحاد جزا اتحاد شخصی نیست بلکه اتحاد نوعی یا سنخی جزا مراد است.

محل بحث:

اگر شروط متعدد باشد و جزا واحد باشد اطلاق منطوق با اطلاق مفهوم سازگار نیست چون اذا خفی الاذان فقصر می گوید اگر صدای اذان رفت باید نماز شکسته خوانده شود و در جمله دیگر می گوید اذا خفی الجدران فقصر که اگر دیوار شهر دیده نشد باید قصر خوانده شود که مفهوم این جمله است که اگر خفای دیوار نبود نباید نماز قصر خوانده شود که این اطلاق مفهوم با اطلاق منطوق جمله اول ناسازگار است.

و دو اطلاق مفهوم هریک از جملات با اطلاق منطوق دیگری درگیر است.

روشن است که این بحث در صورتی معنی دارد که قائل به مفهوم شرط باشیم.

4 راه حل مرحوم اخوند برای حل تعارض دو اطلاق:

1: در این موارد که تعارض وجود دارد هیچ کدام از این دو جمله مفهوم ندارد.

دلیل: ما مفهوم را در جملات شرطیه از علت انحصاری می فهمیم و زمانی که برای یک شرط 2 علت ذکر می شود مشخص می شود که علیت انحصاری نیست لذا در مثل این موارد مفهوم وجود ندارد.

موید این وجه فهم عرف است که عرف در اینگونه موارد استنباط مفهوم نمی کند

2: از تعدد شرط و اتحاد جزا می فهمیم که هیچ کدام از خفای اذان و خفای جدران علت قصر نیست بلکه هر کدام از این دو عنوان مشیر به عنوان دیگری هستند که ان جامع حقیقی و ماهوی بین این دو عنوان است پس مثلا شارع مسافتی خاص را علت قصر نماز تعیین کرده است و برای این که مردم راحت تر باشند دو معرف و مشیر برای این مقدار فاصله معین ذکر کرده است. پس همان طور که گفتیم یا از بین رفتن شرط، مشروط از بین می رود اما در این جا اگر خفای اذان نبود نماز قصر نمی شود؟ نه ممکن است که قصر شود چون شاید ان ملاک در ضمن خفای جدارن تحقق پیدا کرده باشد.

دلیل این وجه عقلی است طبق قاعده الواحد. که قاعده الواحد می گوید وجوب قصر واحد است پس باید علت ان منحصر باشد پس باید جامع و عنوان دیگری علت برای قصر باشد که خفای جدران و اذان مشیر به ان هستند.

اشکال: قاعده الواحد در این موارد تطبیق ندارد مرحوم اصفهانی می گوید الواحد در واحد شخصی جاری می شود نه نوعی و مرحوم خویی می گوید که اصلا الواحد در اعتباریات جاری نمی شود.

3: شرط مجموع دو شرط است و هر شرط به تنهایی جز العله است پس قصر نماز در صورتی است که خفای اذان و جدران باهم اتفاق بیفتد پس دیگر تعارضی بین اطلاق مفهوم و منطوق نیست.[1]

4: مفهوم هر شرط تقیید می خورد با منطوق دیگری که اذا خفی الاذان فقصر مفهومش اذا لم یخفی الاذان فلایجب القصر الا اذا خفی الجدران و هکذا در جمله دیگر. پس همان طور که منطوق را ممکن است با منطوق جمله ای دیگر تخصیص زد مفهوم را هم می شود با منطوق دیگری تخصیص زد. و تخصیص امری عقلایی است و تفاوتی ندارد در ناحیه منطوق باشد یا مفهوم.

اشکال: وجه 3 و4 نه موید عرفی دارد و نه موید عقلی و اشکال دیگری هم بر وجه 4 وارد است زیرا تصرف در مفهوم بدون تصرف در منطوق نمی شود چون مفهوم مدلول تبعی از منطوق است و بدون تصرف در منطوق نمی شود در مفهوم تصرف کرد.

 


[1] مقرر: از اطلاق اوی دست برمیداریم و به اطلاق واوی تمسک می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo