< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

99/03/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفاهیم/مفهوم شرط/ بررسی مفهوم بر مستوای مدلول تصوری و تصدیقی

جملات شرطیه از یک منظر به سه قسم تقسیم می شوند 1-شرط محقق الوقوع باشد اگر شرط در زمان گذشته باشد که تحقق یافته و یا حال و آینده باشد و تحققش قطعی باشد که تردیدی در تحققش نیست مثلا اگر از خواب برخواستی مسواک کن که بیدار شدن محقق الوقوع است و یا اگر خورشید طلوع کرد این کار را انجام بده بعضی می گویند جمله شرطیه به صورت شرط محقق الوقوع در ماضی صورت شرط دارد و شرط واقعی نیست چون شرط باید تعلیق داشته باشد و در امری که اثباتا و نفیا محقق است تعلیق معنی ندارد.2- شرط تحقق پذیر شرطی است که ممکن است محقق شود. خصوصیت این شرط این است که نه محقق الوقوع است نه ممتنع الوقوع بلکه محتمل است وقوعش . در این شرط تعلیق معنی دارد. عمده شرطهایی که آقایان از آن مفهوم استفاده کرده اند از این نوع است عده ای گفته اند شرط تحقق پذیر زمانش حال یا آینده است که امکان تحقق دارد البته اتفاقاتی در آینده است که در حکم محقق الوقوع است نه محتمل الوقوع .در ارتباط با وقایع در زمان ماضی گفته شده بعضا محقق الوقوع نیست و تحقق پذیر است مثلا اگر پاریس رفته باشی برج ایفل را دیده ای گرچه در زمان ماضی است اما محتمل الوقوع است و ممکن است تحقق یافته باشد یا خیر اما به نظر ما این صحیح نیست.در زبان عرب ادات شرطی که بیش از همه شرط تحقق پذیر و محتمل الوقوع است ان شرطیه است که ظهورش روشن تر است در تحقق پذیری.بررسی ادات شرط در زبان فارسی و سریان دادن احکام به زبان عرب یک اشکال دارد که باید رفع شود و آن این است که ادات شرط در زبان فارسی معادل ادات شرط در زبان عربی نیست و ادات شرط متعددی در زبان عرب وجود دارد که همه را در زبان فارسی به اگر ترجمه می کنیم .چنانچه در بحث ترجمه قرآن بعضی ادعا می کنند ترجمه قرآن امکان ندارد و ترجمه های موجود یک نوع دریافت است از قرآن چون به ازاء الفاظ قرآن در زبان فارسی لفظی نیست و معادل ندارد .3-شرط تحقق ناپذیر

یعنی شرطی که ممتنع است و یا محال است مثلا اگر با ما همکاری می کردی موفق می شدی در این مورد همکاری و موفقیت تحقق ناپذیر است و گاهی شرط محال است مثل ﴿ان کان للرحمن ولد فانا اول العابدین﴾ و ﴿لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا﴾

خصوصیت شرط تحقق ناپذیر این است که تعلیق ندارد و تعلیق در جایی است که امید به تحقق شرط و به تبع امید تحقق جزاء وجود داشته باشد و در جایی که شرط تحقق نمی پذیرد امید تحقق نیست .

شرط تحقق ناپذیر ماضی حال و استقبال دارد در این آیه شریفه ﴿ان کان للرحمن ولد فانا اول العابدین﴾ شرط تحقق ناپذیر در حال و آینده است و در بعضی موارد جزاء آن در حال و آینده است مثلا اگر در گذشته درس می خواندی فردا موفق بودی.

در دو قسم اول و سوم تعلیق با تکلف است و فقط در شرط تحقق پذیر تعلیق روشن است .ممکن است که گفته شود جمله شرطیه جایی است که شرط تحقق پذیر باشد و در دو قسم دیگر شرط گفته نمی شود گرچه صورت شرط دارد در نتیجه عدم افاده مفهوم در بعضی از موارد اشکالی در ادعای مفهوم داشتن جمله شرطیه وارد نمی کند.در جواب می گوییم هر جمله ای که مصدّر به ادات شرط باشد و شرط و جزاء داشته باشد جمله شرطیه است. چنانچه تمام کسانی که قائل به تفصیل هستند پیش فرض ذهنی ایشان این است که همه جملات شرطیه مفهوم ندارد ،بعضی مفهوم دارد و بعضی ندارد. عدم افاده مفهوم در مواردی نقش جمله شرطیه بیان موضوع باشدهرجا که نقش جمله شرطیه صرفا بیان موضوع باشد ولو با انتفاء شرط موضوع منتفی نشود سیق لبیان موضوع است مثل این که گفته شود اگر زید را دیدی فلان کار را انجام بده.در اینجا مرحوم بروجردی می فرمایند این جمله شرطیه برای بیان موضوع است لذا هر جا شرط بیان شده تا موضوع را بیان کند در قوه قضیه حملیه است در این مورد شرط مفهوم ندارد چون صرف بیان موضوع است .خلاصه بحث ابتدا از مستوای وضع بحث می شود که گفتیم بسیاری از جمل شرطیه علیت انحصاری تعلیق و ربط لزومی مستفاد نیست و استعمال مجازی هم نیست لذا مفهوم مستفاد نیست .یعنی در واقع ادات شرطیه وضع شده اند برای یک معنای عام یعنی چه در مقام ثبوت باشد یا در مقام اثبات باشد شرط علت جزاء باشد یا نباشد و یا هر دو علت برای معلول ثالث باشد نوع ربط صدفه باشد در همه استعمال دارد بررسی مفهوم بر اساس مستوای مدلول تصدیقی در مرحله بعد بحث از مستوای مدلول تصدیقی می باشد .مدلول تصدیقی این است که از مراد جدی استفاده مفهوم شود بر اساس مراد جدی گاهی مفهوم مستفاد است و در صورت عدم قرینه بر عدم علیت ،ما علیت می فهمیم .عده ای قائل به اطلاق شده اند و چند قسم اطلاق مطرح شد که گذشت. این اطلاقات در ارتباط با جملات انشائیه است و در جملات خبریه اطلاق راه ندارد لذا قائل شدند جمله شرطیه خبریه مفهوم ندارد مثلا اگر غذا را بخوری مریض می شوی که ممکن است با خوردن غذای دیگر مریض شود.عدم افاده مفهوم در مقام اخبار در مستوای مدلول تصدیقیدر مقام اخبار با توجه به این که برای یک معلول علتهای فراوانی وجود دارد عموما متکلم در مقام شمارش علت نیست لذا از اطلا ق استفاده عمومیت نمی شود و مقدمات حکمت شکل نمی گیرد لذا از اطلاق کلام نمی شود استفاده شود علت دیگری وجود ندارد اما در جملات انشائیه این گونه نیست چون با توجه به این که علت قراردادی است و گوینده علتش کثیر و بی انتها نیست لذا ممکن است تمام علل خود را بیان کند. اما در جمله شرطیه با شرط شخصی نیز ممکن است گوینده تمام علل را بررسی نکند و یا به تمام علل فکر نکند. مثل این که اگر چنین کنی جریمه می شوی که در فرض دیگر نیز ممکن است جریمه شود لذا در این گونه قضایای شخصی مفهوم مستفاد نیست .این بحث در روایات استفتائی مثمر ثمر است که آیا شرط در روایات استفتائی در حکم شرط شخصی است ؟ سیاتی

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo