< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

98/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب (2)

نکته 1: همان طور که در جلسه قبل گفتیم بحث ما در وجوب ارتکازی بود یعنی اگر مولی التفات داشته باشد ان مقدمه را واجب می کند اما اگر توجه ای نداشته باشد نسبت به ان اراده و شوقی ندارد پس خصوصیت ارتکازی این است که اگر ملتفت باشد شوق و اراده ایجاد می شود.

و همچنین گفتیم وجوب شرعی است نه عقلی یعنی باید آمر اراده کرده باشد ولو ارتکازا یعنی همان طور که حج را اراده کرده است طی طریق را هم اراده کرده است.

نکته 2: بحث مقدمه واجب مخصوص واجبات نیست یعنی مقدمه مستحب هم مستحب است و یا مقدمه حرام، حرام است. پس بحث ما کلی است که ایا بین حکم به مقدمه و حکم به ذی المقدمه ملازمه هست یا نه؟

البته عده ای مثل اخوند تفصیل دادند که مقدمه واجب و حرام تفاوت دارد که در مقدمه مستحب و واجب تلازم وجود دارد اما در مقدمه حرام تلازم وجود ندارد.

نکته 3: همان طور که در جلسه قبل گفتیم جنس بحث مقدمه واجب بحثی عقلی است که مرجع و حاکم به ملازمه بین حکم مقدمه و ذی المقدمه عقل است نه لفظ و نه عقلا و نه عرف. پس دیگر بحث لفظی معنا ندارد و اگر کسی بحثی لفظی کند صورت مساله را ندانسته است.

کلام صاحب معالم:

صاحب معالم فرموده است مقدمه واجب، واجب نیست چون وجوب ذی المقدمه به وجوب مقدمه دلالت ندارد نه به دلالت مطابقی و نه التزامی و نه تضمنی.

اشکال به صاحب معالم:

همان طور که گفتیم چون بحث عقلی است این طور بحث کردن (بحث لفظی) خارج از صورت مساله است. پس معلوم می شود ایشان صورت مساله را درست نفهمیده است.

دفاع اول از صاحب معالم:

منظور صاحب معالم این است که دلالت عقلی نیست چون اگر دلالت عقلی بود باید دلالت التزامی وجود داشت و حالا که دلالت التزامی وجود ندارد پس معلوم میشود که ملازمه عقلی وجود ندارد. پس ایشان صورت مساله را درست فهمیده است.

اشکال به دفاعیه:

دلالت التزامی که از اقسام دلالت لفظی است در لزوم بین به معنی الاخص است و یا حداکثر بنا به بعضی اقوال در لزوم بین به معنی الاعم است اما دلالت لزوم غیر بیّن، دلالت التزامی نیست پس ممکن است اثبات شود که ملازمه بین مقدمه و ذی المقدمه است اما دلالت ان لزوم غیر بین باشد. پس هم مقدمه واجب، واجب است و هم دلالت التزامی و لفظی نیست. پس استدلال ایشان صحیح نیست.

و یا به صورت عام تر می گویم: چون علما اختلاف دارند که مقدمه واجب، واجب هست یا نه؟ پس معلوم می شود که ملازمه بین به معنی الاخص و یا اعم وجود ندارد و لزوم ان غیر بین است. چون اگر ملازمه بیّن بود باید همه تصدیق به ملازمه می کردند.

پس کلام صاحب معالم درست نیست.

بحث مقدمه واجب است مباحث عقلی غیر مستقله است.

دفاع دوم از صاحب معالم

یکی از معاصرین فرموده است: این بحث هم می تواند عقلی باشد و هم می تواند لفظی باشد.

توضیح این که: چون بحث وجوب مقدمه به این جهت است که در بسیاری از مواقع موالی عرفی با وجود ذی المقدمه، مقدمه را هم واجب می کنند لذا این در ذهن عرف این تلازم بین مقدمه و ذی المقدمه شکل گرفته است که اگر کسی ذی المقدمه را واجب کرد پس مقدمه را هم واجب کرده است پس از این جهت این ملازمه عرفی می شود نه عقلی. پس مقدمه واجب، واجب است به دلالت عرفی.

که اخوند هم فرمود مثلا در موالی عرفی گفته می شود برو بازار و گوشت بخر که بازار رفتن که مقدمه است با این حال واجب هم شده است پس این دلالت عرفی شکل گرفته است.

پس در حقیقت صاحب معالم به یک گوشه از بحث اشاره کرده است که دلالت لفظی نیست ولی ایشان باید ادامه می داد که اگر دلالت لفظی نبود ایا دلالت عقلی هست یا نه؟

نکته: استاد: تعریف ملازمه عرفی این است که عرف بین یک شی و شی دیگر که با هم ربطی ندارد ربط قرار داده است پس چون این دو شی از نظر عرف با هم ارتباط دارند لذا بین انها ملازمه برقرار کرده است. اما مراد ایشان از ملازمه عرفی این است چون موالی عرفی مکررا مقدمه و ذی المقدمه را با هم اورده اند لذا بین انها ملازمه است یا این که عقل هم حکم به لزوم مقدمه می کرد نه این که این دو شی بدون ارتباط باشند

اشکال استاد:

اولا همیشه در عرف این طور نیست که هر وقت ذی المقدمه را خواستند مقدمه را هم بخواهد و این که گاهی در عرف این طور گفته می شود دلیل بر وجود ملازمه نمیشود لذا کلام ایشان صحیح نیست. بله اگر این ملازمه ثابت می شد جز دلالات لفظی بود.

و ثانیا چون منظر بحث عقلی است لذا باید دید باید عقل چه می گوید.

پس اشکال ما صغروی است چون در بحث ظهورات کبری حجیت ظهور را قبول داریم لذا اشکال باید صغروی باشد.

 

تقسیمات مقدمه:

مقدمه از منظر های مختلف دارای تقسیماتی است. هر چند این تقسیمات همه مربوط به بحث مقدمه واجب نیست.

1: مقدمه وجود، صحت، وجوب،علم

تعریف: سیاتی....

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo