< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

98/03/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ترتب (30)

ادامه کلام نایینی:

با این تطبیق مرحوم نایینی روشن شد که در ترتب، لازم نیست تزاحم بین دو واجب باشد بلکه می شود بین یک واجب و یک حرام باشد که مکلف نمی تواند هر دو تکلیف را امتثال کند یعنی هم واجب را انجام دهد و هم حرام را ترک کند. پس نکته ترتب این است که هر جا که امتثال بین دو تکلیف الزامی با هم ممکن نباشد بحث ترتب پیش می اید.

پس در این جا مرحوم نایینی با ترتب مشکل را حل کرد.

اشکالات بر مرحوم نایینی:

دو اشکال بر مرحوم نایینی در جلسه قبل ذکر شد.

اشکال دوم از مرحوم خویی به نایینی در جلسه قبل گفته شد که ایشان می گفت که ملازمه است بین این که اگر حرمت مقدمه معلق بر عصیان ذی المقدمه باشد پس وجوب مقدمه معلق بر امتثال ذی المقدمه است و اگر وجوب مقدمه بعد از اتیان و امتثال به ذی المقدمه باشد بی معنی است چون اگر ذی المقدمه اتیان شده است لازمه اش این است که مقدمه هم اتیان شده باشد پس امکان ندارد که وجوب مقدمه بعد از امتثال به ذی المقدمه باشد.

اشکال مرحوم روحانی به مرحوم خویی:

مرحوم خویی گفت که لازمه کلام مرحوم نایینی این است که وجوب مقدمه معلق بر امتثال ذی المقدمه باشد که این درست نیست چون خود مرحوم نایینی در صدد حل این اشکال بود که چطور هم مقدمه حرام است و هم واجب است که اشکال دو حکم متضاد را مطرح کرد پس معلوم می شود که خود مرحوم نایینی به وجوب غیری قبل از اتیان به ذی المقدمه در مقدمه قائل بوده است لذا این اشکال مطرح و جواب داده است که چطور هم مقدمه واجب است و هم حرام است.

پس مرحوم نایینی نگفت که وجوب مقدمه معلق بر امتثال ذی المقدمه است تا اقای خویی اشکال کند بلکه تصریح کرد که در فرض عصیان ذی المقدمه، باز هم مقدمه واجب است. پس اشکال اقای خویی وارد نیست و معلوم نیست این ملازمه[1] را ایشان از کجا اثبات کرده است.

نکته: ممکن است اشکال اقای خویی را این طور تقریب کنیم که اقای خویی دارد اشکال نقضی به نایینی می اورد که لازمه حرف شما این است که مقدمه بعد از امتثال ذی المقدمه واجب شود در حالی که خود شما ملتزم به این اشکال نیستید پس لازمه ترتب باطل است پس خود ترتب مرحوم نایینی باطل است. پس این که اقای نایینی گفته است که حتی در فرض این که مکلف نخواهد ذی المقدمه را اتیان کند باز هم مقدمه واجب است درست نیست.

نتیجه این که کلام اقای خویی در صورتی درست است که نایینی نتواند بین وجوب غیری و حرمت نفسی جمع کند اما اگر بتواند جمع کند که مرحوم نایینی جمع کرد بین حرمت نفسی و وجوب غیری دیگر اشکال وارد نمی شود سپس اقای روحانی ادعایی می کند که به توضیح این مساله و همچنین مباحث حکم می انجامد:

در مباحث حکم گفتیم که در احکام خمسه تضاد است و بحث کردیم که ایا تضاد بین واجب نفسی و حرمت غیری هست یا نه؟ که اگر گفتیم تضاد نیست پس مرحوم نایینی درست گفته است که تضادی بین حرمت نفسی و وجوب غیری نیست.

سپس ایشان نسبتی به اقای اصفهانی می دهد که می گوید ایشان تضاد احکام در ناحیه مبادی را جایز می داند و در این جا هم نایینی همین را گفته است که تضاد در مبادی نیست که این کلام نایینی با کلام خودش در جای دیگر تفاوت دارد.

مراد از مبادی حکم را گفتیم که گاهی مراد از مبادی اراده و کراهت است و گاهی مصلحت و مفسده. که در این جا نسبتی که اقای روحانی به مرحوم اصفهانی می دهد در مرحله اراده و کراهت است و چون اراده و کراهت به فعل غیر تعلق نمی گیرد لذا حکم صرفا اعتبار است و اراده و کراهت تکوینی به فعل غیر در حکم جود ندارد لذا نمی توان گفت که اراده و کراهت باهم تضاد دارند. چون وجوب به معنی اراده بر انجام فعل نیست بلکه صرفا اعتبار است و مبدا حکم که اراده است اراده به انجام قانون است نه به فعل غیر چون اراده به فعل غیر تعلق نمی گیرد مثل نظریه اقای خویی که فرمود اراده تشریعی معنی ندارد بلکه صرفا اعتبار است.

پس اگر گفتیم در ناحیه مبدا محذوری نیست که اقای نایینی گفت پس در ناحیه منتهی و امتثال هم مشکلی ندارد چون هم داعی به فعل و هم داعی به ترک وجود ندارد چون وقتی عصیان اهم را تصور کردیم دیگر داعی به فعل مقدمه وجود ندارد بلکه تنها یک داعی وجود دارد و ان هم داعی به ترک است. پس اگر در مبدا مشکلی نبود در مانحن فیه هم در ناحیه منتهی مشکلی ندارد.

اشکال به کلام مرحوم نایینی: سیاتی...


[1] بین این که اگر حرمت مقدمه معلق بر عصیان ذی المقدمه باشد پس وجوب مقدمه معلق بر امتثال ذی المقدمه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo