< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

97/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتماع امر و نهی

تحقق امتثال در مجمع امر و نهی: به عبارت دیگر نتیجه قول به جواز اجتماع و امتناع اجتماع:

2.2.2.1: اگر امتناعی باشیم و تقدیم جانب نهی باشیم و واجب تعبدی باشد و جاهل قاصر باشد گفتیم مشهور حکم به صحت کردند.

اشکال به مشهور:

با این که تقدیم جانب نهی شود یعنی در خارج تنها عمل منهی عنه صادر شده است پس امکان قصد تقریب نیست چون واجب تعبدی است پس چطور مشهور حکم به صحت کرده اند؟2

 

2: توجیه دوم اخوند[1] برای حکم مشهور:

احکام تابع مصالح و مفاسدی است که موثر در حسن و قبح فعلی است نه این که احکام تابع مصالح و مفاسد واقعی باشد.

نتیجه این که: فعلی که دارای مصلحت و مفسده واقعی باشد بر طبق ان حکمی جعل نمی شود بلکه زمانی حکم بر اساس ان جعل می شود که مصلحت و مفسده بتواند به فعل ما تعلق گیرد پس در جایی که مکلف علم ندارد گرچه غصب در واقع انجام داده است اما چون علم ندارد عملش قبیح نیست یعنی حرمت فعلی وجود ندارد لذا امکان دارد که فعل متصف به وجوب شود.

پس این که مشهور قائل به صحت عمل در این فرض شده اند حتما ان مصلحت و مفسده معلومه را ملاک در حکم قرار داده اند.

و در مانحن فیه چون جاهل قاصر به غصب است پس مفسده غصب موثر در قبح فعلی نشد لذا حرمت وجود ندارد پس فعل می تواند واجب باشد چون گرچه قائل به امتناع و تقدیم نهی بودیم اما چون نهی فعلی نیست پس عمل مصداق واجب است.

اشکال به اخوند:

معنی ندارد که احکام تابع مصالح و مفاسد معلومه باشد یا به عبارت خود مرحوم اخوند: احکام تابع مصالح و مفاسدی باشد که موثر در حسن و قبح فعلی است لذا بطلان کلام اخوند روشن شد که چون مصالح و مفاسد افعال بعد از حکم شرعی معلوم می شود یعنی وقتی که شارع امر می کند ما علم به حسن پیدا می کنیم اما نتیجه کلام اخوند این است که تا این که فعل حسن و قبح معلوم نداشته باشد نمی تواند بر طبق ان حکم تعلق گیرد و این بعید است که مشهور این مبنا را قبول داشته باشند.

 

3: توجیه سوم اخوند[2] برای حکم مشهور:

ضابطه بحث اجتماع امر و نهی این بود که در محل اجتماع هم امر و هم نهی ملاک داشته باشند پس با این که علما قائل به امتناع و تقدیم نهی شده اند اما واجب هم ملاک دارد پس نماز به قصد ملاک انجام شده است لذا عمل صحیح است.

0.0.0.0.0.0.0.0.1اشکال: اقای خویی به اخوند

سلمنا که در مجمع هم امر و هم نهی ملاک دارند اما فرض این است که ملاک امر مغلوب است چون تقدیم جانب نهی شده است پس با ملاک مغلوبه امکان تقرب نیست چون ملاک مرجوح است پس نمی شود به قصد ان واجب را اتیان کرد و تقرب به شارع جست.

به عبارت دیگر: اقای خویی در تقرب عمل دو شرط را لازم می داند:

الف: عمل صلاحیت تقرب داشته باشد.

ب: امکان تمشی قصد قرب وجود داشته باشد.

(بخلاف مرحوم نایینی که 3 شرط را لازم می داند که حسن فاعلی را هم اضافه می کند.) پس صرف این که قصد تقرب از شخص متمشی شود اما فعل صالح برای تقرب نباشد عبادت تحقق پیدا نمی کند بلکه باید فعل هم صالح برای تقرب باشد و فعلی صالح است که ملاک حسن ان مرجوح نباشد پس خود فعل مشکل دارد هرچند که قصد تقرب به ان بشود.

اشکال شهید صدر به اقای خویی:

صرف وجود ملاک کافی است برای استناد فعل به شارع یعنی همین که ملاک و مصلحت دارد کافی برای تقرب است.

دفاع استاد از اقای خویی:

فعل صلاحیت تقرب ندارد چون ملاک ان مرجوح است پس کلام اقای خویی صحیح است. مثل این که فرزند با کاری که جهت منفی ان بیشتر از مثبت ان است بخواهد به پدر تقرب پیدا کند هر چند علم به جهت منفی نداشته باشد پس نمی شود به خدا تقرب پیدا کرد با عملی که جهت منفی ان بیشتر از مثبت ان است مثل ﴿وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما﴾[3] که پس با این عمل نفع دارد اما نمی شود عمل را به خاطر نفع انجام داد چون نفع ان کمتر است.

پس در هر صورت چون جهت منفی باقی است و مفسده هنوز باقی است پس نمی شود با این عمل تقرب پیدا کرد.

پس عمده اشکال در این فرض این است که واجب تعبدی است و واجب تعبدی باید قصد تقرب صحیح باشد بله اگر واجب توصلی بود مشکلی نبود چون با قصد ملاک انجام می شد.

 

4:شهید صدر[4] و توجیه مشهور:

احکام به عناوین تعلق گرفته است و از عنوان به معنون سرایت نمی کند لذا امکان دارد نماز خوانده شود به قصد امر تعلق گرفته به طبیعت، با این که ترکیب اتحادی است.

اشکال به شهید صدر:

طبق این مبنا اصلا امتناع اجتماع امر و نهی شکل نمی گیرد تا توجیه مشهور شود پس خروج از موضوع شد چون بنا به قول امتناع یعنی فعل واحد است و امکان ندارد فعل واحد هم مصداق واجب و هم حرام شود پس وقتی که به قصد طبیعت فعل انجام می گیرد ایا ان مصداق واجب است یا حرام؟ اگر مصداق واجب است که خروج از فرض است و اگر مصداق حرام است که باز مصداق واجب نشد پس نماز در زمین غصبی حرام است یا نه؟ اگر حرام است که مصداق واجب نمی شود و نمی شود با ان تقرب کرد.

0.0.0.0.0.0.0.15: توجیه اقای خویی برای مشهور:

مشهور اشتباه فتوا داده اند الا این که در مورد جهل و نسیان متفاوت است که در نسیان کلام مشهور درست است اما در جهل کلام مشهور صحیح نیست.

توضیح سیاتی...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo