< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

97/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : نسبت قاعده تبعیت با قاعده ملازمه (کلما حکم به العقل...)

ادامه کلام مرحوم اصفهانی:

عمده اشکال مرحوم اصفهانی این بود که با وجود داعی عقلی ایجاد داعی شرعی لغو است.

اشکال: اگر این کلام صحیح باشد لازمه اش این است که هیچ کاه بعث و زجر از جانب مولی ایجاد نشود چون جایی که عقل به مصلحت و مفسده نرسید اما حکم شرعی بود طبق قاعده تبعیت یقین به وجود مصلحت تامه می کنیم و با وجود این یقین پس داعی عقلی وجود دارد و نیازی به حکم شرعی نیست.

جواب: علت این که مصلحت ملزمه را درک کردیم (علت) علم به حکم (معلول) بود پس معلول نمی تواند موجب انعدام علت شود یعنی ما از علم به مصلحت ملزمه که معلول بود علم به حکم پیدا کردیم و محال است که معلول علت خود را از بین ببرد.

اشکال به جواب: علم به علت، علت علم به معلول نیست بلکه علم به علت (مصحلت ملزمه) ملازم با علت معلول (حکم) است پس رابطه علیت نیست بلکه متلازمین است. لذا در کشف انی از معلول به علت می رسیم. درحالی که معلول نمی تواند علت، علت قرار گیرد بلکه به همین دلیل تلازم است.

جواب: اشکالی که اول مطرح شد خلف است چون گفته شد از حکم شرعی کشف کردیم که مصلحت تامه علت تامه بعث و تحریک است و از همین می خواهید استفاده کنید که حکم مولوی نداریم پس این خلاف فرض است. پس اشکال از ناحیه خلف است نه علیت.

سپس ایشان می فرماید: اصل مشکل ایجاد داعی امکانی است که هم زمان نمی شود دو داعی امکانی وجود داشته باشد و با وجود حکم عقلی ایجاد داعی با حکم شرعی تحصیل حاصل است.

و این از باب اجتماع مثلین نیست چون اجتماع مثلین در اعتباریات راه ندارد یعنی اجتماع مثلین در وجودات خارجی است پس اشکال از ناحیه اشکال اجتماع مثلین نیست بلکه از باب تحصیل حاصل است.

و هرجا که علما سخن از اجتماع مثلین زده اند در حقیقت تحصیل حاصل است.

اشکال: اگر مکلفی به هر دلیلی انگیزه برای انجام عملی داشت یا ترک عملی پس دیگر واجب کردن یا حرام کردن برای او لغو است. مثلا شخصی متعهد است که اگر غرض بگیرد حتما ادای دین می کند پس برای این شخص واجب کردن ادا دین لغو می شود پس دیگر نباید به این شخص به خاطر عملش مثلا ثواب داد.

یا به عبارت دیگر: افراد عاصی که حکم مولوی اصلا برای انها انگیزه ایجاد نمی کند واجب یا حرام کردن لغو است چون اصلا داعی برای انها ایجاد نمی کند پس حکم کردن برای انها لغو است پس نباید انها را عقوبت هم کرد چون حکمی به انها تعلق نگرفته است تا عصیان ان را کرده باشند.

جواب: مراد از حکم جعل داعی امکانی است یعنی اگر موانع عبودیت در او نباشد این حکم در او تاثیر می کند. پس حکم برای عاصی یا شخصی که خودش کار را انجام می دهد امکان دارد یعنی امکان دارد که عاصی توبه کند پس امکان ایجاد داعی هست.

و در شخص اول که خودش ادا غرض می کرد امتناع بالغیر دارد یعنی چون داعی از قبل وجود داشت الان ممتنع است داعی ما به فعلیت برسد پس امنتاع بالغیر استحاله ذاتی ندارد مثل این که مولی امری می کنیم و ما به دلیل ثانویه ای امتناع داریم از انجام تکلیف که این امتناع بالغیر اشکالی ندارد بله اگر مراد از حکم داعی بالفعل بود اشکال وارد بود و تحصیل حاصل بود اما داعی امکانی تحصیل حاصل نیست.

و اصلا جواب کلی تر این که مولی برای یک شخص که حکم نکرد بلکه احکام برای عامه مکلفین جعل شده است و اتفاقا اگر مولی بخواهد این افراد را خارج کند از تحت حکمش، باید کار زائدی انجام دهد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo