< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

96/06/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وضع، مسالک در باب وضع، مسلک شهید صدر

کلام شهید صدر

ایشان مسالک در باب وضع را یا تعهد و یا اعتبار میدانند.

(( البته ما سابقا گفتیم برخی از مسالک اعتبارند و برخی اعتبار نیستند مثلا قرن اکید که شهید صدر قائل به آن است نتیجه الوضع است و امری تکوینی است نه اعتبار. البته خود ایشان قرن اکید را اعتبار می دانند)).

به هر حال جناب شهید صدر قائل به این است که: اگر وضع را تعهد بدانیم، دلالت وضعیه، دلالت تصدیقی است و اگر قائل به اعتبار باشیم، دلالت تصدیقی است. و مراد از تصدیق، تصدیق به اراده ی متکلم برای تفهیم معنا است نه تصدیق به وجود معنا در خارج.

و لذا وقتی کسی می گوید" آب" ما تصدیق می کنیم که اراده ی تفهیم معنای آب را دارد، نه این که آب وجود خارجی دارد.

این که بنابر نظریه تعهد دلالت تصدیقی است را توضیح دادیم؛ اما چرا بنابر نظریه اعتبار، دلالت تصوری است؟

تبیین نظریه ی اعتبار:

قائلین به این نظریه میگویند: بین صورت لفظ و صورت معنا رابطه ای قراردادی برقرار شده است، البته تعابیر ایشان در تبیین این رابطه مختلف است. برخی گفته اند: جعل اللفظ علامة علی المعنی. برخی دیگر با عبارت: جعل اللفظ علی المعنی و خود شهید با قرن اکید از آن یاد کرده اند. وقتی رابطه ایجاد شد، ملازمه ای قراردادی رخ داده است و به سبب آن، ذهن از صورت لفظ به صورت معنا منتقل می شود و این دلالت تصوریه است.

ادعای دوم شهید صدر این است که: دلالت وضعیه بنابر مسلک اعتبار، محال است که دلالت تصدیقیه باشد و اساسا امکان ندارد؛ چون وقتی شارع بین دو چیز اعتبار بر قرار می کند یا آن دو شیء دو صورت ذهنی اند یا دو وجود خارجی (لفظ و اراده در محل بحث) اند.

اگر بگویید بین دو شیء خارجی، رابطه قراردادی اعتبار کرده است. این همان مسلک تعهد است که خلاف فرض است. پس رابطه بین صورت لفظ و صورت معنا است و بنابر این فرض، امکان ندارد از صورت لفظ به وجود خارجی معنا منتقل شویم، زیرا ملازمه بین دو صورت اعتبار شده بود، نه صورت ذهنی و وجود خارجی. لذا نمی شود از صورت لفظ به وجود خارجی اراده برسیم چون فرض این بود که وجود اراده طرف ملازمه نبود.

خلاصه اینکه: اگر اراده، طرف ملازمه باشد که تعهد است و اگر طرف ملازمه نباشد که نمی توان از لفظ به اراده رسید و لذا در هر حال اراده منتفی است و دلالت تصدیقی نمی باشد.

نکته: دلالت الفاظ بر اراده به وضع نیست، البته ممکن است از شنیدن لفظ به اراده ی معنا از راه دیگری غیر از وضع منتقل شویم، که شهید صدر می گوید آنچه دلالت بر اراده دارد ظهور حال متکلم است؛ به بیان دیگر، دلالت لفظ بر اراده به دلالت سیاقی است نه وضع.

ایشان در این خصوص به اشکال اشاره می کنند و پاسخ آن را نیز می دهند

اشکال:

می توان گفت شارع اراده را در معنای موضوع له اخذ کرده است. لفظ ماء بر "مایع سیالِ اراده شده" دلالت دارد. پس این مسلک تعهد نشد؛ چون طرف اعتبار، معنای مراد است و اراده قید معنای موضوع له است نه طرف ملازمه مثل مسلک تعهد.

صورت لفظ وضع شده است برای معنا به قید اراده و لذا از لفظ، معنای مراد به ذهن شما می رسد چون جزئی از معنا بود. با این بیان میتوان هم قائل به مسلک اعتبار شد و هم دلالت را تصدیقی دانست.

این نکته را آخوند هم ذیل بحث تبعیت دلالت از اراده مطرح کرده است.

جواب:

سه احتمال در آن اراده ای که قید معنای موضوع له است، وجود دارد:

احتمال1: مفهوم اراده مد نظر شما است.

جواب: صورت معنا + صورت معنای اراده، صورت و تصور است و دلالت باز تصوری است نه تصدیقی شما تصدیق نکردید که اراده در خارج وجود دارد.

احتمال2: مفهوم اراده جزئیه مد نظر شما است.

همان طور که مفهوم کلی اراده تصوری است، مفهوم اراده جزئی مثل اراده زید و ... باز هم مفهوم است و لذا دلالت تصوری است.

احتمال3: مصداق و واقع اراده

اگر مراد شما اراده خارجی باشد یعنی مطابقِ عالَم عینِ این مفهوم، این نظریه اعتبار نیست و مسلکه تعهد است.

به هر حال واضع یا باید بین دو وجود خارجی ملازمه بر قرار کنید یا بین دو صورت و اگر گفتید دلالت تصوری اشتباه است نمی توانید واقع اراده را قید معنا قرار دهید.

تمام بحث ها تا این جا در این بود که آیا واقعِ اراده تفهیم از سوی متکلم را از لفظ می فهمیم یا خیر؟ درحالیکه بحث دلالت تصوری و تصدیقی اختصاصی به اراده ندارد؛ ولی چون ذیل بحث تبعیت دلالت از اراده مطرح کردند تمرکز بحث روی اراده رفته است.

حال اگر بحث را عام مطرح کنیم که واقعا تصدیق می‌کنیم وجود معنا را یا خیر؟ آیا باید بگوییم دلالت وضعیه تصوری است یا تصدیقی؟

خود اراده از حریم معنای موضوع له خارج بود. مثلا آقای خویی که قائل به مسلک تعهد است، آیا اراده را داخل معنای لفظ قرار داد؟ داخل نکرد پس بحث آقایان در دلالت بر اراده به نحو دلالت بالالتزام بود نه دلالت بالمطابقه.

اما یک بحث اصلی این است که آیا لفظ بالمطابقه دلالت بر اراده دارد یا خیر؟

آخوند سر فصلی را باز کرد به این عنوان که دلالت تابع اراده است یا خیر؟ آقای صدر می گوید مباحثی که ذیل این بحث مطرح کردند خلط سه مبحث با هم است. یکی از مباحث این است که دلالت وضعیه تصوری است یا تصدیقی؟ اما دو بحث دیگر هم هست که در کلمات اصولیان با بحث اول خلط شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo