< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

98/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مضاربه/ شروط ضمن عقد مضاربه

استاد: دو وجه بر بطلان عقد مضاربه که شرط عمل تبرعی در ضمن آن شده است ذکر و نقد کردیم. به نظر ما شرط و عقد هر دو صحیح است. نظر سید نیز همین بود.

نظریه سید

به باور سید، نتیجه صحتِ شرط و عقد این است که در صورت تخلف شرط، مالک خیار تخلف شرط دارد و این یعنی برای مالک حق فسخ وجود دارد. نیز نتیجه فسخ این است که عامل مستحق ربح نیست و مستحق اجرت المثل است (به دلیل احترام عمل مسلم)؛ چه اجرت المثل نسبت به اجرت المسمی اکثر و چه اقل باشد.

کلام سید مبتنی بر این است که خیار تخلف شرط، موجب ازاله عقد و حق فسخ «از زمان اصل عقد» است نه از حین فسخ. در نتیجه تمام سودهای قبل هم مال مالک است؛ ولی اگر گفتیم که حق فسخ از «حین فسخ» است، سودهای قبلی باید با عنوان اجرت المسمی تقسیم شود.

نقد بر سید

سید گفت عامل اجرت المثل می گیرد و لو از اجرت المسمی بیشتر باشد. برخی به سید اشکال گرفته اند که اگر اجرت المثل بیش از اجرت المسمی باشد، باید به اندازه اجرت المسمی بدهند و نه به اندازه اجرت المثل؛ زیرا وقتی عامل در مضاربه پذیرفت درصدی از سود را بگیرد، این را پذیرفته است که اگر ارزش عمل وی بیش از این اجرت المسمی باشد، از آن رفع ید کرده است (قاعده اقدام).

پاسخ1 (نقضی)

در بیع فاسد می گویید اجرت المثل ثابت است. درحالیکه شاید اجرت المثل بیش از اجرت المسمی باشد. همچنین در اجاره فاسد و... . پس آقایان به نکته اقدام عامل و رفع ید ملتزم نیستند.

پاسخ 2

این کلام ناقد در صورتی خوب است که ربح، معین باشد. در حالیکه در مضاربه سود، مبلغ معینی نیست؛ بلکه درصد است و معلوم نیست که سود به چه مقدار است که بگوید من از مبلغ بیش از آن رفع ید کردم.

نقد پاسخ 2

به هر شکل، عامل احتمال می داد که سودش کمتر باشد و با این وجود پذیرفت که اگر سود تجارت کمتر باشد، از بیشتر از آن رفع ید کند.

پاسخ 3

برای خروج از قاعده احترام عمل مسلمان، باید عرف شخص را متبرع بداند و در این موارد عرف نمی گوید که عامل رفع ید کرده است. همین که اکثر فقها ما در موارد مشابه، قاعده اقدام را مطرح نکردند یعنی تطبیق اقدام در اینجا موافق عرف نیست.

موید دیگر این جواب ها این است که ممکن است شرط از طرف عامل باشد و مالک تخلف کرده باشد که این اشکال اقدام و ... دیگر مطرح نمی شود.

بررسی چهار گروه شرط ضمن عقد مضاربهگروه1: شرط عدم فسخ

این شرط را ذیل مساله2 مطرح و بررسی کردیم. احتمال مخالفتِ این شرط با مقتضای عقد، زیاد بود؛ زیرا مضاربه عقد جایز بود. البته عموما تفصیل دادند بین «شرط عدم وجود حق فسخ» که خلاف مقتضای عقد است و بین «شرط عدم فعل فسخ» که خلاف مقتضای عقد نیست.

گروه2: شرط ضمان

این شرط نیز از شرایطی بود که احتمال مخالفتش با مقتضای عقد زیاد بود؛ زیرا در روایات مضاربه آمده است که عامل ضامن نیست. عموما گفتند شرط عدم ضمان، خلاف مقتضای عقد است و شرط جبران خسارت خلاف مقتضای عقد نیست (درحالیکه در نتیجه یکی می شود). شرط جبران خسارت، شرط فعل است و شرط عدم ضمان، شرط نتیجه است.

گروه3: شروط مربوط به تجارت

شرط مالک بر عامل که سفر نکند یا نسیه نفروشد و یا ... که بررسی شد. خصوصیت این گروه این بود که دلیل خاص در مورد آن داشتیم و احتمال مخالفتش با مقتضای عقد نیز وجود نداشت.

گروه4: شروط بی ارتباط با تجارت

مضاربه می کنیم با شما به شرطی که لباس من را بدوزی یا مضاربه دیگر ببندیم یا بضاعتی با هم داشته باشیم.

مساله39 (ادامه بحث را نیز به ترتیب کلام سید مطرح نمی کنیم)

«العامل أمين فلا يضمن إلا بالخيانة‌ كما لو أكل بعض مال المضاربة أو اشترى شيئا لنفسه فأدى الثمن من ذلك أو وطئ الجارية المشتراة أو نحو ذلك أو التفريط بترك الحفظ أو التعدي بأن خالف ما أمره به أو نهاه عنه كما لو سافر مع نهيه عنه أو عدم إذنه في السفر أو اشترى ما نهي عن شرائه أو ترك شراء ما أمره به فإنه يصير بذلك ضامنا للمال لو تلف و لو بآفة سماوية و إن بقيت المضاربة كما مر و الظاهر ضمانه للخسارة الحاصلة بعد ذلك أيضا و إذا رجع عن تعديه أو خيانته فهل يبقى الضمان أو لا وجهان مقتضى الاستصحاب بقاؤه كما ذكروا في باب الوديعة أنه لو أخرجها الودعي عن الحرز بقي الضمان و إن ردها بعد ذلك إليه و لكن لا يخلو عن إشكال لأن المفروض بقاء الإذن و ارتفاع سبب الضمان و لو اقتضت المصلحة بيع الجنس في زمان و لم يبع ضمن الوضعية إن حصلت بعد ذلك و هل يضمن بنية الخيانة مع عدم فعلها وجهان من عدم كون مجرد النية خيانة و من صيرورة يده حال النية بمنزلة يد الغاصب و يمكن الفرق بين العزم عليها فعلا و بين العزم على أن يخون بعد ذلک».

سید می فرماید عامل امین است و قاعده ای داریم که امین ضامن نیست. در نتیجه، عامل در مضاربه ضامن نیست. البته این کبرای عدم ضمان امین سه استثناء دارد. این سه صورت در واقع بیانگر این است که دیگر عامل ضامن نیست.

صورت1: خیانت

مثل این که عامل بخشی از مال مضاربه را خورده است یا بیعی برای خودش کرده است و ثمنش را از مال مضاربه بدهد یا کنیزی را خریده است و وطیش کرده است.

در این مواردِ خیانت، عامل ضامنِ تلف یا خسارت است.

صورت2: تفریط

عامل، تمام اقدامات لازم برای حفظ مال را انجام نداده است. مثلا مال در محلی است که اگر در گاوصندوق نباشد، احتمال دزدی می رود.

صورت3: تعدی. ادامه دارد ...

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo