< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

97/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مضاربه/ بررسی روایات/ ادامه بررسی روایت دوازدهم

ادامهی روایت دوازدهم

24059- 12- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى فِي نَوَادِرِهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ كَانَ لِلْعَبَّاسِ مَالُ مُضَارَبَةٍ فَكَانَ يَشْتَرِطُ أَنْ لَا يَرْكَبُوا بَحْراً وَ لَا يَنْزِلُوا وَادِياً فَإِنْ فَعَلْتُمْ فَأَنْتُمْ ضَامِنُونَ فَأُبْلِغَ ذَلِكَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَأَجَازَ شَرْطَهُ عَلَيْهِمْ.

در ارتباط با انتساب کتاب نوادر ، چند نظر وجود دارد:

    1. کتاب احمد بن محمد است.

    2. بخشی از کتاب زهد حسین بن سعید است که به خط احمد بودهاست.

    3. منتخبی از کتاب حسین بن سعید است که کار احمد است.

    4. بخشی از کتاب فقه الرضا است به دو دلیل: الف) نوادر احمد قبلا به عنوان تتمه فقه الرضا چاپ میگردید. ب) تشابه عبارات فقه الرضا ونوادر.

به نظر ما، صرف چاپ در تتمه فقه الرضا، دلیل وحدت نمیشود.

آقابزرگ در الذریعه ج24 ص122 اعلام می کند که از گروه اول است. علامه مجلسی در انتساب به احمد تردید میکند؛ زیرا برخی مشایخ نوادر، مشایخ احمد نیستند. ایشان نهایتا به نوادر اعتماد می کند. به نظر ایشان از هرکدام از این دو بزرگوار که باشد قابل اعتماد است.

تتمه بحث سندی:

    1. در ترجمه حسین بن سعید نقل نشده که وی کتاب نوادر دارد.

    2. کتاب، مصدَّر به احمد بن محمد عن حسین بن سعید است.

    3. در سند بود:«عن ابیه قال قال ابوعبدالله». پدر احمد نمیتواند بی واسطه از امام صادق نقل کند. او از اصحاب الرضا است. پس اگر این همان نوادر احمد باشد، سقطی شده است و روایت چنین مشکلی دارد. به نظر آقای شبیری (نرم افزار درایه) هم احمد و هم پدر در این روایت مجهول اند. ظاهرا همین نکتهای که گفتیم سبب شده ایشان در اینکه این پدر و پسر همان احمد و محمد معروف باشند تردید کنند.

    4. عده ای میگویند چون احمد بن محمد در نقل روایات سخت گیری میکرده و هر روایتی را نقل نمیکردهاست، اگر نقلی دارد که در آن واسطه سقط شده، قطعا آن واسطه ثقه بوده است.

نقد: در مواردی که داریم راوی «لایروی الا عن ثقه»، توثیق روات سند وی ثابت است حتی روات نام برده نشده؛ اما به صرف سختگیر بودن احمد و وثوق خبر برای وی، نمیشود گفت تمام روات محذوف سند او ثقهاند. آقای خویی قائل است هرجا صرفا وثوق باشد و نه وثاقت، ممکن است برای شخص مورد نظر وثوق ایجاد شده باشد؛ اما این برای ما حجت نیست.

استاد: سخت گیری احمد و شخصیت وی در نقل روایت و نیز قرب عهد وی به امام صادق میتواند این اطمینان را بیاورد که قرائن وی شخصی نبوده بلکه نوعی بوده است.

    5. عموما راه کشف طبقه راوی، نقل های راوی است. حال احتمال اینکه به اشتباه پدر احمد را از اصحاب امام صادق ندانستهاند بعید است؛ زیرا حتی احتمال صحابی امام کاظم بودن وی مطرح نشده چه رسد به صحابی امام صادق بودن.

    6. این روایت همان روایت 7 این باب بود که دلالتش بحث گردید و دارای سند معتبر بود. پس نوادر اثبات شود یا نشود، اعتبار روایت ثابت است.

باب 2- بَابُ أَنَّهُ يَجُوزُ لِلْمَالِكِ أَنْ يَدْفَعَ أَكْثَرَ الْمَالِ قَرْضاً وَ الْبَاقِيَ قِرَاضاً وَ يَشْتَرِطَ حِصَّةً مِنْ رِبْحِ الْجَمِيعِ أَوْ يَجْعَلَ الْبَاقِيَ بِضَاعَةً فَإِنْ تَلِفَ ضَمِنَ الْقَرْضَ‌

ما سه واژهی قراض، قرض و بضاعه داریم. اهل حجاز به مضاربه، قراض میگفتند. بضاعه یعنی با مال دیگری کار شود و تمام سود مال مالک باشد. قرض هم که روشن است.

روایت اول

24060- 1- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُتْبَةَ قَالَ: قُلْتُ لَا أَزَالُ أُعْطِي الرَّجُلَ الْمَالَ فَيَقُولُ قَدْ هَلَكَ أَوْ ذَهَبَ فَمَا عِنْدَكَ حِيلَةٌ تَحْتَالُهَا لِي فَقَالَ أَعْطِ الرَّجُلَ أَلْفَ دِرْهَمٍ أَقْرِضْهَا إِيَّاهُ وَ أَعْطِهِ عِشْرِينَ دِرْهَماً يَعْمَلُ بِالْمَالِ كُلِّهِ وَ يَقُولُ هَذَا رَأْسُ مَالِي وَ هَذَا رَأْسُ مَالِكَ فَمَا أَصَبْتَ مِنْهُمَا جَمِيعاً فَهُوَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَسَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ[1] .

سند:

کلینی، عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ را تعریف کرده است و درنتیجه روایت از ضعف خارج میشود. حسن بن علی بن فضال ثقه است. بقیه نیز ثقه هستند. روایت موثقه به حسن است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo