< فهرست دروس

درس تفسیر استاد اشرفی

89/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیات اخلاقی

امروز روز عرفه است و روز دعا کردن است همانطور که در روایت آمده است که امام سجاد شخصی را دیدند که از مردم درخواست کمک می‌کرد و حضرت به وی گفتند که آیا خجالت نمی‌کشی که در این روز که همه دست گدایی به سوی خداوند دراز کرده‌اند تو از مردم کمک می‌خواهی؟!!

بقره آیه 186 وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ أجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ؛ در شأن نزول این آیه اینطور آمده است که از پیغمبر اکرم سئوال کردند که ما نمی‌دانیم که آیا خداوند متعال نزدیک است تا اینکه آرام دعا کنیم و یا اینکه خداوند دور است تا او را فریاد بزنیم؟ سپس این آیه نازل شد یعنی و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‌كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.

چند نکته در این آیه شریفه وجود دارد. در این آیه شریفه خداوند متعال میخواهد بگوید که محبت من نسبت به بندگان آنقدر زیاد است که معمولا دعای آنها را رد نخواهم کرد. در این آیه خداوند متعال کلمه عِبادي آورده است و نه (الناس، الرجال)؛ چرا که در مقام محبت این کلمه را استعمال کرده یعنی آنها بندگان من هستند و عباد جمع عبد است و عبد یعنی مملوک و کلمه عبد اختصاص به انسان مملوک دارد. ملکیت مراتبی دارد و مرتبه اعلی ملکیت که فلاسفه از آن به جده تعبیر می‌کنند، مخصوص ذات حق تعالی است که همه عالم هستی ملک خداوند هستند و خداوند محیط بر آنهاست. لذا در این آیه از مردم تعبیر به عباد شده است چرا که خداوند در مقام ترحم است لذا این کلمه اضافه به یاء متکلم می‌کند تا معنای ترحم را بیشتر برساند. پس اولا خود کلمه عباد و دوما اضافه آن به یاء متکلم مفید معنای ترحم است. در ادامه خداوند می‌فرمایند که من خیلی به بندگان نزدیک هستم و نیاز نیست که اینطور فکر کنند که من دور هست و اعمال واسطه کنند و دیگران را به کار بگیرند تا اینکه پیام خویش را به من برسانند. در این جمله إن آورده شده است و إن به یاء متکلم اضافه شده است که تأکید کننده این مطلب است که خداوند به بندگانش نزدیک است.

(أجيبُ) یعنی من شخصا جواب بندگانم را می‌دهم که این هم نشان دهنده ترحم و مهربانی خداوند متعال نسبت به بندگان خودش می‌باشد.

(إِذا دَعانِ) این برای تأکید این است که بندگان هم به لفظ و هم به قلب خداوند متعال را بخوانند. یعنی واقعا من خدا را بخواهند و از من دعوت کنند برای اجابت خواسته خودشان، که این معنایش این است که اگر لقلقه زبان در کار باشد، همچین دعایی مستجاب نخواهد شد. و بنده باید از غیر خدا قطع امید کند و خداوند را موثر در جهان بداند و دعا کردن فقط به لفظ نباشد بلکه از صمیم قلب خداوند را بخواند. (فَلْيَسْتَجيبُوا) یعنی فقط از من طلب استجابت کنند.

از حضرت باقر علیه السلام سئوال شد که دعا کردن بهتر است یا قرآن خواندن؟ حضرت جواب دادند که دعا کردن افض است چرا که خداوند در قرآن فرموده است قُلْ ما يَعْبَأُ بِكُمْ رَبّي لَوْلا دُعاؤُكُمْ؛ یعنی گو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‌كند.

لذا در حدیث اینطور آمده است که الدعاء مخ العباده چون در حقیقت دست دراز کردن به سوی خداوند متعال ملازم با خضوع است و خضوع عین بندگی و عبادت است. همینطور در حدیث دیگر اینطور آمده است که الدعاء سلاح المومن، یعنی دعا اسلحی است که مومن میتواند در مقابل دیگران قد علم کند.

آیه مورد بحث در قسمت (إِذا دَعانِ) برای ما چند نکته را روشن می‌کند، اینکه دعا با فطرت همگون بودن و از ماسوی الله قطع امید کردن و زبان را با فطرت نیاز بشری همگام کردن که اگر دعا این خصوصیات را داشت امید می‌رود که دعا مستجاب شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo