< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

95/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات/مفهوم شرط/مفاهیم.

تنبیه چهارم. اذا تعدد الشرط و اتحد الجزاء، و مفهوم دو شرط با هم تعارض نمودند چه باید کرد؟

مثال: اذا خفی الاذان فقصر واذا خفی الجدران فقصر.

وجوهی مطرح گردیده[1] .

وجه اول از مرحوم آخوند.

یک وجه را مرحوم آخوند می فرمایند که: علی فرض اینکه بگوییم قضیه شرطیه مفهوم دارد، لکن در این قضایا باید بگوییم مفهومی وجود ندارد. زیرا قوام مفهوم بر علیت منحصره است و حال آنکه در مقام فرض این است که علت منحصر نمی‌باشد. مؤید این مطلب هم فهم عرفی از این قضایا و مانند آن است. یعنی وقتی مثل این دو قضیه به دست عرف داده می شود، عرف استفاده می‌کند که در اینجا فقط منطوق اراده گردیده و مفهومی وجود ندارد. بنابراین در مانند مثال آنچه عرف می‌فهمد این است که شارع در اینجا می‌خواهد عوامل متعدد در قصر را مطرح نماید و نظری به مفهوم ندارد.

وجه دوم: تعدد دو قضیه سبب می‌گردد که ما کشف کنیم که شرط عنوان احدهما است. یعنی وجود دو قضیه باهم قرینه است بر اینکه علت مذکور در دلیل اول تمام‌العله نمی‌باشد، بلکه از باب ذکر مصداق است، وآنچه شرط واقعی و تمام‌العله است عنوان احدی است که از این دو دلیل انتزاع می‌گردد. یعنی اذا خفی الجدران او الاذان فقصر.

فرق این وجه با وجه سابق این است که در وجه سابق هیچ نظری به مفهوم وجود نداشت و شارع فقط ناظر به اثبات منطوق بود. اما در وجه دوم مفهوم وجود دارد، لکن در یک درجه خاصی. بنابراین مفهوم این قضیه وقتی با هم در نظر گرفته می‌شود این می‌گردد که اذا لم یخف الاذان و الجدران لم‌یقصر.

وجه سوم: شرط عبارتست از مرکب دو امر. یعنی اذا خفی الاذان و الجدران فقصر.

وجود دلیل مقابل قرینه است بر اینکه علت مذکور در دلیل اول تمام علت نیست، بلکه به ضمیمه علت مذکور در دلیل دوم تمام‌العله می‌گردد.

وجه چهارم: اطلاق مفهوم هر کدام به منطوق دلیل مقابل مقید می‌گردد. مفهوم اذا خفی الجدران این است که اگر جدران مخفی نگردید قصر لازم نیست، چه اذان مخفی گردد چه نگردد. این مفهوم با منطوق اذا خفی الاذان مقید می‌گرددو نتیجه این می‌شود که اذا لم یخف الجدران لم‌یقصر، الا اذا خفی الاذان.

در مقابل هم مفهوم اذا خفی الاذان با منطوق دلیل مقابل که اذا خفی الجدران باشد مقید می‌گردد و نتیجه این می‌شود که اذا لم‌یخف الاذان لایقصر، الا اذا خفی الجدران.

نتیجه این تقییدات در دو دلیل این می‌شود که عنوان احدهما ملاک برای تقصیر است.

نکته: اشتراک این وجه با وجه دوم در این است که در هر دو عنوان احد ملاک است، لکن فارق بین این دو وجه در این است که در وجه دوم ما تصرف در منطوق نمودیم و عنوان احد را انتزاع نمودیم، اما در این وجه از باب اطلاق و تقیید عنوان احد را استفاده کردیم.

وجه پنجم ازمرحوم نائینی.

مرحوم استاد خویی وجه خامسی را از قول مرحوم نائینی نقل می‌کنند به اینکه هر کدام شرط مستقل باشد. لکن بعد می‌فرمایند این وجه، وجه مستقلی نیست و به همان عنوان احدهما بر می‌گردد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo