< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

93/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: پاسخ استاد خوئی به اشکالات بزرگان

اشکالاتی که بزرگان در مورد اخذ قصد امر در متعلق امر گفته اند مانند استلزام تقدم الشیء علی النفس و دیگر اشکالات، استاد خواستند با ذکر مقدمه مفصلی از همه این اشکالات جواب دهند و حاصل آن مبتنی بر چند امر است[1] .

اول: یک متعلق امر ممکن است بعضی از اجزائش عبادی باشد و بعضی از آنها منوط به قصد قربت نباشد. بنابراین صلاة مثلا مشتمل بر پیکره ای از مجموعه اجزاء است که برخی مانند رکوع و سجود عبادی و برخی مانند قصد الامر غیر عبادی هستند.

بنابراین مانعی ندارد مولی به یک امر استقلالی به صلاة مرکب از اجزاء عبادی و غیر عبادی فرمان دهد .

دوم:‌ اگر امری به پیکره مرکبی تعلق گرفت این امر منحل می شود به اوامر ضمنی. پس هنگامی که امر به صلاة می کند این امر استقلالی است، اما پیکره صلاة که مشتمل بر چند جزء و چند شرط است به اوامر چند گانه ضمنی منحل می شود و پیوسته امر مرکب، به امر به اجزاء منحل می شود که امر به اجزاء همان امر به مرکب است، منتهی به نحو امر ضمنی .

این اوامر ضمنی برخی همانند تکبیر عبادی اند و برخی غیر عبادی که خود قصد الامر است و آن توصلی است و لازم نیست آن به نیت امر به جا آورده شود .

سوم: امر مرکب، امر به اجزاء به نحو «شرط شیء» است؛ زیرا امر به صلاة به اجزاء منحل می شود اما نه مطلق این اجزاء، بلکه به شرط ملحوق بودن به شیء و مسبوق بودن به شیء دیگر؛ مثلا رکوع امرش منحل می شود به امر به رکوع به شرط مسبوقیت به قرائت و ملحوقیت سجده .

اینکه ما می گوئیم امر استقلالی منحل می شود به اوامر ضمنی[2] این نه به معنای دو امر بودن است که یک امر به پیکره و دیگری امر به جزء جزء باشد، بلکه همان امر به مرکب است که بازگشت به امر به اجزاء و شرائط به شرط شیء است. پس متعلق امر پیکره ای مشتمل از اجزاء و شرائطی شد که برخی تعبدی و برخی توصلی اند و امر به صلاة منحل شد به امر به تمام اجزاء صلاة به قید قصد امر و به قید تقدم و تاخر خاص .

 

تعبدی نبودن خود قصد الامر

حال آنچه که در عبادت دخیل است اتیان به عمل به قصد امر است و آنچه در حقیقت تعبدی است اصل عمل و اجزاء عبادی عمل است، اما قصد امر تعبدی نیست .

بنابراین اگر فرضا مولی امر کرد به مرکبی سه جزئی، رکوع و سجود و قصد امر، آنچه را باید آورد رکوع و سجود است و خود قصد امر عبادی نیست، بلکه توصلی است و در طول رکوع و سجود است و با اتیان این دو جزء تعبد امر به آنها تمام پیکره مامور به را آورده ایم که ما آن رکوع و سجود را به قصد امر می آوریم .

حال ادعای ایشان آن است که اشکالات بزرگان در اخذ قصد الامر در متعلق امر مرتفع می شود .

 

اشکال دوم مرحوم نائینی

دومین اشکال ایشان این است که اگر قصد الامر در متعلق امر اخذ شود، یلزم تقدم ما هو متاخر[3] و تاخر ما هو متقدم و این غیر ممکن است .

ایشان معتقدند که هر متعلق تکلیفی در مقام تصور متقدم است ولی در مقام وجود متاخر از تکلیف و متاخر از امر است و وقتی مولی می خواهد امر به صیام کند در مقام تصور صیام متقدم است و امساک با تمام جوانبش همه را تصور می کند و بعد مولی امری برایش صادر می کند.

اما در مقام امتثال واضح است که ایجاد متعلق متاخر از تکلیف است. تکلیف داعی می شود در نفس مکلف که مامور به مولی را ایجاد کند .

حال آقای میرزا می گوید اگر متعلق امر مولی صلاة به قید قصد الامر باشد، این پیکره در مقام تصور متقدم می شود بر امر مولی در حالیکه قصد الامر ناشی از وجود امر است و تا امری نیاید قصد الامر قابل اخذ در متعلق امر نیست پس امری که پس از تصور متعلق به وجود می آید باید در متعلق تکلیف که متقدم بر امر است اخذ شود و این غیر ممکن التحقق است.

بنابراین قصد الامر را شما در متعلق تکلیف که متقدم بر امر است اخذ کردید و کیف یمکن شیئی که ناشی از امر است و متاخر از وجود امر است در رتبه متعلق امر که مقدم بر امر است اخذ شود .

 

جواب استاد خوئی

استاد جواب دادند که با تحلیل ما در تقدمه بحث این اشکال مرتفع است؛ زیرا آنچه در مقام عمل باید متقدم باشد امر استقلالی است که این امر بر متعلق تکلیف مقدم است. اما آنچه که مکلف انجام می دهد و قصد امتثالش را دارد قصد امر ضمنی است و این امر ضمنی متاخر است از امر استقلالی از حیث رتبه و مکلف در مقام عمل می خواهد نماز را که متعلق امر استقلالی بود انجام دهد، اما این امر استقلالی تعلق گرفت به صلاة به قصد امر و ما از اولین جزء صلاة شروع کرده و آن را با جزء اول را که تکبیره است به قصد اطاعت امر ضمنی اتیان می کنیم.

حال اگر تمام اجزاء را به قصد امر ضمنی که منشعب از همان امر استقلالی وارد بر پیکره مرکب است اتیان کردیم تمام اطاعت حاصل شد؛ زیرا متعلق تکلیف استقلالی اتیان به این پیکره مرکب به قصد الامر بود و ما هم اتیان کردیم مرکب را به قصد امر ضمنی متخذ از آن امر استقلالی، و قصد امر هم توصلی بود و ما هر یک از این اجزا‌ء را که به قصد امر آوردیم و هم اطاعت هم آن امر استقلالی را و هم تکلیف های ضمنی متخذ از آن امر استقلالی را امتثال کردیم .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo