< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

90/02/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: بعض فروع فقهی اصل مثبت

بحث در یکی دیگر از فروعی بود که مبتنی بر اصل مثبت بود و آن استصحاب در یوم الشک ماه رمضان بود که اگر ثابت شد امروز آخر ماه رمضان است آیا احکام عید بر فردای آن بار می شود با اینکه اثبات شوال بودن فردا لازم عقلی استصحاب بقاء رمضان است یا نه ؟

البته گفتیم که این هم مانند سایر موارد است که آیا اولیت شوال امر مرکب از شوال بودن امروز و مسبوق بودنش به وجود ضد است و به طور کلی اول هر شیئی عبارتست از وجود آن شیء مسبوقا به وجود ضدش یا به عدم مثلش. اگر اینگونه باشد اصل مثبت نیست ولی اگر اولیت امر بسیط منتزعی باشد طبعا این اصل مثبت است .

این کلی قضیه بود همانطوریکه در بحث قبل ذکر شد اگر موضوع غسل و وضوء عبارت بود از وصول الماء و عدم الحاجب، یک جزء که عدم الحاجب باشد با اصل ثابت شد و جزء دوم که صب الماء علی البشرة باشد بالوجدان ثابت است این دو به ضم الوجدان الی الاصل موضوع غسل اعضاء را ثابت می کند و حکم به طهارت حدثیه می کنیم .

اما اگر گفتیم موضوع سرایت الماء الی البشرة باشد این با استصحاب عدم الحاجب ثابت نمی شود .

در مسأله عید شوال هم همینطور است اگر گفتیم اولیت شوال؛ امر مرکب منتزعی است از دخول شوال مسبوقا به وجود رمضان، با استصحاب روز قبل ثابت شد یوم الشک رمضان است و امروز هم یقین داریم شوال است یا از باب طلوع قمر یا گذشتن 30 روز پس یک جزء به اصل ثابت شد و جزء دیگر بالوجدان و در نتیجه اول شوال یعنی کون هذا الیوم من الشوال و کون الماضی من الرمضان، این معنا به اصل ثابت می شود و موضوع مرکب می شود از وجود ضد یعنی رمضان فی الیوم الماضی و وجود الشوال فی هذا الیوم و عید بودن امروز شرعا ثابت می شود و آثارش که وجوب زکات فطریه و حرمت صوم باشد مترتب می شود .

اما اگر گفتیم اولویت منتزع است از وجود شیئی که مسبوق به عدم خود و وجود ضد خود باشد و یک امر منتزع بسیطی باشد طبعا با استصحاب بقاء رمضان در روز گذشته اثبات اولیت نخواهد شد .

منتهی مرحوم نائینی اثبات کردند که موضوع که اول شهر است به دو چیز ثابت می شود یکی رؤیت هلال و دیگری مضی ثلاثین یوم، قهرا امروز هم به حکم شرع اول شوال است زیرا بعد از مضی ثلاثین یوم است پس نیاز نداریم بگوئیم اصل مثبت است و مشکل حل می شود .

استاد خوئی خواستند از راه استصحاب قدر جامع مشکل را حل کنند به این نحو که با اولین آنِ از فردای یوم الشک یقین می کنیم ماه شوال یا با این روز یا با یوم الشک تحقق پیدا کرده و در نتیجه به نحو کان تامة یقین به دخول یوم العید داریم و شک می کنیم که این روز باقی است یا منقضی شده؛ استصحاب بقاء یوم العید می کنیم و آثار یوم العید را بر آن(فردای یوم الشک) بار می کنیم.

 اشکالی بر این سخن ایشان وارد است که گذشت .

یکی از فروعی که شیخ مطرح کرده این است که اگر شخصی کشته شده و شمشیری هم در بدن او فرو رفته و صاحب شمشیر می گوید قبل از اینکه شمشیر من به بدنش اصابت کند او مرده بود پس نه محکوم به قصاصم و نه محکوم به دیه کامل. ولی، اولیاء مجنی علیه می گویند خیر گرچه مقتول قبل از اصابه شمشیر سم خورده بوده ولی ضربه شمشیر موجب قتل مقتول شده لذا قصاص یا حداقل دیه کامل بر قاتل واجب است .

محقق فرموده قول جانی مقدم است و او محکوم به برائت از قصاص و برائت از ضمان دیه می شود

در قبال آن علامه فرموده خیر استصحاب حیات برای مجنی علیه تا حین وقوع شمشیر جاری می شود و قول اولیاء مجنی علیه مقدم است پس لااقل پرداخت دیه کامل لازم است .

گفته اند فرمایش علامه در وقتی کامل است که ثابت شود قتل این مجنی علیه مستند به ضربه شمشیر جانی بوده وبا استصحاب حیات مجنی علیه تا زمان وقوع ضربه اثبات قتل مجنی علیه بوسیله جانی نخواهد شد و مستصحب اثبات قتل را نمی کند زیرا حصول القتل بالسیف، لازمه عقلی بقاء الحیات تا زمان وقوع ضربه می باشد که استصحاب این لازمه را اثبات نمی کند .

این اشکال بر علامه وارد شده و گویا ایشان فقط نظر به دلیل لاتنقض الیقین بالشک کرده و به مقتضای استصحاب حکم به وجوب دیه کرده اما محقق فرموده اصل، برائت ذمه جانی از دیه است. اما محقق میدانند اصل بقاء حیات تا زمان وقوع ضربه اصل مثبت است که حجت نیست پس دو نزاع در مقام است. اولیاء مجنی علیه دیه را مطالبه می کنند و جانی نفی تعلق دیه بر خودش و پر واضح است که سخن جانی مطابق با اصل برائت ذمه است و مقدم بر قول اولیاء مقتول است .

فرع دیگری هم در وصول آب در طهارت خبثیه است. اگر شک کردیم روی لباس یا بدن حاجبی از طهارت وجود دارد تا بدن یا لباس متنجس با غسل بالماء طاهر نشده باشد یا حاجب نبوده تا به برکت اصل عدم حاجب، اثبات طهارت لباس کنیم؛ همان سخن سابق در اصل عدم الحاجب نسبت به وضوء و غسل اینجا هم جاری است که آیا اصل عدم وجود حاجب و حکم به طهارت لباس یا بدن است یا اصل، اصل مثبت است و استصحاب بقاء نجاست لباس یا بدن جاری کنیم .

  والحمد لله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo