< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

99/01/13

بسم الله الرحمن الرحیم

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»

موضوع: ملاقات با نجس در باطن.

قال السید ره فی العروة: ملاقاة الغائط في الباطن لا توجب النجاسة كالنوى الخارج من الإنسان، أو الدود الخارج منه...

مرحوم حکیم ره در مسأله ملاقات نجس در باطن بدن، بیانی دارند که استدراک در مسأله مذکور ناظر به کلام این بزرگوار است چنان که قبلاً گفتیم مرحوم سیدنا الاستاد ره ملاقات با نجس در باطن را به چهار صورت تقسیم نمودند: صورت أوّل این که ملاقیِ و ملاقیَ هر دو داخلی باشند، صورت دوم هر دو خارجی باشند، صورت سوّم ملاقی داخلی و نجس خارجی و صورت چهارم به عکس آن یعنی ملاقی خارجی و نجس داخلی باشد.

بیان مرحوم سیدنا الاستاد خویی ره:

صورت أوّل که ملاقیِ و ملاقی هر دو داخلی باشند مثل این که مذی و ودی ملاقات با بول یا مجرای بول کند و سپس از مجری خارج شود، ملاقی در این صورت محکوم به طهارت است زیرا اولاً دلیلی بر نجاست بول و غائط و خون و منی داخل بدن نداریم تا حکم کنیم مجرای بول و غائط که بول و غائط با آن ملاقات کرده نجس بوده و ملاقی با مجرای بول «ودی و مذی» نیز متنجّس شده است ثانیاً بر فرض نجاست بول و غائط موجود در بدن دلیلی بر انفعال ملاقی با آن نداریم زیرا أدلّه دالّه بر انفعال ملاقی نجس،مستفاد از امر به غَسل است وچنین دلیلی در مورد ملاقی با بول و غائط داخل بدن وجود ندارد.

اما صورت دوم که ملاقیِ و ملاقیَ هر دو خارجی باشند ولی ملاقات در باطل محقّق شده است مثل این که خون خارجی با دندان مصنوعی ملاقات کند یا انگشت طاهر با انگشت دیگر که نجس است در داخل دهان ملاقات کند در این صورت شکی نیست در این که ملاقی محکوم به نجاست است زیرا أدلّه سرایت نجاست بالعموم شامل این مورد نیز می شود و صِرف ملاقات در باطن موجبی برای حکم به عدم نجاست ملاقی نخواهد بود.

اما صورت سوّم که ملاقی داخلی و نجس خارجی باشد مثل این که فرد آب نجس یا خمر را بنوشد و دهان و دندان او با نجس ملاقات کند در این صورت نیز مثل صورت أوّل علی القاعده حکم به نجاست ملاقی یعنی دهان و دندان ها نمی شود لعين الوجه المتقدم في تلك الصورة الاولی.

و اما صورت چهارم که ملاقی خارجی و نجس داخلی باشد مثل ملاقات آلت تنقیه با مجرای غائط و مثل سوزنی که برای تزریق داخل بدن شده و طبعاً با خون ملاقات کرده است در این صورت مرحوم سیدنا الاستاد ره قائل به تفصیل شده اند به این صورت که اگر آثار نجاست به یکی از حواس ظاهری، در ملاقیَ محسوس است ملاقیِ«آلت تنقیه یا سوزن» و اصل ملاقات ظاهر و ملموس باشد ملاقی محکوم به نجاست است و اگر اثر نجاست در آن نباشد حکم به نجاست ملاقی نمی شود زیرا دلیلی بر نجاست

آن نداریم اگر چه ملاقات با غائط کرده باشد.

بررسی کلام مرحوم حکیم ره:

مرحوم حکیم در صورت أوّل که متلاقیان داخل بدن باشند مثل این که خون لثه ها با دهان یا دندان فرد ملاقات کند یا مذی و ودی که از مجرای بول خارج شود در این صورت حکم به طهارت ملاقی نموده است سپس می فرماید ابوحنیفه فتوی داده است به این که هر آنچه که از مجرای دبر و قبل خارج شود محکوم به نجاست است اگر چه اثر نجاست در آن نباشد زیرا مجری دبر و قبل نجس است و هر آنچه با آن ملاقات کند متنجّس می شود.

سپس از مرحوم محقّق ره در معتبر نقل کرده که نجاساتی مثل خون و بول و منی تا زمانی که داخل بدن هستند حکم به نجاست آن نمی شود ظاهر کلام محقّق آن است که حکم مسأله را به عنوان ارسال مسلم نزد امامیه تلقی نموده است «قال ره فی المعتبر: و ليس بشي‌ء، لأن النجاسات لا يظهر حكمها إلا بعد خروجها عن المجرى».[1]

مرحوم حکیم ره نظریه مرحوم محقّق را اختیار کرده و روایاتی را که دلالت بر طهارت مذی، ودی، وذی و رطوبت خارج شده از فرج زن جنب دارد، به عنوان شاهد یا دلیل بر طهارت ذکر می کند با این بیان مذی و ودی که از مجرای بول خارج شود... در تمام این صور ملاقی محکوم به طهارت است.

در صورت دوم که شیء خارجی نجس و ملاقی داخلی طاهر باشد و در داخل بدن با هم ملاقات کنند مرحوم حکیم ره حکم طهارت ملاقی در این صورت را اتفاقی دانسته است و شاهد بر طهارت را حکم به طهارت بذاق دهان شارب الخمر در روایات ذکر نموده است.

و اما صورت سوّم از کلام مرحوم حکیم ره که ملاقی خارجی طاهر و شیء داخلی نجس باشد مثل این که دندان مصنوعی که با خون لثه ملاقات کرده از دهان خارج شود مرحوم حکیم ره می فرماید این صورت نیز داخل در إطلاق کلام محقّق ره است ولی مسأله محل اشکال است از نظر ارتکاز عرفی فرقی نیست در تنجس ملاقی بین این که ملاقات با نجسِ داخل بدن باشد یا نجسِ خارج بدن در هر دو صورت ملاقی نجس محکوم به نجاست است لکن این ارتکاز در عکس آن هم وجود دارد زیرا خیلی چیزها در ارتکاز عرفی محکوم به نجاست نیست مثل رطوبتی که بعد از بول خارج می شود در این صورت اگر چه آن رطوبت ملاقات با مجرای بول کرده ولی نزد عرف منفعل نمی شود.

علاوه بر این که دلیل لفظی بر قاعده سرایت نجاست به ملاقی قائم نشده تا طبق إطلاق احوالی حکم به نجاست ملاقی در همه

جا شود حتی ملاقی که داخل بدن با نجس ملاقات کرده است زیرا قاعده سرایت نجاست به ملاقی مستفاد از امر به غسل در موارد متفرقه خارجی است که ملاقی خارج از بدن با نجس داخلی ملاقات کرده است و از حکم به نجاست در این موارد کشف از سرایت نجس به ملاقی نمودیم مورد این روایات ملاقی خارجی است بنابراین این دو ارتکاز عرفی تساقط می کنند و چون دلیلی بر تعدی از این قاعده به ملاقی در داخل بدن نداریم واجماعی هم بر نجاست ملاقی داخل قائم نشده است ملاقی دراین صورت به مقتضای اصل الطهارة محکوم به طهارت است.

المسألة الثانیة: لا مانع من بيع البول و الغائط من مأكول اللحم‌ و أما بيعهما من غير المأكول فلا يجوز نعم يجوز الانتفاع بهما في التسميد‌ و نحوه.

ترجمه: خرید و فروش بول و غايط حيوانات حلال گوشت جايز است ولی خرید و فروش بول و غايط حيوانات حرام گوشت جايز نيست. بلى! جايز است انتفاع به آن ها در تسميد يعنى به عنوان کود در پاى اشجار و زمين زراعات بريزند.

مرحوم سید ره می فرماید خرید و فروش بول و غائط حیوانات حلال گوشت منعی ندارد ولی خرید و فروش بول و غائط حیوانات حرام گوست حرام و باطل و طبعاً ثمن دریافتی از آن اکل به باطل است در مسأله چهار مطلب مطرح است أوّل بیع بول حیوان ماکول اللحم دوم بیع غائط ماکول اللحم، سوّم بیع بول ما لا یاکل لحمه و چهارم بیع غائط ما لا یاکل لحمه.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo