< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

98/09/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهاره،حکم غساله نجس در غسله أوّل و غسلات بعد از آن در مواردی که در تطهیر نجس تعدد شرط است.

بحث در آب غساله ای است که بوسیله آن شیء متنجّس مثل لباس یا بدن تطهیر شده است مرحوم والد ما رضوان الله تعالی علیه در تقریرات درس آیت الله سید ابوالحسن اصفحانی ره در کتاب «روائق الفقهیه» جلد أوّل ص 80 در این مسأله مفصلاً بحث نموده و نکاتی قابل توجهی را ذکر نموده است ایشان در مسأله ابتدا می گوید قریب به پانزده قول در مسأله ذکر شده و از بین این اقوال دو قول را خارج از محل بحث دانسته است:

قول أوّل نظریه مرحوم ابن ابی عقیل ره است که قائل شده آب قلیل با ملاقات نجس منفعل نمی شود طبعاً طبق این نظریه آب غساله که با نجس ملاقات کرده به جهت صدق عنوان آب قلیل بر آن، متنجّس نمی شود

قول دوم نظریه مرحوم سید مرتضی ره است این بزرگوار معتقد است که آب قلیل اگر وارد بر نجس شود متنجّس نمی شود و به عکس اگر نجس وارد آب قلیل شود موجب تنجس آن می شود و در این جهت تمسک نموده به روایتی که امام در جواب از ملاقات دست نجس با کوزه ی آب، حکم به تنجس آب کوزه نموده اند مرحوم والد ره در مقام جواب از این نظریه می فرماید أدلّه انفعال آب قلیل در این جهت إطلاق دارد و به إطلاق احوالی شامل هر دو صورت مذکور می شود خواه آب قلیل وارد بر نجس شود خواه نجس وارد آب قلیل شود در هر دو صورت طبق روایات متعدد آب محکوم به نجاست است زیرا در ارتکاز عرفی منشا برای تنجّس آب قلیل ملاقی با نجس، ملاقات آن با نجس است و در این جهت فرقی نیست که آب وارد نجس شود یا نجس وارد آب شود.

تا به اینجا طبق نظر ایشان آب غساله أوّل متنجّس است حال سخن در این است که آب غساله متعقب به طهارت آیا طاهر است یا نجس برخی قائل به تنجس آن شده و در این جهت به برخی از روایات نیز تمسک نموده اند اولین روایتی که امروز بررسی می شود روایت عِيصِ بْن قاسِم است این بزرگوار به شهادت مرحوم نجاشی ره و مرحوم شیخ ره موثق بوده و صاحب کتاب است اما متن روایت:

رَوَى الشَّهِيدُ فِي الذِّكْرَى وَ غَيْرِهِ عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَهُ قَطْرَةٌ مِنْ طَشْتٍ فِيهِ وَضُوءٌ فَقَالَ إِنْ كَانَ مِنْ بَوْلٍ أَوْ قَذَرٍ فَيَغْسِلُ مَا أَصَابَهُ. [1]

قَذَر در لغت: مراد از قذر به کسر، آب متنجّس است و مراد از قذر به فتح آبی است که عین نجس در آن وجود دارد.

کیفیت استدلال: در این روایت امام فرموده است اگر قطره ای از آب طشتی که در آن بول یا نجاست دیگری افتاده، به بدن فرد اصابت کند بدن او متنجّس می شود از این مطلب استفاده می شود که آب غساله نجس متنجّس است و الا حکم به

تنجس بدن یا لباس نمی شد.

مناقشه سیدنا الأستاد ره در استدلال مذکور: اولاً روایت مذکور ضعیف السند است بالارسال زیرا مرحوم محقّق ره و دیگران این روایت را مرسلاً نقل کرده اند ثانیاً این روایت را عِيصِ بْن قاسِم به صورت اضمار نقل نموده از این جهت سنداً مخدوش است که بحث سندی آن به طور مبسوط در جلسه قبل گذشت.

و اما مناقشه دلالی در روایت مذکور: از این روایت استفاده می شود که خود بول و غائط در طشت آب وجود داشته است ولو به صورت خشکیده فلذا اگر هم حکم به تنجس ملاقی با آن شده از این جهت بوده که عین نجس در طشت آب بوده است بنابراین اگر هم قائل به طهارت غساله نجس شویم این قول منافاتی با این روایت ندارد زیرا مورد روایت در جایی است که عین نجس در آب وجود داشته و قطراتی از آن آب با بدن یا لباس فرد ملاقات کرده است در نتیجه به این روایت نمی توان در ما نحن فیه تمسک کرد زیرا نجاست بدن مستند به ملاقات با آبی است که عین نجس در آن وجود داشته و غساله چنین آبی قطعا متنجّس است نه آبی که با آن نجس تطهیر شده است بنابراین مورد روایت مزبور وجود بول و قذر بالفتح است و مورد بحث ما غساله نجسی است که در آن عین نجاست نباشد علاوه بر این که احتمال دارد مورد روایت عِيصِ بْن قاسِم در جایی بوده که لون یا رنگ آب تغییر کرده است.

دومین روایتی که بدان استناد شده موثقه عمار است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى «عَنْ‌ ‌أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى» عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإناء يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ قَالَ يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَالَ اغْسِلِ الْإناء الَّذِي تُصِيبُ فِيهِ الْجُرَذَ مَيِّتاً سَبْعَ مَرَّاتٍ. [2]

مفاد روایت موثقه عمار: در این روایت راوی سوال می کند از کیفیت تطهیر ظرف متنجّس حضرت در جواب می فرماید: سه بار در آن آب ریخته و هم بزند سپس آب آن را خالی کند.

کیفیت استدلال: اگر آب غساله آخر طاهر باشد چرا امام دربار سوّم امر به خالی کردن آن نمودند فلذا از کلام امام

استفاده می شود که حتی آب غساله سوّم متعقب به طهارت هم متنجّس است و الا حضرت امر به خروج آب غساله سوّم از ظرف نمی نمودند.

جواب مرحوم أستاد خویی ره: امر به دور ریختن آب در روایت مذکور به جهت نجاست آن نیست زیرا نقض می شود به باقیمانده

آب غساله سوّمی که در ظرف است زیرا غساله سوّمی که خارج شده طبعا مقداری از آن در ظرف باقیمانده است حال سوال می کنیم که آیا این قطرات باقیمانده در ظرف طاهر است یا نجس اگر بگویید نجس است که این کلام صحیح نیست زیرا طبق روایات این ظرف در غسله سوّم قطعا طاهر می شود و اگر بگویید آب باقیمانده در ظرف طاهر است ولی آب خارج شده از غساله سوّم نجس است لازمه این کلام آن است که آب واحد دارای دو حکم باشد یعنی آب خارج ظرف نجس و باقیمانده آب داخل آن طاهر باشد و اما اگر بگویید آب باقی مانده در کوزه و آب خارج شده هر دو طاهر است فثبت المطلوب که آب غساله متعقب به طهارت، طاهر است و حکم به دور ریختن آن در روایت دلیل بر تنجس آن نیست.

و شاید امر به خروج آب داخل ظرف از این جهت بوده که مجرد قرار دادن آب در ظرف موجب صدق عنوان غسل با آب قلیل نمی شود بلکه در صدق عنوان غسل خارج کردن آب از ظرف معتبر است و این نه به جهت آن است که آب غساله متعقب به طهارت نجس است بلکه به جهت صدق عنوان غسل است و این امر ربطی به نجاست غساله نجس ندارد.

مرحوم والد ره جواب دیگری ذکر کرده و می فرماید شاید امر به اراقه به جهت استقذار عرفی بوده باشد فلذا دلیل نمی شود که اراقه لازم است در هر صورت این روایت نمی تواند دلیل بر تنجس غساله نجس باشد.

بیان أستاد أشرفی : در تحقق غسل لازم نیست آب ظرف بیرون ریخته شود بلکه غَسل به تکان دادن آب داخل کوزه نیز حاصل می شود از این جهت بیان مرحوم والد ره که امر به اراقه را به جهت استقذار عرفی ذکر نموده اند صحیح به نظر میرسد در هر حال این روایت نمی تواند دلیل بر نجاست غساله نجس باشد و عمده دلیل مفهوم أدلّه آب کر است که فرمود «اذا بلغ الماء قدر کر لم ینجسه شیء» که به ضمیمه استقراء در مسأله می توان استفاده عموم در طرف مفهوم نمود که هر آب قلیلی با ملاقات نجس متنجّس می شود و می توان گفت همچنان که مورد سوال در روایات عدم انفعال آب کر موارد جزئی از ملاقات برخی از نجاسات با آب کر بوده و مورد سوال خصوصیتی نداشته است و امام در جواب حکم کلی را بیان نمودند «اذا بلغ الماء قدر کر لم ینجسه شیء» همچنین در طرف مفهوم به ضمیمه استقراء در روایاتی که حکم به انفعال آب قلیل نموده است اگر چه مورد سوال موارد جزئی بوده ولی می توان چنین اطلاقی را از روایت استفاده نمود در نتیجه درست است که نقیض سالبه کلیه موجبه جزئیه است ولی از استقراء در روایات به دست می آید که در انفعال آب قلیل هنگام ملاقات با نجس فرقی در بین نجاسات نیست فلذا آب قلیل با هر نجس و متنجّسی که ملاقات کند متنجّس می شود از همین قبیل است آب غساله أوّل نجس که با عین نجس ملاقات کرده است.

صاحب جواهر ره برای إثبات طهارت مطلق آب غساله به تعدادی از روایت باب نهم از ابواب ماء المضاف تمسک نموده و مرحوم والد ما دلالت این روایات را بر مطلوب کافی ندانسته و در این جهت توضیحی نداده اند بلکه طبق مفهوم روایت «اذا بلغ الماء قدر کر لم ینجسه شیء» و استقراء در موضوعات مختلف، حکم به انفعال آب قلیل نموده اند که یک مصداق از آن آب إستنجاء است و شاید وی مانند برخی از فقها تنها حکم به معفوّ عنه بودن آب إستنجاء کرده اند که به نظر ما هم بعید نیست در مقابل

مرحوم أستاد خویی ره به برهان لمی کشف از طهارت آب إستنجاء نموده اند.

این امر در مورد غساله أوّل مسلم است ولی سوال این است که آیا همه غسلات محکوم به نجاست است؟ یعنی اگر متنجّسی تطهیر آن به دو بار یا سه بار شستن باشد آیا غساله دوم و سوّم نیز محکوم به نجاست است یا خیر؟

آیا آب غساله نجس در مرتبه دوم یا سوّم متعقب به طهارت طاهر است یا نجس؟

گفتیم مرحوم أستاد خویی ره در خصوص غساله متعقب به طهارت معتقدند که حکم به تنجس آن غیر ممکن است زیرا لباس متنجّس به بول که مثلاً نیاز به شستن دوبار دارد در غساله أوّل اگر بپذیریم که متنجّس است طبق استقراء که ما قائل به آن شدیم و طبق إطلاق در طرف مفهوم که مرحوم شیخ قائل بدان شده است لکن در غسله متعاقب به طهارت نمی توان حکم به نجاست نمود و حکم به نجاست محذور دارد که توضیح کلام أستاد مشروحاً بیان شد.

بیان أستاد أشرفی : آبی که متعقب به طهارت است طاهر است و روح مطلب آن است که اگر آب متعقب به طهارت در لباس طاهر باشد آب غساله آن هم به برهان انی طاهر خواهد بود ولی ناگفته نماند این برهان، برهان عقلی است ولی ممکن است گفته شود که تعبدیات چندان جای بکار گیری آن در براهین عقلی نیست و قدر مسلم آب إستنجاء معفو عنه واقع شده است ولی چنین دلیلی در آب غساله وارد نشده است گر چه بکار گیری برهان انفعال آب قلیل به ملاقات با نجس هم با محکومیت طهارت مغسول به آب قلیل در مرتبه سوّم کار بسیار مشکلی است.

مرحوم والد ما ره نقضی به کلام مرحوم أستاد خویی ره وارد کرده و می فرماید: این که در مورد غساله متعاقب به طهارت تعلیل آوردید به این که «المتنجّس لا یطهر به» یعنی شیئی که نجس است نمی تواند مطهّر غیر باشد این تعلیل پذیرفته نیست زیرا مورد نقض دارد و آن سنگ استنجاست که خود متنجّس است ولی محل را طاهر می کند در نهایت غساله متعقب به طهارت، طاهر است و از این مطلب نیز ثابت می شود که آب استنجا هم علی القاعده طاهر خواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo