< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

98/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهاره، حکم آب مستعمل در رفع حدث اکبر.

بحث ما در قسم سوّم از آب مستعمل بود یعنی آبی که برای رفع حدث اکبر إستعمال شده است کلام منتهی شد به فقه الحدیث روایت عبد الله بن سنان و گفتیم قائلین به عدم جواز به این روایت تمسک نموده اند لکن مرحوم سیدنا الأستاد خویی ره در تفسیر خود از این روایت می فرماید این روایت دلالت دارد بر منع از وضو گرفتن با آبی که در آن، لباس متنجّس شسته شده و یا فرد جنبِ با بدن نجس به نجاست منی، در آن غسل کرده است بنابراین این روایت به هیچ وجه شامل کسی که با بدن طاهر غسل جنابت کرده نمی شود.

خاطره: مرحوم شیخ محمد تقی عاملی ره از فقهای بزرگوار و از شاگردان خوب مرحوم نائینی ره در شرح خود بر عروه در تقریر درس مرحوم نائیی ره بیان زیبایی را در ما نحن فیه ارائه نموده است مرحوم نائینی ره در شأن ایشان نوشته است: «بلغ مرتبه الاجتهاد» ایشان از اساتید درس فلسفه بودند و در نامه ای مرحوم پدر ما ره از این بزرگوار درخواست کردند که به آیت الله وحید درس فلسفه را تدریش نمایند در شرح حال ایشان آمده که ایشان در درس آقای قاضی ره حاضر شده و به آن عشق می ورزیدند مرحوم قاضی ره بعد از درس به همراه برخی از شاگردان من جمله مرحوم عاملی ره به قبرستان وادی السلام می رفتند و گاه خیلی شاگردان معطل می شدند این توقف زیاد أستاد برای شاگردان سوال شده بود مرحوم عاملی ره نقل می کند که یک روز بعد از مطالعه زیاد خیلی خسته شده بودم و مردّد بودم که پاهای خود را به طرف کتب فقهی دراز کنم یا نه، در همین حال خوابم برد فردای آن روز خدمت آقای قاضی رسیدم ایشان بی درنگ به من فرمودند دراز کردن پا به سوی کتاب صحیح نیست این کتب فقه آل محمد است از این بزرگوار سوال کردم شما از کجا مطلع بر این امر شدید آقا در جواب فرمودند از توقّف زیاد در وادی السلام با این بیان هر دو سوال من را جواب دادند.

این تذکرات برای آن است که توجه بیشتری داشته باشیم و به درس و فقه آل محمد احترام شایسته آن را بگذاریم خدا رحمت کند ادیب نیشابوری دوم را اگر کسی پای خود را از روی قرآن بلند می کرد ایشان نارحت می شدند حتی اگر مفاتیح را کسی روی قرآن می گذاشت تذکر می دادند زیرا بالاخره همه مفاتیح قرآن نیست این بزرگان با عمل خود به ما درس ها آموخته اند و تا نور در دل انسان نیاید فراگیری این علوم فائده چندانی ندارد فلذا باید از روح مطهّر حضرت رضا برای پاک کردن نفس کمک بگیریم که اگر دل پاک شود مرکز افاضه حقائق خواهد شد از این جهت فرمودند: «إِنَّ کَلامَنا «أوحدیثَنا» صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ» و یا در روایت دیگر آمده است: «إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا صُدُورٌ مُنِيرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِيمَةٌ أَوْ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ» حتما می دانید که بعد از هر نماز این دعا وارد شده است: «اللهم أخرجنا من ظلمات الوهم و أكرمنا بنور الفهم اللهم افتح علينا أبواب رحمتك و يسر علينا خزائن علومك برحمتك يا أرحم الراحمين».

مرحوم شیخ محمد تقی عاملی ره می فرماید مقتضای اصل عملی جواز غسل مجدد با آب مستعمل در غسل است زیرا این آب قبل از غسل أوّل قابلیت برای غسل را داشته بعد از غسل شک داریم که آیا هنوز این قابلیت وجود دارد یا خیر إستصحاب بقاء قابلیت وضو یا غسل با این آب را جاری می کنیم البته چنان که قبلاً گفتیم صحت این إستصحاب منوط به جریان إستصحاب در أحکام کلی و جریان إستصحاب تعلیقی است ایشان در فقه الحدیث روایت عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ می فرماید طبق این روایت با آبی که غسل شده نمی توان وضو گرفت یا غسل کرد چرا که این حدیث مشتمل بر چهار حکم است:

1. استفاده از آب مستعمل برای وضو مانعی ندارد «لَا بَأْسَ بِأَنْ يُتَوَضَّأَ بِالْمَاءِ الْمُسْتَعْمَلِ» و این جمله قضیه مهمله نیست چنان که برخی گفته اند بلکه مراد از آب مستعمل آب مستعمل در خصوص وضو است چنان که اگر گفته شود: «الحجر المستعمل بالإستنجاء لا باس به» مراد این است که می توان از این سنگ مستعمل در إستنجاء برای إستنجاء مجدد استفاده نمود.

2. از جمله دوم که فرمود «الْمَاءُ الَّذِي يُغْسَلُ بِهِ الثَّوْبُ أَوْ يَغْتَسِلُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْجَنَابَةِ لَا يَجُوزُ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ أَشْبَاهِهِ» استفاده می شود آبی که با آن لباس شسته شده وضو جائز نیست و مراد از این بیان قطعا صرف شستن لباس کثیف نیست چرا که وضو با چنین آبی منعی ندارد در نتیجه قاعدتاً مراد آب کثیفی بوده که متنجّس شده است.

3. جمله سوّم که فرمود «أَوْ يَغْتَسِلُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْجَنَابَةِ لَا يَجُوزُ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ أَشْبَاهِهِ» به مقتضای إطلاق در این عبارت با آبی که غسل جنابت شده چه نجس باشد چه نباشد وضو جائز نخواهد بود و می توان عدم جواز غسل مجدد با این آب را به دلیل اولیت ثابت نمود زیرا وقتی وضو با این آب جائز نباشد غسل هم به طریق اولی جائز نخواهد بود.

4. کلمه اشباهه عطف است بر ضمیر منه یعنی از این آب که با آن ثوب متنجّس شسته شده و اشباه این آب که مراد ظرف متنجّس یا شیء دیگر متنجّس باشد وضو جائز نیست با این بیان کلمه اشباهه عطف است بر کلمه منه

بیان أستاد أشرفی : عطف به ضمیر متّصل مجرور نیاز به اعاده حرف جر دارد مثل این که گفته شده «لا اراک منک خیرا و من اخیک» و اگر بدون ذکر حرف جر «من» باشد این إستعمال از نظر نجم الأئمّه أستاد علم نحو غلط است فلذا به مرحوم محمد شیخ تقی عاملی ره عرض می کنیم که اگر عطف بر ضمیر باشد نیاز به اعاده حرف جر دارد البته ناگفته نماند که گاه در اشعار عرب بدون اعاده حرف جر نیز وارد شده است.

این تفسیر ایشان بود از روایت مذکور که حاصل آن این است که جمله «يَغْتَسِلُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْجَنَابَةِ» اگر ظهور در خصوص اغتسال از جنابت بدون نجاست بدن نداشته باشد لااقل إطلاق دارد و به مقتضای آن آبی که در غسل جنابت إستعمال شده

اعم از این که بدن جنب طاهر باشد یا متنجّس در هر دو صورت وضو گرفتن با آن آب جائز نیست و اگر وضو گرفتن با آن ممنوع باشد غسل به طریق اولی ممنوع خواهد بود در مقابل مرحوم أستاد خویی ره می فرماید به قرینه این که در ذیل روایت فرمود «وَ أَمَّا [الْمَاءُ] الَّذِي يَتَوَضَّأُ الرَّجُلُ بِهِ فَيَغْسِلُ بِهِ وَجْهَهُ وَ يَدَهُ فِي شَيْ‌ءٍ نَظِيفٍ فَلَا بَأْسَ»از این کلام استفاده تفصیل می شود به این صورت که اگر آب مستعمل طاهر باشد استفاده از آن بلا مانع است و اگر متنجّس باشد استفاده از آن جائز نخواهد بود در نتیجه به عقیده مرحوم أستاد خویی ره مورد روایت در جایی است که بدن ملوث به نجاست جنابت باشد این دو نظریه در تفسیر حدیث مطرح شده است.

دومین روایتی که برای قول به عدم جواز غسل با آب مستعمل در وضو بدان استناد شده صحیحه محمد بن مسلم است:

عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَاءِ الْحمّام فَقَالَ ادْخُلْهُ بِإِزَارٍ وَ لَا تَغْتَسِلْ مِنْ مَاءٍ آخَرَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ فِيهِمْ جُنُبٌ أَوْ يَكْثُرَ أَهْلُهُ فَلَا يُدْرَى فِيهِمْ جُنُبٌ أَمْ لَا.[1]

مفاد روایت: اگر در حمّام فرد جنبی بود و از آن آب استفاده کرد شما از این آب استفاده نکنید این روایت دلالت دارد بر این که اگر دیدید جنبی در حمّام غسل کرده نباید از آن آب استفاده کرد و اما جمله أوّل که فرمود از آب دیگری استفاده نکن یعنی از آب دیگر در حمّام استفاده کن نه خارج حمّام حال سوال این است که آیا مراد آب خارج آب بالوعه است یا آب خزینه و یا آب حوضچه ها کدام آب مراد است؟ در این جهت اختلاف است توضیح بیشتر در جلسه بعد ان شاء الله بیان خواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo