< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

98/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهاره، حرمت شرب آب نجس، جواز سقی آب نجس به حیوانات، حکم شرب آب نجس به اطفال.

المسألة العاشره: یحرم شرب الماء النجس إلّا فی الضرورة و یجوز سقیه للحیوانات بل و للأطفال إیضاً و یجوز بیعه مع الإعلام.[1] این مسأله مشتمل بر چند فرع است:

فرع اول: خوردن آب نجس برای مکلفین حرام است در این امر اختلافی نیست بلکه اتفاق عن جمیع المسلمین است و جزء ضروریات دین است و در این رابطه روایات در حد تظافر و بلکه تواتر اجمالی وارد شده که حرمت آب نجس حرام است روایات در این زمینه به چند طائفه تقسیم می شود:

طائفه أوّل روایاتی است که در آن نهی شده از وضو با آب نجس و شرب آن در جایی که پرنده منقار نجس خود را داخل ظرف آب کرده یا سگی دهان خود به ظرف آب زده که استفاده از آن ظرف برای وضو و شرب نهی شده است از جمله این روایات:

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سُئِلَ عَمَّا تَشْرَبُ مِنْهُ الْحَمَامَةُ فَقَالَ كُلُّ مَا أُكِلَ لَحْمُهُ فَتَوَضَّأْ مِنْ سُؤْرِهِ وَ اشْرَبْ وَ عَنْ مَاءٍ شَرِبَ مِنْهُ بَازٌ أَوْ صَقْرٌ أَوْ عُقَابٌ فَقَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّيْرِ يُتَوَضَّأُ مِمَّا يَشْرَبُ مِنْهُ إِلَّا أَنْ تَرَى فِي مِنْقَارِهِ دَماً- فَإِنْ رَأَيْتَ فِي مِنْقَارِهِ دَماً فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ.[2]

دسته دوم روایاتی است که نهی شده از وضو و شرب آب متغیر به نجس نمونه ای از این روایات:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْمُفِيدِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  أَنَّهُ قَالَ: كُلَّمَا غَلَبَ الْمَاءُ عَلَى رِيحِ الْجِيفَةِ فَتَوَضَّأْ مِنَ الْمَاءِ وَ اشْرَبْ فَإِذَا تَغَيَّرَ الْمَاءُ وَ تَغَيَّرَ الطَّعْمُ فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ.[3]

دسته سوّم روایاتی است که امر شده به اراقه و بیرون ریختن آب ظرفی که نجس شده است :

وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يَمَسُّ الطَّسْتَ أَوِ الرَّكْوَةَ ثُمَّ يُدْخِلُ يَدَهُ فِي الْإناء قَبْلَ أَنْ يُفْرِغَ عَلَى كَفَّيْهِ قَالَ يُهَرِيقُ مِنَ

الْمَاءِ ثَلَاثَ حَفَنَاتٍ وَ إِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَتْ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِي الْمَاءِ فَلَا بَأْسَ بِهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ أَصَابَ يَدَهُ شَيْ‌ءٌ مِنَ الْمَنِيِّ وَ إِنْ كَانَ أَصَابَ يَدَهُ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِي الْمَاءِ قَبْلَ أَنْ يُفْرِغَ عَلَى كَفَّيْهِ فَلْيُهَرِقِ الْمَاءَ كُلَّهُ.[4]

دسته چهارم روایاتی است که امر شده به اراقه آب انائین مشتبه که علم إجمالی به نجاست احدهما داریم:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُلٍ مَعَهُ إناءانِ فِيهِمَا مَاءٌ وَقَعَ فِي أَحَدِهِمَا قَذَرٌ لَا يَدْرِي أَيُّهُمَا هُوَ وَ لَيْسَ يَقْدِرُ عَلَى مَاءٍ غَيْرِهِ قَالَ يُهَرِيقُهُمَا جَمِيعاً وَ يَتَيَمَّمُ.[5]

دسته پنجم روایاتی است که امر شده به دور ریختن و اراقه غذا یا روغن یا آبگوشتی که در آن موش مرده و امثال آن افتاده است: عَنْهُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ  أَنَّ عَلِيّاً  سُئِلَ عَنْ قِدْرٍ طُبِخَتْ وَ إِذَا فِي الْقِدْرِ فَأْرَةٌ قَالَ يُهَرَاقُ مَرَقُهَا وَ يُغْسَلُ اللَّحْمُ وَ يُؤْكَلُ.[6]

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي‌ عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ: إِذَا وَقَعَتِ الْفَأْرَةُ فِي السَّمْنِ فَمَاتَتْ فَإِنْ كَانَ جَامِداً فَأَلْقِهَا وَ مَا يَلِيهَا وَ كُلْ مَا بَقِيَ وَ إِنْ كَانَ ذَائِباً فَلَا تَأْكُلْهُ وَ اسْتَصْبِحْ بِهِ وَ الزَّيْتُ مِثْلُ ذَلِكَ.[7]

این روایت در حد تواتر است و همگی به نحوی دلالت دارد بر این که آب نجس قابل برای شرب یا وضو نیست و اگر استفاده از آب نجس در شرب، وضو و غسل جائز می بود وجهی برای لزوم إجتناب و دور ریختن آن نبود.

فرع دوم: مرحوم سید ره مورد اضطرار را از حکم حرمت شرب آب نجس استثناء نموده است در این جهت هم بحثی نیست زیرا أدلّه نفی ضرر و حرج بر جواز شرب عند الضروره دلالت دارد و جواز شرب عند الاضطرار طبق قاعده است «ما من شي‌ء حرّمه اللّه إلّا و قد أحلّه لمن اضطرّ إليه» و علاوه بر آن در خصوص جواز شرب آب عند الضروره روایت خاص وارد شده است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ  أَخْبِرْنِي جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُحَرِّمْ ذَلِكَ عَلَى‌ ‌عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ مَا سِوَاهُ مِنْ رَغْبَةٍ مِنْهُ فِيمَا «حَرَّمَ عَلَيْهِمْ» وَ لَا زُهْدٍ فِيمَا «أَحَلَّ لَهُمْ» وَ لَكِنَّهُ خَلَقَ الْخَلْقَ «فَعَلِمَ» مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا يُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ تَفَضُّلًا مِنْهُ عَلَيْهِمْ بِهِ لِمَصْلَحَتِهِمْ وَ عَلِمَ مَا يَضُرُّهُمْ فَنَهَاهُمْ عَنْهُ وَ حَرَّمَهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ أَبَاحَهُ لِلْمُضْطَرِّ وَ أَحَلَّهُ لَهُ فِي الْوَقْتِ الَّذِي لَا يَقُومُ بَدَنُهُ إِلَّا بِهِ فَأَمَرَهُ أَنْ يَنَالَ مِنْهُ بِقَدْرِ الْبُلْغَةِ لَا غَيْرِ ذَلِكَ.[8]

فرع سوّم: مرحوم سید ره در ادامه این مسأله می فرماید سقی و خوراندن آب متنجّس به حیوانات جائز است از این جهت اگر ظرف آبی که با دهان سگ ملاقات کرده می توان از آن آب در سقی دیگر حیوانات مثل گوسفند استفاده کرد زیرا حیوانات غیر ذی شعور بوده و خوراندن به آنها هیچ منع وحرمتی علی القاعده ندارد اگر چه در برخی روایت از این امر نهی تنزیهی شده است:

بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَهِيمَةِ الْبَقَرَةِ وَ غَيْرِهَا تُسْقَى أَوْ تُطْعَمُ مَا لَا يَحِلُّ لِلْمُسْلِمِ أَكْلُهُ أَوْ شُرْبُهُ أَ يُكْرَهُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ يُكْرَهُ ذَلِكَ.[9]

فرع چهارم: مرحوم سید ره در ادامه می فرماید شرب آب نجس به اطفال نیز جائز است این مسأله در بین بزرگان معرکة الآراء شده است که آیا تسبیب در خوراندن نجس به اطفال جائز است یا خیر و اگر خود طفل اقدام به خوردن آب نجس یا شیء نجس و حرامی را کرد آیا به عنوان نهی از منکر واجب است از او جلوگیری شود یا خیر؟

بسیاری از بزرگان من جمله سیدنا الأستاد خویی ره قائل شده اند که شرب آب نجس به اطفال حرمت ندارد زیرا چیزی که حرام نیست تسبیب در اکل آن هم حرام نخواهد بود از این جهت در مورد فروش روغن نجس بر مکلفین امر به اعلان شده است و فروشنده باید به مشتری اعلان کند که روغن نجس است تا در اکل استفاده نشود این در مورد کسی است که تکلیف دارد ولی نسبت به بچه که از او رفع قلم شده تکلیفی ندارد تا حرام باشد از این جهت تسبیب به آن نیز حرام نیست.در مقابل مرحوم أستاد شیخ حسین حلی ره قائل شده است که خوراندن آب نجس به طفل حرام است خواه این عمل توسط ولی باشد خواه توسط غیر ولی اما بر غیر ولی حرام است چون وجهی ندارد که غیر ولی غذای حرام یا نجس به طفل بخوراند و تصرف در شؤن فرزند دیگری کند و اما بر ولی حرام است از این جهت که اطفال در دست اولیاء خود به منزله امانت هستند و باید در حفظ و تربیت آنان کوشا باشند و مانع اکل و شرب حرام و نجس به آنان شوند چه آن که لقمه حرام در روح و بدن آنان دارای اثر سوء است و آثار وضعی سوئی دارد شاهد بر وجود آثار وضعی در محرمات آن است که گوشت حیوان جلاد منع شده است و این امر مشهودی است که گوشت آن متعفن بوده و خوردن آن ضرر دارد از این رو از خوردن نتاج بدست آمده از این حیوان مثل تخم مرغ هم منع شده است.

تقریب دیگر به بیان مرحوم أستاد خویی ره: طبق روایات خداوند بشر را آفرید و آنچه را که دارای منفعت بوده حلال و آنچه را

که در آن مفسده بوده حرام نموده است از این جهت در روایت وارد شده که میته در بدن انسان آثار سوئی دارد یکی از دوستان ما که به کشور کره سفر کرده بود نقل می کرد که برخی از مردم کره که از خوردن گوشت حرام ابائی ندارند بدن آن ها بسیار متعفّن است حتی انسان نمی تواند کنار آن ها بنشیند بنابراین طبق روایات آنچه حرام شده در آن مفسده وجود دارد و آنچه حلال در آن مصلحتی وجود دارد بر این اساس ولی حق ندارد که حرام به طفل بخوراند که بدن و روح او را فاسد کند در مجلس یزید لعنة الله هنگامی که یزید می گفت «لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ»[10] حضرت زینب س در مواجهه با این کلام فرمودند: ﴿ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِءُونَ﴾[11] و یا امام حسن در روز عاشورا فرمودند: «مُلِئَتْ بُطُونُكُم مِنَ الْحَرَامِ، فَطَبَعَ اللّٰهُ عَلَى قُلُوبِكُمْ، وَيْلَكُمْ أَلَا تَنْصِتُونَ».[12]

جواب مرحوم أستاد خویی از استدلال مذکور:

جواب اول: درست است که امامیه به عنوان عدلیه در مقابل اشعریه معتقد است که أحکام الهی ناشی از مصالح و مفاسد نفس الامری است به این معنی که خداوند متعال بی جهت چیزی را حلال یا حرام ننموده است اما چه راهی برای کشف مصلحت و مفسده داریم و از کجا می توان کشف کرد که فعل یا ترک عملی مصلحت یا مفسده دارد؟ تنها راه کشف مفسده نهی از عمل است این نهی خود نشانه مفسده در عمل است چنانکه امر الهی نشانه وجود مصلحت در متعلق امر است با این بیان راهی برای کشف مصلحت و مفسده ملزمه به جز امر و نهی شارع مقدس نداریم و اگر نهی نباشد نمی توان کشف از مفسده نفس الامری کرد فلذا چون نسبت به اطفال نهیی نسبت به شرب نجس نرسیده بلکه از اطفال رفع تکلیف شده است نمی توان کشف از مفسده کنیم و اساساً امر و نهیی در مورد اطفال وجود ندارد تا از وجود نهی کشف از مفسده کنیم.

جواب دوم: مفسده دارای مراتبی است شارع مقدس نسبت به برخی از محرمات به جهت مفسده غلیظه موجود در آن به هیچ عنوان راضی به ارتکاب آن نیست حتی نسبت به اطفال مثل شرب خمر، زنا، لواط و امثال آن که در روایات شارع نسبت به ارتکاب آن توسط اطفال راضی نبوده و امر به جلوگیری اطفال از ارتکاب این محرمات توسط مکلفین شده است بر این اساس نسبت به این امور نه تنها تسبیب به آن جائز نیست بلکه واجب است از ارتکاب آن توسط اطفال جلوگیری شود حتی برخی از محرمات نسبت به حیوانات غیر ذی شعور که تکلیفی ندارند هم امر به ممانعت شده است مثل موردی که حیوانی قصد کشتن انسانی را دارد که بر مکلفین واجب است جلوگیری کنند در نتیجه اگر مفسده به این میزان از درجه باشد که لا یرضی الشارع من احد ولو من الاطفال در این امور تسبیب آن نیز جائز نیست در غیر این صورت دلیلی بر حرمت تسبیب و لزوم منع و نهی از آن اطفال نداریم و ممکن است مفسده اکل نجس برای طفل از این نوع از مفسده باشد.

 


[1] العروة الوثقى (المحشى)، ج‌1، ص: 99.
[10] وقعة الطف / 268 / [الرءوس و السبايا الى الشام‌].
[11] سوره روم آیه 10.
[12] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‌45 ص8بقية الباب37.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo