< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

98/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ»

موضوع: کتاب طهارت، أحکام آب چاه.

قالل السید ره فی العروه: المسألة الاولی [في حكم ماء البئر المتّصل بالمادة] ماء البئر‌ ‌المتّصل بالمادة إذا تنجس بالتغيير فطهره بزواله و لو من قبل نفسه فضلا عن نزول المطر عليه أو نزحه حتى يزول و لا يعتبر خروج ماء من المادة في ذلک.[1]

ترجمه: هر گاه آب چاهِ متّصل به ماده، متغیّر به یکی از اوصاف ثلاثه نجس شود تطهیر آن به زوال تغيير است اگر چه تغییر به اوصاف نجس خود خود زائل شود تا چه رسد به این که زوال تغییر بواسطه بارش باران بر آن و يا به نزح و كشيدن آب از چاه حاصل شود و در تطهير آب چاه خروج آب از ماده معتبر نيست.

در عصر حاضر با امکاناتی که فراهم شده مردم کمتر مبتلا به إستفاده از آب چاه هستند به خلاف سابق که مصرف آب چاه رایج بود و در اکثر خانه ها چاه وجود داشت ولی در عصر حاضر تنها آب چاه هایی که در مسیر مسافرین واقع شده محل ابتلاست سؤال این است که تطهیر آب چاه متغیر به یکی از اوصاف ثلاثه نجس به چه صورت حاصل می شود؟ آیا در تطهیر آن علاوه بر زوال تغییر، نزح خصوصیّت دارد یا این که زوال تغییر اگر به غیر نزح نیز محقّق شود موجب طهارت آب چاه می شود؟

مرحوم سید ره می فرماید تطهیر آب چاه متغیر به اوصاف نجس، به زوال تغییر است ولو این که من قِبَلِ نفسِه یا بوسیله بارش باران بر آن باشد با این بیان اگر بواسطه وجود ماده و جوشش آب از چاه اوصاف نجس خود به خود زائل شود آب چاه طاهر می شود و همچنین مرحوم سیدنا الأستاد خویی ره و برخی دیگر از بزرگان قائل شده اند که آب چاه به جهت وجود ماده در آن با زوال تغییر طاهر می شود و نیازی به نزح ندارد مستند این قول تعلیل در صحیحه ابن بزیع است که فرمود: «ماءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْ‌ءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً»[2]

در مقابل عده زیادی از بزرگان از جمله مرحوم محقّق صاحب شرایع ره قائل شده اند که زوال تغییر حتماً باید بوسیله نزح آب از چاه باشد و با نزح تغیر زائل شود و باریدن آب باران یا ریختن چند آب کر در آن موجب طهارت آب چاه نمی شود اگر چه تغییر به اوصاف نجس زائل شود این بزرگان برای مدعای خود أدلّه ای را ذکر نموده اند:

دلیل ذلک: طهارت چون امر شرعی است و از طرفی در روایات تطهیر آب چاه به نزح دلو از چاه بیان شده است چنان که در صحیحه ابن بزیع آمده است «فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ» بر این اساس تطهیر آن به غیر نزح حاصل نمی شود بر خلاف آب های دیگر که اگر مغیّر به اوصاف نجس شود سپس متّصل به آب جاری یا آب کر یا آب باران شود به مجرد زوال تغییر از آن طاهر می شود ولی آب چاه تطهیر آن تنها به وسیله نزح آب از چاه است.

بیان صاحب معالم ره در مساله: طهارت آب چاه منحصر به نزح نیست بلکه تطهیر آن به غیر نزح نیز حاصل می شود چرا که أدلّه آب جاری و آب باران در این جهت إطلاق دارد از این گذشته چطور بول نجس اگر در آب عاصمی مثل کر یا جاری و یا آب چاه مستهلک شود طاهر می شود ولی آب چاه متغیر به اوصاف نجس اگر بعد از مدتی مستهلک در آب چاه شود بوسیله ریختن آب طاهر دیگری که به اندازه چند کر است طاهر نمی شود به عبارت دیگر وقتی خود بول با استهلاک در آب عاصم طاهر شود آب متغیر به اوصاف نجس نیز به طریق اولی بعد از استهلاک طاهر می شود.

اشکال صاحب حدائق: درست است که وقوع بول در آب چاه و آب کر موجب استهلاک و طهارت آن می شود لکن آب چاهی که متغیر به اوصاف نجس شده همیشه مستهلک در آبی که داخل چاه شده نمی شود خصوصا اگر زوال تغییر خود به خود باشد زیرا ممکن است مقدار آب چاه متغیر به اوصاف نجس بیشتر از آبی باشد که در چاه ریخته شده است و طبعاً آب خارج مستهلک در آب چاه شده است و یا اگر تغییر خود به خود زائل شود دیگر آب متغیر در چاه در آبی که از چاه می جوشد مستهلک نمی شود بلکه قضیه به عکس باشد یعنی آبی که می جوشد مستهلک در این آب متغیر می شود در نتیجه نمی توان به طور مطلق حکم به طهارت آب چاه نمود.

و اما دلیل عدم لزوم نزح در تطهیر آب چاه:

دلیلی که بر عدم لزوم نزح اقامه شده صحیحه ابن بزیع است که تطهیر آب چاه متغیر به اوصاف نجس تعلیل شده به وجود ماده در آن «لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً» در نتیجه آب چاه مثل آب جاری است که به جهت إتّصال به ماده طاهر می شود.

ان قلت: اگر وجود ماده در آب چاه منشأ برای طهارت آن باشد چرا در همین صحیحه امر به نزح شده است «فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ» علاوه بر روایات متعدّد دیگری که در تطهیر آب چاه امر به نزح نموده است.

قلت: ذکر جمله نزح در روایات بخاطر این بوده که نزح أسهل طریق برای تطهیر آب چاه است و مانعی ندارد که به سبب وجود ماده در آن با زوال تغییر، آب چاه طاهر شود چرا که علت تطهیر وجود ماده ذکر شده است در حقیقت نزح خصوصیّت ندارد از این جهت اگر تغییر به اوصاف نجس خود به خود زائل شود کافی در طهارت آن است.

 


[1] العروة الوثقى (المحشى)، ج‌1، ص: 94‌.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo