< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتابُ الطّهارة، أحکام الماء القلیل، إنفعال الماء القليل‌.

قال السیّد ره فی العروه : ‌الراكد بلا مادة إن كان دون الكر ينجس بالملاقاة‌ من غير فرق بين النجاسات حتى برأس إبرة من الدم.

یکی از مسائل مطرح در کتاب طهارت آن است که آیا آب قلیل با ملاقات نجس، متنجّس می شود یا خیر؟ در جلسات قبل گفتیم در این زمینه روایات متعدّد دلالت بر إنفعال آب قلیل دارد که به قول مرحوم أستاد خویی ره روایات در این بخش در حد تواتر اجمالی است به طوری که برای انسان یقین حاصل می شود که برخی از این روایات یقیناً از إمام معصوم در غیر جهت تقیه صادر شده است از این جهت مشهور از فقها قائل شده اند که بین آب قلیل و آب کر در إنفعال و عدم إنفعال فرق است به این صورت که اگر آب به مقدار کر باشد با ملاقات نجس منفعل نمی شود ولی اگر کمتر از کر باشد با ملاقات نجس منفعل می شود اگر چه متغیر به یکی از أوصاف ثلاثه نجس نشود در مقابل مرحوم ابن أبی عقیل ره از قدماء و مرحوم فیض ره از متأخّرین قائل شده اند که آب قلیل مادامی که متغیر به یکی از أوصاف ثلاثه نجس نشود با ملاقات نجس منفعل نمی شود.

حال با توجه به روایات متواتر در خصوص إنفعال آب قلیل که مستند قول مشهور است می توانیم روایاتی که به إطلاق دلالت بر عدم إنفعال آب قلیل دارند مثل«خَلَقَ اللَّهُ الْمَاءَ طَهُوراً لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‌ءٌ» مقید به آب کر نموده و یا إطلاق در این روایات را حمل بر تقیه نماییم، حاصل کلام بزرگان از فقهاء در جمع بین روایات عمدتاً به این دو أمر بر می گردد چنان که صاحب وسائل ره نیز این جمع را از مرحوم شیخ طوسی ره نقل نموده است در هر حال نمی توان با فتوای مشهور مخالفت نمود اگر چه بزرگان أدلّه مرحوم فیض ره را در عدم إنفعال آب قلیل یک به یک بررسی نموده و در دلالت برخی از آن ها مناقشه نموده اند.

أدلّه عدم إنفعال:

الدلیل الأوّل: أوّلین دلیلی که بر عدم إنفعال آب قلیل إقامه شده روایاتی است که دلالت دارد بر عدم إنفعال مطلق آب مگر با تغییر به یکی از أوصاف ثلاثه نجس، این روایات إطلاق داشته و به إطلاق شامل آب قلیل نیز می شود در مقابل این روایات، دسته دیگر روایات متواتر دلالت دارد بر این که خصوص آب قلیل به مجرّد ملاقات با نجس منفعل می شود و در جلسه قبل گفتیم مقتضای جمع عرفی بین این دو دسته روایات، حمل روایات مطلق بر روایات مقید است و نتیجه این تقیید آن است که مطلق آب ها با ملاقات نجس منفعل نمی شود به استثنای آب قلیل.

الدلیل الثانی: دوّمین دلیلی که مرحوم فیض ره بدان تمسّک نموده روایات خاصه ای است که مفادش عدم إنفعال خصوص آب قلیل است أوّلین روایت، روایت مُحَمَّد بْنُ الْمُيَسِّر بود که در جلسه قبل به همراه مناقشاتی که در آن شده بود بررسی شد و اما

روایات خاصه دیگری که در ما نحن فیه بدان تمسّک شده صحیحه زراره است:

1. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحَبْلِ يَكُونُ مِنْ شَعْرِ الْخِنْزِيرِ يُسْتَقَى بِهِ الْمَاءُ مِنَ الْبِئْرِ هَلْ يُتَوَضَّأُ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ قَالَ لَا بَأْسَ.[1]

مفاد روایت: زراره از إمام صادق سؤال نمود از ریسمانی که از موی خوك تهیه شده و بوسیله آن از چاه آب می کشند آیا وضو با چنین آبی صحیح است یا خیر؟ حضرت فرمودند مانعی ندارد.

کیفیّت استدلال: اگر طنابی که بوسیله آن از چاه، آب می کشند از حیوان نجس العین ساخته شده باشد قاعدتاً هنگام افتادن دلو در چاه، طناب نجس نیز با آب داخل دلو ملاقات کرده و آب نیز متنجّس می شود و یا لا اقل هنگام کشیدن دلو از چاه چند قطره آب از طناب نجس وارد دلو می شود، حال راوی سؤال می کند که آیا با توجه به ملاقات آب دلو با طناب نجس که از موی خنزیر ساخته شده، یا وقوع قطراتی از ریسمان نجس العین در آب دلو، آب نیز متنجّس می شود یا خیر؟ حضرت در جواب فرمودند وضو گرفتن با آن مانعی ندارد از این کلام إستفاده می شود که آب قلیل با ملاقات نجس، متنجّس نمی شود ناگفته نماند که برخی از فقهاء از جمله مرحوم آخوند ره به إستناد این روایت قائل به تفصیل در مسأله شده اند به این صورت که آب قلیل اگر با نجس ملاقات کند متنجّس می شود لکن اگر با متنجّس ملاقات کند متنجّس نمی شود.

إشکالات مطرح در روایت مذکور:

إشکال أوّل: برخی از بزرگان روایت مذکور را حمل کرده اند بر موردی که دلو آب به اندازه حجم کر بوده که در این صورت به جهت این که آب دلو به اندازه کر بوده متنجّس نشده است.

جواب: این توجیه پذیرفته نیست چرا که معمولاً حجم دلوهایی که بوسیله آن از چاه آب کشیده می شود کمتر از مقدار کر است.

إشکال دوّم: ممکن است بخشی از طناب از موی خنزیر تهیه شده و بخش دیگر آن که متّصل به دلو است از موی غیر خنزیر از حیوانات حلال گوشت تهیه شده باشد و هنگام إستقاء بخشی از طناب که از غیر خنزیر تهیه شده داخل آب شده یا از آن بخش از طناب که نجس نیست قطراتی در آب دلو ریخته شده است در نتیجه از این روایت نمی توان عدم إنفعال آب قلیل را هنگام ملاقات با نجس إستفاده نمود.

جواب: این توجیه هم پذیرفته نیست چرا که ظاهر روایات آن است که تمام ریسمان از موی خنزیر تهیه شده است.

إشکال سوّم: فتوای برخی از أهل تسنن آن است که موی سگ و خنزیر نجس نبوده و نماز با آن جائز است حتی برخی از علمای امامیه از جمله مرحوم سیّد مرتضی ره قائل به عدم نجاست موی سگ و خنزیر شده اند اگر چه إستعمال آن را در نماز جائز ندانسته اند حال با توجه به این أمر معلوم نیست که راوی در خصوص تنجّس آب قلیل سؤال نموده یا سؤال از حکم إستعمال اجزاء نجس در اعمالی که مشروط به طهارت نیست، نموده است، از این جهت أوّلاً ممکن است کلام إمام در رد این توهم اخیر باشد نه جواب از آبی که با ریسمان نجس ملاقات کرده است ثانیاً در روایت فرض ملاقات ریسمان با آب نشده تا بتوان از آن إستفاده نمود که ملاقات نجس با آب قلیل موجب تنجّس آب نمی شود ثالثاً ممکن است روایت مذکور ناظر به حکم عدم نجاست خصوص موی خوک باشد که در این مسأله إختلاف است چنان که مرحوم سیّد مرتضی ره قائل بدان شده و مستند خود را همین روایت صحیحه ذکر نموده است در نتیجه نمی توان به إستناد این روایت به طور قطع حکم به عدم إنفعال آب قلیل هنگام ملاقات با نجس نمود در نهایت اگر این روایت دلالت بر طهارت آب دلو با ملاقات موی خنزیر کند چون این روایت شاذ بوده واز نظر دلالت معارض است با روایات متواتری که مفادش إنفعال آب قلیل بوده حین التعارض روایات مشهور مقدم خواهد بود.

2. سَعْدٌ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ الْكُوفِيِّ عَنْ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي حَائِطٍ لَهُ فَحَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَنَزَحَ دَلْواً لِلْوُضُوءِ مِنْ رَكِيٍّ لَهُ فَخَرَجَ عَلَيْهِ قِطْعَةٌ مِنْ عَذِرَةٍ يَابِسَةٍ فَأَكْفَأَ بِرَأْسِهِ وَ تَوَضَّأَ بِالْبَاقِي.[2]

مفاد روایت: راوی نقل می کند که إمام برای وضو گرفتن بوسیله دلوی از چاه آب کشیدند و متوجه شدند که در دلو مقداری عذره وجود دارد حضرت آب قسمت بالای دلو را که عذره در آن قسمت بود دور ریخته و با باقیمانده از آب، وضو گرفتند، از این روایت إستفاده می شود که ملاقات عذره نجس با آب دلو که معمولاً به مقدار قلیل است موجب تنجّس آب نمی شود.

بررسی سند: این روایت ضعیف السند است زیرا بشیر که از ابی مریم أنصاری نقل روایت کرده چندان توثیق نشده و مشترک بین ثقه و غیر ثقه است.

بررسی دلالت: مفاد این روایت با شأن إمام سازگار نیست و بسیار بعید است که إمام با توجه به سفارشات موکدی که در رعایت طهارت و نظافت نموده اند با چنین آبی وضو گرفته باشند برخی از بزرگان من جمله مرحوم شیخ طوسی ره در مقام جواب گفته اند به فرض قبول سند، جواز إستفاده از عذره در این روایت إطلاق دارد و به واسطه روایات خاصه حمل بر عذره غیر

انسان می شود در نتیجه مورد روایت عذره از حیوانات حلال گوشت است که موجب تنجّس آب نمی شود.

مرحوم شیخ طوسی ره کتاب استبصار را به جهت رد بر أهل تسنّن نوشته که به شیعه طعن زده و می گفتند روایات شما به جهت تعارض با روایات دیگر منقول از خود شما، قابل اعتنا نیست در این کتاب شریف راه های جمع بین روایات متعارض ذکر شده است به عنوان نمونه این بزرگوار در تعارض روایت شعیب بن یعقوب و محمد بن مسلم «ثمن العذره سحت» و «لا بأس ببیع العذره» روایت ممنوعه را حمل بر عذره انسان و روایت مجوزه را حمل بر عذره غیر انسان نموده است و به نظر بزرگان اینچنین جمعی تبرّعی بوده و حجیّت ندارد علاوه بر این مرحوم أستاد خویی ره جمع مذکور را نپذیرفته و در رد آن می فرماید عذره با رُوث فرق دارد زیرا عذره به مدفوع حیوانی إطلاق می شود که عرفاً حالت نفرت در آن وجود دارد مثل عذره انسان یا عذره سگ و شامل روث که مدفوع حیوانات حلال گوشت است مثل اسب یا گوسفند، نمی شود و اما إحتمال دیگر در این روایت آن است که مراد از باقیمانده آب در روایت باقیمانده آب داخل چاه باشد علاوه بر این که گفته شده این روایت تقیتاً صادر شده است چرا که برخی از أهل سنت عذره انسان را هم نجس نمی دانند.

‌ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَاوِيَةٌ مِنْ مَاءٍ سَقَطَتْ فِيهَا فَأْرَةٌ أَوْ جُرَذٌ أَوْ صَعْوَةٌ مَيْتَةٌ قَالَ إِذَا تَفَسَّخَ فِيهَا فَلَا تَشْرَبْ مِنْ مَائِهَا وَ لَا تَتَوَضَّأْ وَ صُبَّهَا وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ مُتَفَسِّخٍ فَاشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ وَ اطْرَحِ الْمَيْتَةَ إِذَا أَخْرَجْتَهَا طَرِيَّةً وَ كَذَلِكَ الْجَرَّةُ وَ حُبُّ الْمَاءِ وَ الْقِرْبَةُ وَ أَشْبَاهُ ذَلِكَ مِنْ أَوْعِيَةِ الْمَاءِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ إِذَا كَانَ الْمَاءُ أَكْثَرَ مِنْ رَاوِيَةٍ لَمْ يُنَجِّسْهُ شَيْ‌ءٌ تَفَسَّخَ فِيهِ أَوْ لَمْ يَتَفَسَّخْ إِلَّا أَنْ يَجِي‌ءَ لَهُ رِيحٌ تَغْلِبُ عَلَى رِيحِ الْمَاءِ.[3]

مفاد روایت: زراره از إمام باقر در مورد مشك بزرگ آبی سؤال نمود که میته موش يا جرذ «موشى صحرايى یا گنجشک کوچک» و يا صعوه «پرستو» در آن افتاده است حضرت در جواب فرمودند اگر میته از هم پاشیده شده باشد شُرب و وضو گرفتن از آن آب جائز نیست ولی اگر از هم پاشيده نشده باشد إستفاده از آن آب برای شُرب و وضو گرفتن با آن بلا إشکال است همچنین است ظرف های دیگری مثل «الْجَرَّةُ وَ حُبُّ الْمَاءِ وَ الْقِرْبَةُ» و در آخر فرمودند: و اما اگر حجم ظرف آب بیشتر از مقدار راویه «مشک آب» باشد آب متنجّس نمی شود مگر با تغییر به یکی از أوصاف ثلاثه نجس.

بررسی سند: روایت مذکور ضعیف السند است زیرادر طریق روایت علی بن حدید واقع شده که اکثراً وی را تضعیف نموده اند.

بررسی دلالت: این روایت از نظر دلالت به قول مرحوم حکیم ره تمام است ولی مرحوم حکیم ره در جهت دفاع از قول مشهور می گوید کلمه «راویه» را برخی حمل نمودند به ظرفی که به مقدار حجم کر است ولی این کلام صحیح نیست زیرا أوّلاً «راویه» نهایتاً به اندازه دو یا سه سطل آب ظرفیت دارد به علاوه إمام حکم را به ظرف های دیگری مثل «الْجَرَّةُ وَ حُبُّ الْمَاءِ وَ الْقِرْبَةُ» توسعه داده اند و در همه آن ها بین تفسخ میته و عدم تفسخ آن فرق گذاشته اند چنان که بین راویه و اکثر از راویه فرق گذاشته اند إشکالی که در این وایت وجود دارد آن است که کسی قائل به تفصیل مذکور در طهارت و نجاست نشده است حتی ابن عقیل در نتیجه نمی توان این روایت را مستند قول ابن عقیل ذکر نمود چرا که در این روایت بین میته ای که اجزاء آن در آب متفسّخ شده با میته ای که متفسخ نشده فرق گذاشته شده است به این صورت که در أوّلی حکم به نجاست آب ودر دوّمی حکم به طهارت آب شده است و این در حالی است که ابن عقیل مطلقا حکم به عدم إنفعال آب قلیل هنگام با ملاقات نجس نموده است أعم از این که میته در آب متفسخ شده باشد یا نه.

بله اگر بگوییم مراد از تفسخ در روایت مذکور، تغییر آب به یکی از أوصاف ثلاثه نجس است با این بیان مناقشه مذکور پذیرفته نیست. در هر حال با قطع نظر از إشکال سندی و دلالی که در این روایت و روایات دیگر وجود دارد در نهایت این روایات توان مقابله ندارد با روایات متواتری که به مفهوم و منطوق دلالت بر إنفعال آب قلیل دارند و نهایتاً اگر هم معارضه بین روایات باشد یا باید روایات عدم إنفعال آب قلیل را حمل بر تقیه نماییم زیرا مفاد آن موافق با عامّه است و یا به جهت مخالفت با مشهور و روایات متواتر معارض با آن طرح نماییم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo