< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/09/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتابُ الطّهارة، الماء المضاف، هل تنجّس ماء المضاف اذا ألقی فی الکر فخرج عن الإطلاق ام لا؟

مرحوم سیّد در مسأله هفتم می فرماید:

المسألة السابعه: إذا ألقي المضاف النجس في الكر ‌فخرج عن الإطلاق إلى الإضافة تنجّس إن صار مضافا قبل الاستهلاك و إن حصل الاستهلاك و الإضافة دفعه لا يخلو الحكم بعدم تنجّسه عن وجه لكنه مشكل.‌[1]

قبل از بررسی و نقد کلام مرحوم سیّد ره چند نکته مقدمتاً ذکر می شود:

نکته أوّل: در روایات ابواب آب مطلق و آب مضاف اسمی از إستهلاک به عنوان مطهر برده نشده است تا بگوییم وجه طهارت مایع مضاف نجس که در آب عاصم مستهلک شده، صدق إستهلاک است اگر چه در برخی روایات عنوان غلبه ذکر شده است:

بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ  عَنِ الْحِيَاضِ يُبَالُ فِيهَا قَالَ لَا بَأْسَ إِذَا غَلَبَ لَوْنُ الْمَاءِ لَوْنَ الْبَوْلِ[2] .

در برخی روایات ذکر شده که اگر آب عاصم مثل آب کر یا آب جاری و یا آب چاه، یکی از أوصاف ثلاثه آن تغییر کند یعنی رنگ، بوی و یا طعم نجس را به خود بگیرد در این صورت آب، متنجّس خواهد شد در این روایات به صورت مطلق حکم به تنجّس بوسیله تغییر شده و اسمی برده نشده که آب باید قلیل باشد یا کثیر ولی به إطلاق شامل هر دو مورد می شود چنان که در برخی دیگر روایات در خصوص آب کثیر وارد شده که اگر نجس داخل آن شود چنانچه موجب تغییر لون و رنگ آن شود متنجّس خواهد شد.

نکته دوّم: مقصود از إستهلاک مذکور در کتب فقهی، آن است که شیء مستهلک در مستهلک فیه فانی شده و صورتش تغییر پیدا کند به طوری که در عرف دیگر آن را شیء واحد مستقل تلقی نکنند به عنوان مثال اگر مقداری آب مضاف نجس در آب کر ریخته شده مستهلک در آن شود در اینجا عرف مجموع آب را یکی می بیند که همان کر أوّلی باشد بله قبول است که مقدار یک کاسه آب کر اضافه شده، مستند به مایع مضافی است ولی عرف مجموع آب را بعد از إستهلاک یکی دانسته و دیگر برای آب مضاف نجس وجود مستقلی را لحاظ نمی کند.

نکته سوم: در صورتی که غلبه با مایع مضاف متنجّس باشد یعنی آب کر مستهلک در مایع مضاف متنجّس شود در این

صورت مسلّماً آب کرِ مستهلک شده در مضاف نجس، محکوم به حکم غالب یعنی مضاف نجس خواهد بود و هکذا بالعکس.

نکته چهارم: هر یک از مستهلک و مستهلک فیه اگر قبل از إستهلاک دارای أحکام مستقلی باشند بعد از إستهلاک عرفاً شیء واحدی محسوب شده و تنها محکوم به أحکام مستهلک فیه خواهند بود، این أمر در معاملات نیز جاری است، به عنوان مثال اگر کسی در ظرف شیر مقداری آب بریزد به طوری که مستهلک در آن شود در اینجا چون عرفاً شیء واحد صدق می کند از این جهت خیار تبعض صفقه جاری نیست تا این که معامله نسبت به قسمت شیر صحیح و نسبت به قسمت آب باطل باشد بله در این صورت برای خریدار خیار عیب ثابت است، اتمام مقدمات.

بعد ذلک نقول: مسأله هفتم که مرحوم صاحب عروه ره عنوان فرموده این است که اگر مایع مضاف متنجّس را در آب کر بریزیم چنان چه مایع مضاف به قدری باشد که آب مطلق تبدیل به مضاف شود در این مورد سه صورت متصور است:

الصورة الأوّلى: اگر أوّل إستهلاک، سپس اضافه محقّق شود در این صورت چون قبل از تغییر به اضافه، مستهلک در آب کر شده قطعاً پاک خواهد بود و بعداً که تبدیل به اضافه می شود چون قبلاً بواسطه ملاقات با کر و إستهلاک در آن پاک شده و بعد از آن هم با نجاست ملاقات نکرده، وجهی برای نجاست آن نیست این فرض به عنوان أمر مسلّم در عبارت مرحوم سیّد ره ذکر نشده گویا طهارت در این مورد مفروغ عنه بوده است.

الصورة الثانية: اگر بعد از ریختن مایع مضاف در آب کر، إبتدا مجموع آب تبدیل به مضاف شده سپس به تدریج مستهلک در آب کر شود، یعنی عکس مورد قبلی، در این صورت مجموع آب متنجّس خواهد بود چنان که صاحب عروه ره نیز حکم به تنجّس نموده است زیرا آب کر هنگام ورود مایع مضافِ نجس از حالت إطلاق خارج شده در نتیجه با ملاقات نجس، منفعل می شود حکم به نجاست در این صورت و حکم به طهارت در صورت قبل واضح است.

الصورة الثالثة: اگر اضافه و إستهلاک هم زمان حاصل شود در این صورت صاحب عروه ره می فرماید حکم به طهارت خالی از وجه نیست لکن به صورت جزم نمی توان حکم به طهارت نمود «لا يخلو الحكم بعدم تنجّسه عن وجه لكنه مشكل».‌

آیا فرض أوّل که إبتدا إستهلاک بعد اضافه محقّق شده، معقول است؟

بله، مثل این که مایع مضاف متنجّس را که در آن به اندازه یک مثقال نشاسته وجود دارد در آب کر بریزند در اینجا مایع مضاف به همراه نشاسته در آب کر مستهلک شده و پاک خواهد شد حال اگر همین آب را بجوشانند به جهت خصوصیّتی که در نشاسته وجود دارد با جوشیدن، این آب تبدیل به مایع مضاف شده و چنین مایعی بعد از اضافه به طهارت خود باقی خواهد بود زیرا قبل از تبدیل به اضافه پاک بوده است.

نکته: اگر بعد از إستهلاک مایع مضاف متنجّس در آب کر، رنگ آب کر تغییر کرده و به رنگ مضاف متنجّس در بیاید در

این صورت با فرض این که به مطلق بودن خود باقی باشد این تغییر لون موجب تنجّس آب کر نمی شود زیرا مدار در إنفعال آب عاصم این است که أوصاف ثلاثه نجس را به خود بگیرد ولی تغییر آب عاصم به أوصاف متنجّس موجب إنفعال آن نخواهد شد.

بررسی فرض سوم: که هر دو حالتِ إستهلاک و اضافه همزمان حاصل شده در این صورت صاحب عروه ره می فرماید حکم به طهارت خالی از وجه نیست در مقابل مرحوم نائینی ره این فرض را مستحیل می شمارد.

وجه استحاله فرض سوم در کلام مرحوم نائینی ره:

معنای إستهلاک مایع مضاف متنجّس در آب کر این است که مضاف نجس فانی در مستهلک فیه شده و وجودش کالعدم

شود لازمه این کلام تبدیل مضاف به آب مطلق است حال اگر همزمان اضافه هم حاصل شده است لازمه اش این است که مضاف مستهلک در آب کر نشده باشد زیرا اگر مستهلک می شد دیگر به حالت اضافه باقی نمی ماند بلکه به عکس آب مطلق مستهلک در مضاف شده است و هذا خلف.

به عباره اخری: اگر آب مضاف مستهلک در آب کر شده، معنایش این است که غلبه با آب مطلق بوده است و اگر آب مطلق مستهلک در آب مضاف شده، معنایش این است که غلبه با آب مضاف بوده است از این جهت محال است که در آن واحد هم آب مضاف مستهلک در مطلق شده باشد و هم اضافه محقّق شده باشد.

فرعٌ: اگر فرض شود که آب مطلق دقیقاً به مقدار کر باشد نه بیشتر از آن، حال اگر مایع مضاف متنجّس در این مقدار آب کر ریخته شود در این صورت مجموع آب، متنجّس خواهد شد زیرا مضاف متنجّس در إبتداء که هنوز در مجموع آب کر مستهلک نشده بود، طاهر هم نبود از این جهت آن بخش از آب کر که مضافِ متنجّس با آن ملاقات کرده، مضاف بوده و نجس است و بخش دیگر آب هم که از کر کمتر است نمی تواند مطهر باشد در نتیجه بعد از إستهلاک نیز مجموع آب طاهر نیست توضیح بیشتر این فرع و مناقشه در آن در جلسه بعد إن شاء اللّه خواهد آمد.

 


[1] العروة الوثقى «المحشى»؛ ج‌1، ص: 66؛ «مسألة 7»: إذا القي المضاف النجس في الكر ؛ ج‌1، ص : 66.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo