< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتابُ الطّهارة، الماء المضاف، هل تنجّس ماء المضاف إذا ألقی فی الکر فخرج عن الإطلاق ام لا؟

قال السیّد ره فی العروه: المسألة السابعه: إذا ألقي المضاف النجس في الكر‌فخرج عن الإطلاق إلى الإضافة تنجّس إن صار مضافا قبل الاستهلاك و إن حصل الاستهلاك و الإضافة دفعه لا يخلو الحكم بعدم تنجّسه عن وجه لكنه مشكل.[1]

قبل از توضیح کلام مرحوم صاحب عروه ره چند أمر به عنوان مقدّمه ذکر می شود:‌

مقدّمه أوّل: تاریخچه مسأله محلّ بحث: یکی از مسائل محلّ إبتلاء که از زمان مرحوم شیخ طوسی ره مورد نقد و إشکال قرار گرفته، مسأله کیفیّت تطهیر مایع مضاف است، یعنی اگر مایع مضافی مثل شربت پرتقال متنجّس شود تطهیر آن به چه صورت حاصل می شود آیا راهی برای تطهیر شرعی آن وجود دارد یا خیر؟ مرحوم شیخ طوسی ره أوّل کسی است که قائل شده اگر آب مضاف متنجّس متّصل به آب عاصم مثل آب کرّ شود پاک خواهد شد بعد ایشان مرحوم محقّق صاحب شرایع ره مسأله را مطرح نموده سپس مرحوم علّامه ره مسأله را بسط داده است و بعد از آن مرحوم صاحب جواهر ره در ج1ص327حدود 5 صفحه مفصلاً از آن بحث نموده و در نهایت مرحوم شیخ أنصاری ره مسأله را مورد بررسی و نقد قرار داده است.

مسأله محلّ إشکال است از این جهت که علی القاعده تطهیر آب مضاف به این حاصل می شود که تمام اجزاء آن با آب عاصم ملاقات کند و نمی توان گفت اگر بخشی از آن متّصل به آب کر شود به مجرّد إتّصال تمام آن پاک خواهد شد همچنان که اگر بخش های مختلف لباسی نجس شود تطهیر آن به این است که آب به تمام بخش های نجس شده آن برسد و نمی توان گفت اگر تنها آب به بخشی از آن برسد تمام لباس پاک خواهد شد هکذا در مورد مایع مضاف متنجّس باید آب تمام بخش های آن را فرا بگیرد تا پاک شود مشروط به این که آب عاصم باشد و أوصاف ثلاثه نجس را به خود نگیرد.

مقدّمه دوّم: صور إمتزاج مایع مضاف با آب عاصم «و راهکار های ارائه شده برای تطهیر آب مضاف متنجّس»:

1. اگر مایع مضاف متنجّس در آب عاصم مثل آب کر یا آب جاری ریخته شود به طوری که مستهلک در آن شده و أوصاف متنجّس هم بعد إستهلاک در آن نباشد در این صورت مسلّماً مجموع مایع پاک خواهد بود فرضاً اگر سطل گلاب متنجّس را در آب برکه بزرگی بریزیم که به مقدار دو یا سه کر است و آب به قدری زیاد باشد که مایع مضاف در آن کاملاً مستهلک شده و أوصاف متنجّس هم در آب برکه نباشد در این صورت مایع مضاف پاک خواهد شد بلکه تبدیل می شود به مایع واحد عاصم که طاهر و مطهر است هذا مما لا إشکال فیه.

2. اگر مایع مضاف متنجّس در آب عاصم ریخته شود به طوری که مستهلک در آن شده ولی چون آب کر به مقدار کمی

است برخی از آثار متنجّس مثل بو یا رنگ یا طعم آن بعد از إستهلاک باقی بماند مثلاً آب لاجوردِ متنجّس در آب کری ریخته شده و رنگ لاجورد موجب تغییر رنگ آب کر شود در این صورت هم مجموع آب کر پاک خواهد بود اگر چه رنگ آن تغییر کرده باشد.

علّت عدم تنجّس آب کر با تغییر أوصاف سه گانه متنجّس:

أوّلاً فرض این است که آب به حالت مطلق بودن خود باقیست ولی مقداری از أوصاف متنجّس را به خود گرفته است چنین آبی منفعل نمی شود زیرا فرض این است که این رنگ متعلّق به عین نجس نیست تا آب کر محکوم به نجاست باشد بلکه این رنگ از أوصاف لاجورد متنجّس است و قدر متیقّن در تنجّس آب عاصم در جایی است که تغییر در آن بوسیله أوصاف عین نجس حاصل شود مثلاً رنگ و بو و یا طعم عین نجس را به خود بگیرد که در این صورت موجب برای تنجّس آب عاصم است اگر چه برخی گفته اند آب عاصم اگر بوسیله أوصاف متنجّس هم تغییر کند موجب برای نجاست آن خواهد شد ولی این مطلب صحیح نیست.

3. اگر مایع مضاف متنجّس در آب عاصم مثل آب کر ریخته شود و آب مضاف متنجّس به قدری زیاد باشد که آب کر مطلق متأثّر از آن و مستهلک در آن شود یعنی مجموع آب تبدیل به آب مضاف شود به عنوان مثال آب مضاف متنجّس به مقدار دو کر و آب مطلق به مقدار یک کر باشد در این صورت قطعا موجب نجاست آب کر می شود،

حاصل مقدمات مذکور: اگر آب مطلق به قدری باشد که آب مضاف مستهلک در آن شده و آب مطلق به إطلاق خود نیز باقی باشد در این صورت مجموع آن محکوم به طهارت است ولی در سه صورت محکوم به نجاست است: الف: آب مضاف به قدری زیاد باشد که آب کرِّ مطلق، مستهلک در آن شده و به آب مضاف تبدیل شود ب: یکی از أوصاف ثلاثه آب کر مطلق به واسطه أوصاف نجس «بو، رنگ، طعم» تغییر پیدا کند ج: اگر آب مطلق کمتر از کر باشد، در تمام این سه صورت آب مضاف متنجّس پاک نشده بلکه آب مطلقی که با آن مخلوط شده نیز متنجّس می شود، پایان مقدمات.

مرحوم سیّد در مسأله هفتم می فرماید:

المسألة السابعه: إذا ألقي المضاف النجس في الكر‌فخرج عن الإطلاق إلى الإضافة تنجّس إن صار مضافاً قبل الاستهلاك و إن حصل الاستهلاك و الإضافة دفعه لا يخلو الحكم بعدم تنجّسه عن وجه لكنه مشكل.‌[2]

ترجمه شیخ عباس قمی ره: هر گاه ريخته شد مضاف نجس در آب كر، و او را مضاف كرد پيش از آن كه مستهلك شود، نجس

مى‌شود و اگر دفعة هم مستهلك شود و هم مضاف، دور نيست حكم به عدم نجاست آن از وجهى، اگر چه مشكل است.[3] حاصل کلام صاحب عروه ره این است که اگر آب مضاف متنجّس در آب کر ریخته شود ولی آب مضاف به قدری زیاد

باشد که آب مطلق تبدیل به آب مضاف شود در این مورد چند صورت متصور است:

الف: اگر بعد از ریختن آب مضاف در آب کر إبتدا آب کر تبدیل به مضاف شود سپس به تدریج مستهلک در آن شود در این صورت مجموع آب متنجّس خواهد شد.

ب: و اما اگر اضافه و إستهلاک هم زمان حاصل شود در این صورت بعید نیست که حکم به طهارت مجموع آب کنیم یعنی هم إحتمال طهارت است که این إحتمال خالی از وجه نیست وهم إحتمال نجاست.

ج: از عبارت سیّد ره صورت سومی نیز برداشت می شود که حکم آن معلوم است از این جهت به عنوان أمر مسلّم در کلام سیّد ره ذکر نشده است و آن صورتی است که أوّل إستهلاک سپس اضافه محقّق شود، در این صورت چون قبل از تغییر به اضافه، مستهلک شده مجموع آب قطعاً پاک خواهد بود.

وجه فتوای مرحوم سیّد ره به طهارت در صورتی که إستهلاک و اضافه همزمان محقّق شوند:

بیان أستاد أشرفی :إستصحاب طهارت در طرف آب کر مطلق با إستصحاب نجاست درطرف آب مضاف متنجّس تعارض کرده و تساقط می کنند و در نهایت چون این آب ممزوج شده مشکوک الطّهارة است به مقتضای اصاله الطّهارة محکوم به طهارت است و اما وجه تردید مرحوم سیّد ره در طهارت از این جهت است: چون در طرفین إستصحاب تعارض دارد اصاله الطّهارة نیز جاری نمی شود.[4]

به نظر می رسد که هنگام ریختن آب مضاف در نجس إبتداءا إستهلاک محقّق شده سپس به حالت اضافه تبدیل می شود در نتیجه آب مضاف متنجّس چون إبتدا با کر ملاقات کرده به مجرّد ملاقات طاهر می شود و بعداً که به اضافه تبدیل شود به طهارت خود باقی است از طرفی ممکن است بگوییم چون در إبتداء که آب مضاف در کر ریخته شده طهارت حاصل نشده بلکه بعد از إستهلاک طهارت حاصل شده است این إستهلاک همزمان با تغییر به اضافه بوده از این جهت نمی توان قطعا

حکم به طهارت آب نمود.

نظریّه مرحوم نائینی ره: مرحوم نایینی بر این عقیده است که تقدّم و تأخّر بین إستهلاک و اضافه ممکن نیست بلکه إستهلاک و اضافه هم زمان حاصل می شود از این جهت نمی توان حکم به طهارت نمود.

شبهة: اگر فرض شود که آب مطلق دقیقاً به مقدار کر باشد نه بیشتر از کر، و چنین آب کری با مایع مضاف نجس مخلوط شود در این صورت چون مضاف متنجّس در إبتداء هنوز در مجموع آب کر مستهلک نشده در نتیجه آن بخش از آب کر که با این متنجّس مخلوط شده چون هنوز مستهلک نشده پاک نخواهد بود و بخش دیگر آب هم چون از کر کمتر است نمی تواند مطهر باشد در نتیجه بعد از إستهلاک هم نمی تواند مجموع آب کر مطهر باشد.

توضیح ذلک: بخشی از آب کرِّ اطراف نجس که هنوز مضاف متنجّس در آن مستهلک نشده طاهر نیست و بخش دیگر آب کر هم که کمتر از کر است نمی تواند مطهر باشد در نتیجه مجموع چنین آبی نمی تواند مطهر متنجّس باشد در این فرض نیز مسأله محلّ إشکال است.[5]

 


[1] العروة الوثقى «المحشى»؛ ج‌1، ص: 66؛ «مسألة 7»: إذا القي المضاف النجس في الكر ؛ ج‌1، ص : 66.
[2] العروة الوثقى «المحشى»؛ ج‌1، ص: 66؛ «مسألة 7»: إذا القي المضاف النجس في الكر ؛ ج‌1، ص : 66.
[4] . وجه طهارت در کلام سید به بیان أستاد خلخالی حفظه الله: أنه حين الملاقاة مع المضاف النجس يكون الكر باقيا على إطلاقه و اعتصامه، فلم يتنجّس بالملاقاة و حين حصول الإضافة لا ملاقاة مع المضاف النجس كي يتنجّس بها لفرض استهلاكه فيه في هذا الحال، فيبقى‌ الکر علی طهارته السابقه. فقه الشيعة - كتاب الطهارة، ج‌1، ص: 59‌.
[5] . این اشکال با نگاه عرفی قابل حل است زیرا هنگامی که آب متنجّس وارد آب کری شود که دقیقا به مقدار کر است نه بیشتر از آن، درست است إبتداءا که با بخشی از آب مخلوط شده هنوز مضاف متنجّس مستهلک نشده تا پاک شود ولی در نظر عرف تفکیکی در این آب وجود ندارد تا بین این بخش آب کر که اطراف نجس بوده و متنجّس در آن مستهلک نشده و بخش دیگر تفکیک قائل شود و بگوید بخش دیگر از آب کر با کسر این مقدار از آب کر که نجس در آن هنوز مستهلک نشده، کمتر از کر است در نتیجه مطهر آب مضاف نمی باشد، بلکه عرف چنین برداشت و دقتی ندارد و از أوّل چنین میبیند که مقداری آب مضاف داخل در آبی ریخته شده که به حد کر است و این امر موجب برای طهارت آن است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo