< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لقاح مصنوعى «حکم إدخال نطفه مرد اجنبی در رحم زن اجنبیّه بدون مقاربت به جهت استیلاد»

بررسی حکم وضعی:

قرار دادن نطفه مرد اجنبی در رحم زن اجنبیه بدون مقاربت به اجماع فقهاء امامیّه حرام است و هفت دلیل بر حرمت آن اقامه کرده اند که بحث آن گذشت، بحث فعلی در مورد حکم وضعی مساله است یعنی اگر فرزندی از این راه متولد شود ملحق به چه کسی است؟ و از نظر شرعی آیا احکام ولد که از جمله آن توارث و محرمیت است بر چنین فرزندی جاری است یا خیر؟

شکی نیست در این که طبق روایات بین فرزند متولّد از زنا و صاحب نطفه توارثی نبوده و این فرزند شرعاً ملحق به پدر نیست مرحوم حکیم ره قائل است به این که فرزند متولد از نطفه مرد اجنبی با لقاح مصنوعی از نطفه مرد اجنبی نیز ملحق به صاحب نطفه نبوده و بالتّبع هیچ یک از احکام پدر و فرزند که از جمله آن توارث باشد بین آن دو جاری نیست و چنین فرزندی در حکم ملحق به فرزند متولد از زنا است زیرا همان ملاک فرزند متولد از زنا در مورد چنین فرزندی نیز وجود دارد چرا که زنا ادخال منی مرد اجنبی با ایلاج است لکن ایلاج در حقیقت واسطه در ثبوت است و آنچه در حقیقت منشا برای منع و عدم الحاق فرزند به پدر شده ادخال و پرورش نطفه مرد اجنبی در رحم زن اجنبیه است که این امر در تلقیح مصنوعی نیز وجود دارد اگر چه این انتقال نطفه با لمس و نگاه حرام نباشد بلکه با رضایت شوهر این زن انجام پذیرد.

در مقابل استاد خویی ره قائل است به این که فرزند متولّد از لقاح مصنوعی به تمام صور آن ملحق به صاحب نطفه است «خواه از نطفه شوهر زن باشد خواه از نطفه مرد اجنبی حتی اگر نطفه از طریق مساحقه به زن دیگر منتقل شود» و بالتبع تمام احکام و آثار فرزند نسبی از جمله توارث و محرمیت، مثل فرزند طبیعی فرد، در مورد چنین فرزندی با صاحب نطفه جاری است، مگر در یک مورد که البته از فرض مساله لقاح مصنوعی خارج است و آن موردی است که انتقال نطفه بوسیله زنا باشد که در این صورت به جهت روایات وارده، توارث بین آن دو منتفی است.

آیا انتساب چنین فرزندی به مرد اجنبی صاحب نطفه صحیح است یا خیر؟

بیان استاد اشرفی دامت برکاته:

از نظر عرف هر شیئی که از بذر حاصل می شود ملحق به صاحب بذر و مملوک او خواهد بود ولو این که بذر و یا نهال در زمین غصبی کاشته شده باشد در نتیجه از نظر عرف فرزند متولد از نطفه مرد اجنبی بوسیله لقاح مصنوعی ملحق و منتسب به صاحب نطفه است چنان که از نظر لغت هم پدر به کسی گفته می شود که صاحب نطفه است و فرزند نیز منتسب به او است این امر در مورد مادر نیز جاری است و مادر در عرف به کسی گفته می شود که فرزند از او متولد شده باشد.

و از طرفی ابوت و بنوت اصطلاح جدیدی در شرع مقدس نداشته بلکه به همان معنای عرفی خود استعمال شده است در نتیجه نزد عرف و لغت انتساب این فرزند به صاحب نطفه ثابت است و تنها طبق روایات در فرزند متولد از زنا انتساب و توارث نفی شده است حال در ما نحن فیه چون زنا صادق نیست مرجع ما عرف است و در نزد عرف چنین فرزندی ملحق به صاحب نطفه بوده در نتیجه توارث و بلکه تمام احکام فرزند و پدری بین آن دو جاری است.

مرحوم حکیم ره به استناد روایت نبوی «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ[1] الْحَجَرُ» قائل شده که چنین استنادی بین فرزند و صاحب نطفه در ما نحن فیه وجود ندارد زیرا مسند الیه اگر محلی به الف و لام شود افاده حصر می کند در نتیجه چون در روایت نبوی مسند الیه یعنی کلمه الولد، محلّی به الف و لام واقع شده «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ» مفاد روایت این است که: انتساب فرزند به پدر و الحاق او به صاحب نطفه منحصراً در فرزند مستند به فراش است و چون فرزند متولد از نطفه مرد اجنبی، مستند به فراش نیست در نتیجه انتسابی بین آن دو وجود نخواهد داشت.

توضیح ذلک: این روایت در مقام بیان حکم واقعی بوده یعنی با وجود فراش فرزند واقعاً ملحق به صاحب فراش است و از طرفی مفادش این است که منحصراً فرزند متولد از فراش تنها ملحق به صاحب فراش است و فرزند متولد از زنا به قرینه مقابله ملحق به صاحب نطفه نیست حال از همین روایت استفاده انحصار می شود یعنی تنها فرزند متولد در فراش ملحق به صاحب فراش است ولی فرزند به دنیا آمده از غیر فراش به هیچ عنوان ملحق به صاحب نطفه نیست و از طرفی مقصود از فراش در روایت مذکور تنها عمل زناشویی است یعنی فرزندی که در خانه صاحب فراش «صاحب تمکین زن از شوهر» به طریق عمل زناشویی و طریق معمول و متعارفِ خانواده ها متولد می شود ملحق به صاحب نطفه است حال چون فرزند در لقاح مصنوعی از غیر فراش و از غیر عمل زناشویی متولد شده چنین فرزندی مطلقاً ملحق به صاحب نطفه نیست در نتیجه طبق این روایت «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ» تنها فرزند متولد از فراش منتسب به صاحب نطفه است و چون فرزند متولد از لقاح مصنوعی با نطفه مرد اجنبی ولد فراش بر او صادق نیست چنین فرزندی منتسب به صاحب نطفه نخواهد بود.

جواب استاد اشرفی دامت برکاته:

این روایت در مقام بیان حکم ظاهری است نه حکم واقعی و موردش جایی است که شک داریم آیا فرزند ملحق به شوهر زن است یا ملحق به مرد اجنبی، که در صورت شک طبق روایت مذکور ملحق به شوهر زن یعنی صاحب فراش است در نتیجه این روایت ناظر به نحوه تولد فرزند نیست بلکه در مقام بیان ضرب القاعده عند الشک است مثل مورد کل شیء لک حلال حتی تعلم انه حرام» نه ناظر به حصر حقیقی که اگر فراشی نباشد الحاق قطعا منتفی است.

توضیح ذلک: این که فرمودید روایت در مقام بیان انحصار است این مطلب صحیح نیست زیرا انحصار الحاق فرزند به صاحب فراش در مقابل زانی است یعنی در موردی که شک داریم آیا فرزند ملحق به شوهر این زن است یا ملحق به زانی، در چنین فرضی منحصراً ملحق به شوهر زن یعنی صاحب فراش است در نتیجه نفی ولدیت از مورد محل بحث نمی کند.

و اما این که فرمودید مراد از فراش تنها موردی است که فرزند بوسیله عمل زناشویی متولد شده باشد خواه نطفه در فرج ریخته شود یا در اطراف فرج که قابلیت ورود آن به داخل رحم زن باشد بنابراین در غیر این فرض مثل لقاح از نطفه مرد اجنبی ولو بوسیله غیر ایلاج انتساب او به صاحب نطفه منتفی است، خیر این روایت دلالت بر این مطلب هم ندارد بلکه عبارت مذکور کنایه است از این که اگر نطفه ای در منطقه یعنی از زوج منعقد شود ملحق به صاحب فراش است نه این که سلب انتساب فرزند از صاحب نطفه غیر مشروع بنماید از همه این اشکالات هم که بگذریم و قبول کنیم که روایت نبوی «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ» شامل فرزند متولد از لقاح مصنوعی نمی شود به چه دلیل چنین بچه ای ملحق به زنا باشد و حکم متولد از زنا در مورد وی جاری شود با این که در لغت و عرف زنا بوسیله عمل نا مشروع و از طریق دخول انجام می پذیرد.

در نتیجه طبق قاعده عقلی و طبق عرف نطفه و بذر به صاحب نطفه و صاحب بذر ملحق می شود و از طرفی این روایت شامل فرض ما نحن فیه نمی شود مگر این که ثابت شود چنین موردی ملحق به زنا است لکن اکثر فقهاء الحاق چنین موردی را به زنا نپذیرفته بلکه قیاس ما نحن فیه با فرزند متولد از زنا را قیاس مع الفارق دانسته اند و در مقام نقض گفته اند اگر انتقال منی مرد اجنبی توسط شوهر زن با رضایت او و بدون اطلاع زن و از طریق مشروع یعنی بدون ارتکاب حرام صورت پذیرد آیا در چنین موردی می توان گفت تمام آثار زنا بر چنین فرزندی مترتب است و آن فلسفه ای که در مورد زانی است در مورد چنین فرزندی نیز جاری است؟ اما جواب منفی است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo