< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطّهارة، الطّهارة فی اللغه و الإصطلاح ، هل یکون فرقٌ بيّنهما فی المعنی؟

الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلوه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا خاتم النّبییّن و علی آله الطّیبین الطّاهرین و الّلعنة علی أعدائهم من الأوّلین و الآخرین إلی قیام یوم الدین، ألّلهم وفّقنا و جمیع المشتغلین للعلم و للعمل الصالح.

شیوه طرح مسائل فقهی در سال تحصیلی جدید: در سال تحصیلی جدید به درخواست مکرّر برخی از فضلاء بنا شد کتاب طهارت را بحث کنیم چنان که کتاب صلوة و کتاب خمس و کتاب زکاة را در سال های قبل بحث نمودیم و نظر ما در بحث زکات بر این شد که در نقود رایج معاملی اگر به صورت مسلّم نگوییم همچون نقدین زکات دارد لااقل بنابر إحتیاط واجب زکات در آن واجب است، بعد از بحث زکات به پیشنهاد برخی دیگر از فضلاء به مسائل مستحدثه پرداختیم، از جمله بررسی حکم تکلیفی و حکم وضعی تلقیح مصنوعی و چون برخی از مباحث آن باقی مانده است در جمع بین درخواست دوستان بنا شد کتاب طهارت به عنوان درس اصلی القاء شود و مسائل مستحدثه و تتمه مسأله تلقیح مصنوعی فعلاً در روزهای چهارشنبه به صورت جداگانه بحث شود.

نکته: برخی از افراد بی اطّلاع از مسائل و اوضاع حوزه های علمیّه طلاب علوم دینی، إشکالی را به شیوه تدریس در حوزه مطرح کرده اند: إشکال این است که مدرّسین دروس القایی حوزه تا چه زمان می خواهند مشغول بحث از مسائل تکراری بی فائده یا کم فائده شوند همچون مباحث صلوة و صوم ،طهارت و نجاست و یا مسائل شکیّات با فروع متعدّد آن، که گاه برای برخی از افراد اصلاً إتّفاق نمی افتد و این در حالی است که از قرن ها قبل توسّط بسیاری از بزرگان مکرّراً بحث شده و بحث مجدّد از این مسائل نیازی را از جامعه إسلامی رفع نمی کند از این رو شایسته است که در کرسی های تدریس حوزه های علمیه بجای آن، تنها از مسائل روز و مستحدثه که مورد نیاز جامعه إسلامی است بحث و گفتگو شود.

در جواب از این إشکال عرض می کنیم: این مستشکلین توجه ندارند که حتی بررسی مسائل روز هم نیاز به ملکه إجتهاد و قدرت استنباط از أدلّه شرعیه را دارد از این جهت بناء تدریس در حوزه های علمیه تنها مسأله گویی صِرف و طرح مسائل گوناگون نیست بلکه مقصد اصلی ایجاد ملکه إجتهاد در طلاب مستعدّ جوان است تا این که بتوانند با تسلط بر قواعد کلی استنباط، أحکام إلهی را از أدلّه شرعیه استخراج نمایند چنان که در روایات آمده است «عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ التَّفْرِيعُ».[1]

کلام آیة اللّه مکارم «حفظه الله» در مقام جواب از إشکال مذکور نیز اشاره به همین مطلب دارد که فرمودند:«کسی که مطّلع

بر اوضاع حوزه نیست چنین إشکالی را مطرح می کند». زیرا کسی که می خواهد در او ایجاد قوه إجتهاد شود باید إبتداءاً همین مباحثی را که به نظر شما تکراری است مثل صوم و صلوة به طور دقیق بخواند چرا که بزرگان از فقهای إمامیّه عمیقاً در مورد آن ها بحث نموده و با وجود تعارض در روایات، إختلاف در أدلّه و نظریات مختلف در این موضوعات، أحکام إلهی را استخراج نموده اند در نتیجه طرح چنین مسائلی در حوزه ها برای این است که طلاب محترم کیفیّت رفع تعارض را در روایات و طریق استنباط أحکام شرعی را از ادله، به طور إجتهادی بیاموزند تا با تسلط بر این مسائل بتواند در مسائل دیگر خصوصاً مسائل مستحدثه حکم إلهی را از أدلّه شرعیه استخراج نمایند.

از این رو دأب بزرگان بر این بوده که به ترتیب مباحث مطرح در کتب فقهی تدریس می کرده اند چرا که در این مسائل بسیار کار شده و نظریات مختلف به همراه أدلّه آن مفصلاً بحث شده است و تکرار آن برای آن است که تدرّج در تحصیل علم و قدرت استنباط برای طلاب علوم دینیّه حاصل شود و با بحث در این مسائل مطرح در کتب فقهی مثل صلوه و صوم که بزرگان تمام جوانب آن را بحث نموده اند طلاب جوان ما زودتر و بهتر به ملکه إجتهاد دست می یابند تا جایی که اگر طلبه ای یکی از این کتب عبادات را کامل و جامع با تمام جوانب آن بخواند و أدلّه آن را بررسی نماید برای وی حصول قوه استنباط أحکام شرعیه بهتر فراهم می شود و به تبع آن می تواند از این تجربه در مسائل مستحدثه نیز بهره مند شود و این در حالی است که مسائل مستحدثه با این گستردگی در طرح أدلّه و نظریات مختلف، مطرح نشده است گر چه شایسته است در کنار مباحث اصلی فقهی این امور نیز مورد بررسی و عنایت خاص قرار گیرد در نتیجه این اعتراض بدون تامل و بدون توجه به بناء اصلی در طرح دروس القایی حوزه های علمیه بوده و به هیچ عنوان پذیرفته نیست.

کتاب الطّهارة: الطّهارة فی اللغة و فی الإصطلاح؟

کتاب طهارت أوّلین مبحثی است که در کتب فقهی امامیه مطرح شده است، مرحوم صاحب جواهر ره نظرات بزرگان را در مفهوم و معنای لغوی و إصطلاحی طهارت مفصلاً ذکر نموده است، این بزرگوار می نویسد: طهارت همچون کتابت مصدر است از طَهُرَ به ضم عین الفعل یا فتح عین الفعل و اسم مصدر آن طُهر به ضم فاعل الفعل است و در لغت طهارت به معنای نزاهت و نظافت از ادناس، کثافات و قذارات است الطّهارة لغة: النظافة و النزاهة. [2] و در شرع مقدّس[3] گاه در وضو و غسل و تیمم علی وجه الاستباحة للصلوة إستعمال شده است یعنی أثر شرعی حاصل از وضوء و غسل و تیمم که مبیح للصلوة است چنان که در کتاب شریف لمعه ذکر شده و این إستعمال شایع نزد متشرّعه است. و گاه طهارت در مقابل نجاست إستعمال شده و گاهی نیز در معنای أعم از این دو یعنی نزاهت از هر پلیدی إستعمال شده است. که شامل طهارت از رذائل اخلاقی نیز می شود.

مرحوم صاحب جواهر ره در مفهوم إصطلاحی طهارت اقوال مختلف را یک به یک ذکر کرده است مثلاً برخی از بزرگان در مفهوم طهارت قیودی را اضافه و برخی دیگر قیودی را حذف کرده اند سپس به برخی از این تعاریف إشکال نموده که یا جامع افراد و یا مانع اغیار نیست و سرانجام طهارت را به نزاهت عن الدنس معنی نموده است[4] در مقابل برخی از بزرگان در معنای إصطلاحی طهارت، به إستناد إستعمال طهارت نزد متشرّعه در خصوص غسل و تیمم و وضو، گفته اند معنای طهارت در شرع مقدّس متفاوت با معنای لغوی آن است.

نسبت بین طهارت و نجاست چیست؟

مرحوم والد ما ره از بعض اعلام نقل کرده اند که نسبت بین طهارت و نجاست نسبت عدم و ملکه است یعنی طهارت عبارت است از نزاهت و پاکی در چیزی که قابلیت اتّصاف به نزاهت و پاکی و عدم آن را دارا باشد و هکذا نجاست...برخی دیگر گفته اند طهارت و نجاست دو أمر وجودی متضادین هستند نه این که طهارت أمر وجودی و نجاست أمر عدمی باشد، مثل سفیدی و سیاهی در این صورت طهارت عبارت است از اتّصاف نفس یا بدن یا غیر آن ها به نزاهت و پاکی و نجاست عبارت است از متّصف شدن نفس یا بدن به دنائت یا خبائث.

ما الفرق بین الطّهارة الحدثیه و الطّهارة الخبثیه؟

طهارت حدثیّه عبارت است از پاک بودن نفس از نجاسات باطنیه یعنی حدث اصغر و حدث اکبر و طهارت خبثیّه عبارت است از پاک بودن بدن یا لباس از نجاسات ظاهریه مثل خون و بول در نتیجه این دو قسم طهارت با هم از نظر معنی متفاوتند. برخی از محقّقین در معنای طهارت و نجاست کلامی را مطرح کرده اند که به نظر ما مطلب صحیحی است:

طهارت عبارت است از پاک بودن شیء از هر آن چه که از نظر عقل و عرف موجب قذارت و دنائت است «خلو الشیء عن الوسخ و القذارة» که این قذارت تاره در شیء خارجی و ملموس به حواس ظاهری وجود دارد و اخری در امور معنوی بوده که محسوس به حواس ظاهری نیست و از این جهت شارع مقدّس در آیات شریفه قرآن علاوه بر إستعمال طهارت و نجاست در امور ظاهری، برخی از رذائل نفسانی را جزء قذارات و دنائات ذکر نموده است چنان که طهارت را در پاک بودن نفس از رذائل اخلاقی إستعمال نموده است«يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ» «إِنَّ اللّٰهَ اصْطَفٰاكِ وَ طَهَّرَكِ» «أُنٰاسٌ يَتَطَهَّرُونَ» این إستعمال در شرع مقدّس در معنای حقیقی آن است چرا که معنای نجاست عبارت است از هر امری که پست بوده و موجب برای استنکار عقل سلیم است و بالعکس طهارت عبارت است از هر شیء که عاری از این امور باشد که این تعریف شامل امور یاد شده نیز می شود.[5]

در نتیجه نجاست و طهارت در همه جا یعنی در شرع و لغت و عرف به یک معنی است که عبارت باشد از نزاهت و نظافت از آن چه که از ادناس و کثافات محسوب می شود حال بشر عادی نجاست و دنائت را در وسخ بودن ظاهری لباس و بدن دانسته که نزد عرف موجب انزجار و تنفر است چنان که طهارت را در پاک بودن بدن و لباس از این امور دانسته است و شارع مقدّس با دید حق بینی که دارد چون دیده است گاه نفس انسانی که اشرف از لباس و بدن است به دنائت ها و پستی های باطنی که موجب بعد عن الله است آلوده می شود و گاه متّصف به صفا و نورانیتی می شود که موجب قرب الی الله است از این رو برخی از امور و صفات معنوی را طاهر یا نجس بیان نموده و این أمر از باب تعیین مصداق بوده است نه این که تصرّف در مفهوم طهارت و نجاست نموده باشد تا این که با معنای لغوی آن متفاوت باشد.

به عبارت دیگر نجاست یعنی هر آن چه پست و رذل است و موجب نفرت عند الناس و عند الله است و بالعکس طهارت یعنی منزه بودن از آن چه موجب دنائت عند الناس و عند الله است حال اگر طهارت از اخباث ظاهری باشد طهارت ظاهری حاصل می شود و اگر از اخباث نفسانی و اخلاق رذیله باشد طهارت باطنی حاصل می شود و هکذا فی النجاسه.

البته نجاست در شرع مقدّس گاه ذاتی است که نیازی به منشأ انتزاع ندارد مثل کلب و خنزیر که به حسب ذاتشان در شرع مقدّس نجس شمرده شده اند و گاه هم به جهت منشأ انتزاعش نجس شمرده شده است مثل این که نفس اگر متّصف به رذیله اخلاقی مثل حسد و بخل شود نفس را نجس می شمارند به إعتبار منشأ انتزاع که همان حسد باشد لذا در قرآن مجید آیاتی وارد شده که مراد از این آیات طهارت باطنی یعنی تطهیر از اخلاق رذیله است نه این که مراد طهارت ظاهری از دنائت در لباس یا بدن باشد. مثل «وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «وَ أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ » «إِنَّ اللّٰهَ اصْطَفٰاكِ وَ طَهَّرَكِ» «أُنٰاسٌ يَتَطَهَّرُونَ» به هر حال به نظر ما این نظریّه که طهارت به معنای جامعی معنی شده «خلو الشیء عن الوسخ و القذاره» قوی و صحیح به نظر می رسد.

از این کلام به خوبی واضح می شود که طهارت دارای اشتراک لفظی بین معانی مختلف نیست چنان که برای قدر جامع بین رفع نجاسات و غسل و وضو و تیمم هم وضع نشده است بلکه طهارت تنها یک معنا دارد که همان نزاهت و نظافت از ادناس و کثافات باشد و بیان شارع در برخی از طهارات و نجاسات بیان مصداق بوده و با معنای لغوی طهارت اختلافی ندارد بلکه طهارت ظاهری و باطنی هر دو مصداق طهارت هستند و از آثاری که بر نظریّه مذکور مترتّب شده جریان اصاله الطّهارة بر طبق حکم عقل است.

توضیح ذلک: این که گفته می شود أصل در أشیاء طهارت است این نه تنها به خاطر حکم شرع است بلکه عقل نیز در موارد مشکوک حکم به طهارت می کند زیرا همه طهارات و نجاسات ناشی از أمر عرضی هستند که بر شیء یا نفس انسانی عارض می شود و اگر چیزی بر نفس یا شیء عارض نشود و یا شک کنیم که عارض شده یا نه، به حکم عقل پاک خواهد بود زیرا تمام نجاسات از عوارض خصوصیّات وجودیه بر شیء هستد که در صورت شک، أصل عدم تحقّق این خصوصیّات وجودیه است و شیء به أصل أوّلیه پاک و طاهر است.

 


[2] . کتاب العين ج4ص19، و القاموس المحيط 2: 79، و مجمع البحرين 3: 381.
[3] . در إطلاقات شارع و محاورات أهل الشرع.
[4] . قال ره فی الجواهر: الطهارة مصدر طهر بضم العين و فتحها، و الاسم الطهر لغة: النظافة و النزاهة يقال: ثياب طاهرة، أي من القذر و الوسخ، و هو المناسب للاستعارة للذنوب و الحيض‌و سوء الخلق، و لذا استدل على ذلك بقوله تعالى «وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «وَ أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ» أي من الحيض و سوء الخلق. و لعله ظاهرا من باب استعمال اللفظ في حقيقته و مجازه، أو في القدر المشترك، و هو أوّلى. جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج‌1، ص: 3 .
[5] نکته:. استعمال طهارت و نجاست در اشیاء امری نسبی است مثلاً گفته می شود این فرد طاهر است و اراده می شود طهارت از خبث یعنی طهارت در لباس یا بدن فرد اگر چه این فرد از نظر معنوی فاقد طهارت حدثیه است و یا بالعکس گفته می شود این فرد طاهر است و اراده می شود طهارت از حدث اگر چه این فرد فاقد طهارت خبثیه است

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo