< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

96/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الإستهلال/ إعتبار رؤیت با چشم مسلّح یا غیر مسلّح؟

قبل از بررسی مطلب دو نکته مقدمتاً ذکر می شود:

نکته اوّل: در مسأله سه قول مطرح است:

    1. رؤیت بوسیله ابزارهای جدید مثل تلسکوپ در إثبات هلال ماه قمری کفایت می کند که البتّه دفتر مقام معظم رهبری نیز طبق همین قول حکم به تحقّق هلال می کند و این در حالی است که هلال ماه گاهی با چشم عادی دیده نمی شود حال یا هوا ابری است و یا هلال آن قدر باریک است که قابل رؤیت با چشم عادی نیست ولی به وسیله تلسکوپ هلال هم نزدیک تر و هم بزرگ تر در فضا قابل رؤیت است تا جایی که بوسیله تلسکوپ حتی زیر أفق نیز دیده می شود.

    2. به وهابیت در عربستان نسبت داده اند که آنان مجرد تولّد ماه را در إثبات اوّل ماه کافی می دانند یعنی اوّلین لحظه ای که ماه از حالت موازات و مُحاق خارج می شود ولو این که به هیچ عنوان قابل رؤیت نباشد.

    3. معیار شرعی در ثبوت اوّل ماه قمری قطعاً لحظه مقارنه و مُحاق نیست و لحظه بعد از مقارنه که تولّد ماه باشد نیز اوّل ماه قمری نیست که در این دو صورت رؤیت با چشم عادی ممکن نیست و همچنین رؤیت با ابزار مثل تلسکوپ کافی در ثبوت هلال نبوده بلکه زمان شرعی برای ثبوت اوّل ماه زمانی بعد از حالت مقارنه و تولّد ماه است و آن هنگامی است که ماه در موقعیتی واقع شود که قابل رؤیت با چشم عادی باشد که تنها در این صورت هلال ماه قمری ثابت می شود.

نکته دوّم: آیا رؤیت موضوعیّت دارد در ثبوت هلال ماه و وجوب صیام و جواز افطار، یا طریقیّت دارد؟

در روایت صحیحه سهل بن سعد و دیگر روایات ملاک در ثبوت هلال رؤیت ذکر شده است: الصَّوْمُ لِلرُّؤْيَةِ وَ الْفِطْرُ لِلرُّؤْيَةِ، حال سؤال این است که مراد از رؤیت در روایات چیست؟

بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّه الْحَسَنِيِّ عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا يَقُولُ الصَّوْمُ لِلرُّؤْيَةِ وَ الْفِطْرُ لِلرُّؤْيَةِ وَ لَيْسَ مِنَّا مَنْ صَامَ قَبْلَ الرُّؤْيَةِ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطَرَ قَبْلَ الرُّؤْيَةِ لِلرُّؤْيَةِ قَالَ قُلْتُ: لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه فَمَا تَرَى فِي صَوْمِ يَوْمِ الشَّكِّ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ  لَأَنْ أَصُومَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُفْطِرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.[1]

اگر چنانچه رؤیت موضوعیّت برای وجوب صوم و یا جواز إفطار داشته باشد یعنی هر جا موضوع محقّق شود حکم نیز مترتّب می شود و ثبوت حکم فقط دائر مدار تحقّق موضوع «رؤیت» است خارجاً،و در این صورت می توانیم بگوییم رؤیت با تلسکوپ نیز کافی در إثبات هلال است و اما اگر رؤیت طریقیّت داشته باشد یعنی ملاک در تحقّق ماه رسیدن ماه به حدّی است که قابل رؤیت متعارف باشد خواه رؤیت بشود خواه رؤیت نشود. که در این صورت هلال ماه ثابت است ولو این که بواسطه مانعی مثل ابر رؤیت نشود حال اگر به حد قابل رؤیت متعارف نرسد هلال ماه ثابت نیست اگر چه با تلسکوپ امکان دیدن هلال باشد. قاعدتاً رؤیت در روایات طریقیّت دارد شاهد بر آن، این است که:

1- هلال ماه قمری با أمور دیگری غیر از رؤیت نیز هلال ماه ثابت می شود مثل گذشت سی روز، رؤیت در بلد دیگر، شهادت عدلین، در نتیجه از این که برای رؤیت بدل های دیگری نیز ذکر شده، إستفاده می شود که رؤیت طریقیّت دارد و اگر موضوعیّت داشت ذکر بدل معنی نداشت.

2- شاهد دیگر بر این که رؤیت طریقیّت دارد آیه 29 از سوره بقره است:«كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ»[2] که خداوند متعال ملاک در جواز إفطار را تبیّن قرار داده به عبارت دیگر تبیّن را غایت برای وجوب امساک روزه ذکر نموده است ، مرحوم امام ره قائلند که در آیه شریفه خود تبیّن موضوعیّت دارد و ظاهراً این قول منحصر به ایشان است و از دیگر فقهاء کسی قائل به موضوعیّت تبیّن نشده است که البتّه این کلام مستند به فتوای ایشان به احتیاط است که فرمودند:[3] بايد طلوع فجر محسوس شود و بين شبهاى مهتابى و غير آن ها فرق هست و در شبهای مهتابی «ایام البیض» بايد براى نماز مقداری صبر شود تا روشنايى طلوع فجر احراز شود.

ولی دیگر فقهاء همچون أستاد خویی ره قائلند که تبیّن در آیه شریفه[4] طریقیّت دارد برای زمای خاصی که طلوع فجر باشد، در نتیجه اگر دیروز فجر صادق مثلاًساعت 4/32 بوده امروز نیز اینچنین است اگر چه بواسطه مانعی مثل ابر و یا نور شدید ماه رؤیت نشوددر هر حال همچنان که تبیّن در آیه شریفه طریقیّت دارد رؤیت مذکور در روایات نیز طریقیّت دارد.

بعد از ذکر این دو مقدّمه دو شواهد بر این که رؤیت متعارف ملاک در ثبوت هلال است ذکر می شود:

1- شاهد اوّل: در قرآن کریم آمده است: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحجّ....[5]

ترجمه: «دربارۀ هلال‌هاى ماه از تو «رسول اللَّه سؤال مى‌كنند «که این هلال ها برای چیست که شکل آن ها دائم در حال تغییر است»بگو: آن ها بيان اوقات «تقويم طبيعى» براى «نظام زندگى» مردم و تعيين وقت حجّ مى‌باشند.[6]

توضیح أستاد اشرفی دامت برکاته:

این مواقیت که برای تعیین اوقات است یک أمر متعارف و برای همه جوامع بشری «للناس» بوده است که بر اساس آن با چشم عادی و متعارف در عصر إسلام از این هلال ها در تعیین اوقات إستفاده می نمودند و بلکه قبل از إسلام نیز مورد إستفاده بوده که با ظهور إسلام این مواقیت تأیید شده است و بنابر نظر منجّمین دقیق ترین وسیله سنجش زمان همان ماه های قمری است بر این اساس مسأله رؤیت هلال نیز حمل بر همان رؤیت متعارف عند الناس می شود و نمی توانیم رؤیتی که در إسلام مطرح بوده و مدار در صیام و إفطار قرار داده شده، این رؤیت را، رؤیت غیر متعارف قرار دهیم.

این در حالی است که تلسکوپ و دیگر ابزار جدید در آن زمان مطرح و متعارف نبوده بلکه رؤیت متعارف و با چشم عادی مطرح بوده است و از طرفی مسأله حمل موضوعات شرعی به مورد متعارف یک أمر تازه ای نیست و شارع مقدس هر موضوعی

که مطرح نموده بر اساس متعارف بوده است.

2-شاهد دوّم روایت صحیحه معمّر بن خلّاد است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ آخِرَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَمْ يَكُنْ هُوَ صَائِماً فَأَتَوْهُ بِمَائِدَةٍ فَقَالَ ادْنُ وَ كَانَ ذَلِكَ بَعْدَ الْعَصْرِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ صُمْتُ الْيَوْمَ فَقَالَ لِي وَ لِمَ قُلْتُ جَاءَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  فِي الْيَوْمِ الَّذِي يُشَكُّ فِيهِ أَنَّهُ قَالَ يَوْمٌ وُفِّقَ لَهُ قَالَ أَ لَيْسَ تَدْرُونَ أَنَّمَا ذَلِكَ إِذَا كَانَ لَا يَعْلَمُ أَ هُوَ مِنْ شَعْبَانَ أَمْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَصَامَ الرَّجُلُ فَكَانَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ كَانَ يَوْماً وُفِّقَ لَهُ «برای یوم الشک است که مردد بین دو ماه است» فَأَمَّا وَ لَيْسَ عِلَّةٌ وَ لَا شُبْهَةٌ فَلَا فَقُلْتُ أُفْطِرُ الْآنَ فَقَالَ لَا.[7]

ترجمه: معمّر بن خلّاد می گوید در روز آخر ماه شعبان بود که نزد حضرت موسی بن جعفر  نشسته بودم،حضرت روزه نبوده و غذایی را به من تعارف نمودند عرض کردم فدای شما شوم، من روزه هستم، حضرت سؤال فرمودند برای چه روزه گرفته ای؟ عرض کردم در چنین روزی، روزه بودم و خدمت پدر بزرگوارتان بودم که فرمودند:توفیق بر روزه داشته ای«گویا تأیید نمودند» بعد موسی بن جعفر  فرمودند: مگر نمی دانی استحباب گرفتن روزه به عنوان یوم الشک در صورتی است که نمی دانی آیا جزء ماه شعبان است یا جزء ماه رمضان در این صورت اگر روزه بگیری و معلوم شود ماه رمضان بوده است موفق به روزه ماه رمضان شده ای و این در صورتی است که آسمان ابری بوده و مانعی از رؤیت باشد و اما اگر هوا صاف بوده و هیچ مانعی از رؤیت هلال نبوده، یوم الشک نبوده که بعنوان درک ماه مبارک، استحبابی مطرح باشد. راوی سؤال می کند: آیا إفطار کنم؟ حضرت می فرمایند خیر.

مفاد روایت: از روایت مذکور إستفاده می شود که اگر آسمان صاف بوده و مانعی در آن نباشد و هلال رؤیت نشود أصلا یوم الشک نیست تا این که استحباب روزه به عنوان یوم الشک داشته باشد، بر اساس این روایت اگر هوا صاف بوده و هلال قابل رؤیت عادی نباشد، یوم الشک محسوب نمی شود0 حال اگر کسی با تلسکوپ در حالی که هوا صاف است هلال را رؤیت نماید این رؤیت إعتباری ندارد به عبارة أخری از این روایت إستفاده می شود که ملاک در رؤیت، رؤیت با چشم عادی است و لذا می فرماید: حال که در هوای صاف با چشم عادی هلال رؤیت نشده است چرا آثار یوم الشک را جاری نموده ای؟ مهم ترین دلیلی که برای کفایت رؤیت با چشم مسلح ذکر شده، صحیحه علی بن جعفر است:

الشیخ الطوسی ِبإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَنِ الرَّجُلِ يَرَى الْهِلَالَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَحْدَهُ لَا يُبْصِرُهُ

غَيْرُهُ، أَ لَهُ أَنْ يَصُومَ؟ قَالَ: «إِذَا لَمْ يَشُكَّ فِيهِ فَلْيَصُمْ، وَ إِلَّا فَلْيَصُمْ مَعَ النَّاسِ». [8]

ترجمه: شیخ طوسی ره به سند خود، از على بن جعفر نقل مى‌كند كه وی از برادر خود، موسى بن جعفر  پرسيد: كسى به تنهايى، هلال را در ماه رمضان مى‌بيند و هيچ كس ديگر، جز او،آن را نمى‌بيند، آيا وى حقّ دارد روزه بگيرد؟ امام  فرمودند: اگر شك ندارد، روزه بگيرد و گرنه با مردم دیگر روزه بگيرد.

مفاد روایت:اگر كسى به تنهايى هلال ماه را به جهت تیزبینی مى‌بيند و غير از او كسى نمی تواند هلال را ببيند ، هر گاه شك نداشته و به رؤيت خود يقين داشته باشد، ترتّب آثار ماه جديد بر او واجب است «باید روزه بگیرد» تعبير «يرى الهلال وحده و لا يبصره غيره» ظهور در ديد انفرادى اين شخص دارد؛ بدين معنا كه تنها اين شخص،به جهت تیزبینی خاصی که دارد هلال را مى‌بيند و كسى غير از او آن را نمى‌بيند یعنی متعارف مردم قدرت دیدن هلال را ندارند؛ نه اين كه كسى غير از او هلال را نديده است، بنابراين روايت ياد شده دلالت دارد كه رؤیت اين شخص معتبر است حتى با فرض این كه چنين ديدى براى ديگر مردم ممكن نبوده و غیر متعارف باشد، در نتیجه همچنان که رؤیت غیر متعارف این فردِ تیزبین در روایت مذکور موجب إثبات هلال شرعی برای وی می شود، رؤیت غیر متعارف و بوسیله چشم مسلح نیز موجب إثبات هلال خواهد بود و اگر کسی با ابزار پیشرفته مثل تلسکوپ هلال ماه را ببیند ولی دیگران نبینند اوّل ماه برای وی ثابت است.

جواب أستاد آیة اللّه اشرفی دامت برکاته:

اوّلاً: این روایت در یمّ «در مقام بیان» این نیست که فقط قابلّیت رؤیت برای یک فرد بوده و دیگران نمی توانستند رؤیت کنند زیرا ممکن است دیگران أصلا برای استهلال نرفته اند و یا او در مکانی بوده « مثل بیابان و هوا در آنجا صاف بوده و به این جهت رؤیت نموده نه به جهت تیز بینی» و دیده ولی دیگران در آن مکان نبوده و ندیده اند.

ثانیاً: شاید علت ندیدن هلال توسّط دیگران این بوده که مکان ظهور هلال را در آسمان اشتباه شناسایی نموده و در نتیجه هلال ماه را ندیدند و یا این که مانعی برای آن ها در آن منطقه بوده که ندیدند ولی آن فرد جایگاه ماه را در آسمان شناسایی نموده و هلال را رؤیت نموده است و یا در مکانی بوده که مانع برای آن فرد نبوده است«مثلاً بالای کوه بوده است».

ثالثاً: بر فرض این که رؤیت بوسیله چشم تیزبین برای إثبات هلال ماه کافی باشد، چه ارتباطی به رؤیت با چشم مسلح و به وسیله تلسکوپ دارد تا این که قیاس نموده و بگوییم همچنان که رؤیت غیر متعارف این فردِ تیزبین موجب إثبات هلال شرعی برای وی می شود، رؤیت غیر متعارف و بوسیله چشم مسلح نیز موجب إثبات هلال خواهد بود.زیرا رؤیت با چشم مسلح بوسیله ابزار خاصی رؤیت حاصل می شود بر خلاف رؤیت فرد تیزبین که بدون ابزار است.

رابعا» :این جواب و جواب بعدی در درس قبل ذکر گردید» مفاد این روایت این است که رؤیت قطعی فرد منشأ برای ثبوت هلال برای وی خواهد شد و این روایت ظاهراً اشاره دارد «ناظر است» به روایاتی که مفادش این است که در إثبات هلال ماه، رؤیت یک نفر برای دیگران إعتباری ندارد زیرا ممکن است تخیّل رؤیت نموده باشد و راوی گویا سؤال می کند شما که فرمودید: «یا در روایات دیگر مذ کور است» که رؤیت یک فرد برای دیگران کفایت نمی کند[9] و باید دیگران هم ببینند تا هلال ماه ثابت شود «با توجّه به عدم إعتبار رؤیت او برای دیگران» آیا برای خودش هم رؤیت ثابت و حجّت نیست؟ امام  در هنگام جواب توجّه داشته اند که رؤیت یک نفر برای دیگران حجّت نیست و با توجّه به این که برای دیگران حجّت نیست، فرمودند اگر برای خودش قطع حاصل شود هلال ماه فقط برای او ثابت است.

خامساً: این روایت در مقام ردّ نمودن قول بعضی از عامّه است که گفته اند اگر کسی به تنهایی هلال ماه را رؤیت کرد ولی دیگران رؤیت ننمودند، این رؤیت حتی برای خودش هم إعتباری ندارد.

نتیجه: این روایت در مقام بیان این نیست که رؤیت مطلقا حجّت است ولو این که بوسیله رؤیت غیر متعارفِ تیز بینی باشد تا این که إستفاده کنیم : همچنان که رؤیت هلال ماه بوسیله فرد تیزبین موجب ثبوت هلال است، رؤیت با چشم مسلح و

تلسکوپ نیز موجب ثبوت هلال است.

 


[3] - استفتاءات «امام خمينى»، ج‌1، ص: 132‌سوال: رأى مبارك درباره موضوع فجر صادق در شبهاى مهتابى بر اين است كه قدرى تأمل شود تا سپيده فجر بر مهتاب غلبه نمايد، آيا باز فتواى شريفه بر اين منوال است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، چند دقيقه قابل تأمّل است و شبهاى مهتابى چند شب در ماه قمرى مى‌باشد؟جواب: ميزان شبهايى است كه روشنايى ماه بر طلوع فجر غالب است و بايد براى نماز صبر كند تا روشنايى طلوع فجر احراز شود.سوال: آيا در وقت اذان صبح ميان شبهاى مهتابى و غير مهتابى فرق واقعى است يا ظاهرى و آيا روشن شدن أفق اگر طبق ساعت و مشاهده فجر در روز قبل معلوم باشد با وجود مانع از جهت روشنى ماه يا وجود ابر غليظ واقعا براى نماز كفايت مى‌كند يا اينكه بايد فجر با فرض روشنى مهتاب، روشن و واضح شود؟جواب: .بايد طلوع فجر محسوس شود و بين شبهاى مهتابى و غير آنها فرق هست و ساعت و محاسبات علمى ميزان نيست
[4]  .
[6] - در شان نزول آیه شریفه آمده است: معاذ بن جبل از رسول اكرم .سئوال نمود كه هلال ماه چيست؟ در آغاز مثل ريسمانى باريك ظاهر مى‌شود و بتدريج زياد مى‌شود تا به صورت «بدر» كامل درمى‌آيد و سپس به تدريج كم مى‌شود تا به صورت اوّل برمى‌گردد؟ آنگاه آيه مذكور نازل گرديد
[9] 3- صحيحة محمّد بن مسلم عن أبي جعفر : «قال: إذا رأيتم الهلال فصوموا، و إذا رأيتموه فأفطروا، و ليس بالرأي و لا بالتظنّي و لكن بالرؤية. قال: و الرؤية ليس أن يقوم عشرة فينظروا فيقول واحد: هو ذا هو، و ينظر تسعة فلا يرونه، إذا رآه واحد رآه عشرة آلاف، و إذا كانت علّة فأتمّ‌ شعبان ثلاثين.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo