< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

95/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: أخذ أجرت در اذان/ أخذ أجرت بر واجبات/ نوع پنجم از مکاسب محرّمه/ مکاسب محرّمه

روايت پنجم:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى «ثقه» عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ‌ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ مُوسَى بْنِ أُكَيْلٍ النُّمَيْرِيِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ: «لَا يُصَلَّى خَلْفَ مَنْ يَبْتَغِي عَلَى الْأَذَانِ وَ الصَّلَاةِ الْأَجْرَ، وَلَاتُقْبَلُ شَهَادَتُهُ».[1]

بحث سندی:

محمد بن موسی: توثیق نشده است، ایشان بین چند نفر مشترک هستند.[2] احمد بن الحسن بن علی [بن فضال]: ثقه است.[3] موسی بن اکيل النميری: ثقه است.[4] علاء بن سيابة: در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قرار گرفته، وعلی المبنی ثقه است.[5]

روايت ششم:

بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ ‌ قَالَ:«لَا تُصَلِّ خَلْفَ مَنْ يَبْغِي عَلَى الْأَذَانِ وَالصَّلَاةِ بِالنَّاسِ أَجْراً وَلَاتَقْبَلْ شَهَادَتَهُ».[6] إحتمال دارد که این روایت متحد با روایت قبلی باشد، به خصوص با توجه به این که هر دو روایت از امام باقر  نقل شده و متن روایت واحد است.

طريق به کتاب محمّد بن مسلم: مرحوم صدوق می فرمایند: «وما كان فيه عن محمّد بن مسلم الثقفيّ‌[7] فقد رويته عن عليّ بن أحمد بن عبد اللّه ابن أحمد بن أبي عبد اللّه، عن أبيه‌[8] ، عن جدّه أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ، عن أبيه محمّد بن خالد، عن العلاء

بن رزين، عن محمّد بن مسلم».[9]

أستاد خوئی نسبت به طریق شیخ صدوق می فرمایند: «وطريق الصدوق إليه: علي بن أحمد بن عبد الله بن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن جده أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه محمد بن خالد، عن العلاء بن رزين. و الطريق ضعيف بعلي بن أحمد».[10]

آقای بروجردی معتقد بودند که افرادی را که مرحوم صدوق روایت را به آنها آغاز می کند، در حقیقت صاحبان کتب هستند، و لذا در حقیقت شیخ صدوق روایت را از کتاب ایشان نقل می کند، بنابراین، شیخ در مشیخه، سند خودش را به کتاب می آورد، و با توجه به اشتهار این کتب، نیازی به ذکر سند به این کتاب نیست؛ پس، سند، سند اجازه است، نه سند روایت.

أستاد خوئی إشکال می کردند، اگر کتاب محمّد بن مسلم به مرحوم صدوق به طریق معتبری رسیده باشد، طبیعتاً روایت معتبر می شود، امّا در صورتی که طریق به کتاب ضعیف باشد، در این صورت نمی توان اطمینان پیدا کرد که کتاب «محمّد بن مسلم»ی که به شیخ صدوق رسیده همان کتابی باشد که وی تالیف کرده است.

أستاد: کلام آقای بروجردی را تا حدودی می توان مورد توجه قرار داد.

جمع بندی بحث :برخی معتقدند که روایات ناهیه در اذان اعلامی است، و ناظر به اذان شخصی نیست. اگر بگوئیم، أخذ أجرت در برابر عمل عبادی محذوری ندارد، بنابراین، أخذ أجرت برای اذان حتّی برای خود شخص جائز است، الّا این که شبهه شده که در اجاره بر اذان، نفعی به موجر باز نمی گردد.برخی گفته اند که در اجاره در اذان شخصی، نفعی به مستاجر باز نمی گردد، ولی در جواب گفته شده که می توان برای آن فائده ای تصویر کرد، مثل امامت جماعت، که شخصی را اجیر کند که برایش اذانِ جماعت بگوید.امّا نسبت به «اجاره در اقامه»، هیچ فائده ای به مستاجر نمی رسد، البتّه ، استماع اذان دیگری، فائده اش علم به دخول وقت در اذان اعلامی، وسقوط اذان از سامع در اذان شخصی و... است، امّا اجاره بر اقامه دارای اثری نیست.

[1] . وسائل الشیعة، حرّ عاملی، ط آل البيت، ج27، ص378، کتاب الشهادة، باب32، ح2.
[7] . محمّد بن مسلم بن رباح من أصحاب الصادقين و أبى الحسن عليهم السلام و كان من أوثق الناس و أفقه الاولين و قد أجمعت العصابة على تصحيح ما يصحّ عنه، كما قال العلامة في الخلاصة، له كتاب يسمى الاربعمائة.
[8] . على بن أحمد بن عبد اللّه البرقي و أبوه و جده عبد اللّه غير مذكورين.
[9] من لایحضره الفقیه، ج4، ص424.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo