< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

94/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت نقاشی ومجسّمه سازی/نوع چهارم از مکاسب محرّمه/مکاسب محرّمه

ساخت تصوير به اشتراک دو نفر:

سخن در آن بود که آیا تصویری که از فعل دو نفر یا بیشتر به وجود می آید حرام است یا خیر؟مرحوم صاحب جواهر می نویسند: «و لو حصل الصنع من اثنين دفعة كانا مصورين، و مع التدريج ففي شرح الأستاد أن المدار على الأخير، قلت: لعل الأقوى التعلق بالأول أيضا، إذا فرض كون المقصود لهما ذلك من أول الأمر، لصدق الاستناد إليهما، ومنه يظهر ما في إطلاق قوله أيضا بعد ذلك، و مع التفريق يتعلق بالحكم الجامع».[1]

اگر دو نفر با هم به صورت مشترک مجسّمه ای را دفعه انجام دهند هر دو مصوّر هستند، واگر به تدریج انجام دهند، در شرح أستاد ـ که منظور ایشان شرح قواعد مرحوم کاشف الغطاء است[2] ـ فرموده اند: عمل شخص دوّم که کار را به اتمام رسانده حرام است. مرحوم صاحب جواهر می فرمایند: اگر نفر اوّل قصد داشته که تصویر را ایجاد کند، عمل او نیز هم حرام است چرا که تصویر بر هر دوی آنها صادق است.

بیان أستاد اشرفی : به نظر می رسد کلام صاحب کشف الغطاء صحیح است؛ لذا اگر هر دوبا هم عمل را انجام بدهند هر دو مستحقّ عقاب هستند. بنابراین، این که مرحوم أستاد خمینی[3] ادّعا می کنند که در صورت فعل از دو نفر صادر شود تعابیر «مَن صوّر صورة»[4] ، «ایّاکم وعمل الصور»[5] شامل نمی شود، ادعای قابل خدشه است؛ چرا که کلمه «مَن» هم بر یک نفر إطلاق می شود و هم بر چند نفر. همچنان که مقتضی «ایاکم وعمل الصور» آن است که شارع تحقّق این عمل در خارج را مبغوض می داند البتّه باید بحث شود که آیا همه مستحقّ یک عقاب علی حدة هستند... یا آن که عقاب یکی بیشتر نیست و بر افراد تسقیط می شود.

فرع: تصویر بعضی از حیوان:

اگر کسی قسمتی از مجسّمه را بسازد و بقیه آن را نسازد و رها کند عملش حرام است یا خیر؟

برخی گفته اند که چون ساخت تصویر ناقص مصداق «من صوّر صورة» نمی شود، ولذا حرام نمی باشد.

گفته شد که صاحب جواهر[6] فارق در مسئله را به «قصد» دانسته اند، یعنی: اگر کسی از ابتدا قصد دارد که تصویر ناقص بسازد عملش حرام نیست، و «من صوّر صورة»[7] [8] [9] شامل نمی شود. اما اگر از ابتدا قصد دارد که تصویر کامل بسازد، سپس پشیمان بشود، یا مانعی پیش بیاید که نتواند کار را به اتمام برساند. مرحوم شیخ و صاحب جواهر معتقدند چون وی قاصد تصویر تامّ بوده، مستحقّ عقاب است.

در برابر مرحوم إمام خمینی معتقدند که اینها مشمول أدلّه نیست، چرا که دلیل حرمت «من مثّل مثالاً» و«من صوّر صورة» ذکر کرد، و کسی که به هر دلیلی مقداری از صورت را بکشد، مصداق تصویر نیست.

أستاد اشرفی: اگر کسی که از اول قصد دارد تصویر ناقص بسازد، عملش حلال است، وحتی از باب تجری هم حرام نیست. اگر کسی که از اوّل قصد دارد که از ابتدا تصویر کامل بسازد ولی در میانه کار منصرف شود، عملش اگر تجری را حرام بدانیم، حرام است مناسب است در اینجا بین واجبات و محرمات مقایسه شود.

در «واجبات ارتباطی»، به مقدار اشتغال مکلّف به عمل در حال اتیان واجب برای او ثواب ثابت است، البتّه تحقّق امتثال متوقف بر آن است که عمل را به قصد مجموع برساند که در این صورت پس از اتمام عمل، مکلّف «امتثال واطاعت» تکلیف کرده است.

حال در «نواهی»، مثل ساخت مجسّمه ذی روح، آیا عمل بعد از اتمام آن، متصف به حرمت می شود؟ یا آن که از لحظه اوّل اشتغال به ساخت مجسمه، عملش متّصف به حرام می شود؟ یا آن که بعد اتمام عمل، أعمال سابقه اش در آن هنگام متصف به حرام می شود.

إحتمال اخیر ناصحیح است، چرا که «الشيء لاینقلب عمّا هو علیه»، ومعقول نیست که اعمالی که به صورت حلال صادر شده، پس از اتمام عمل، متّصف به حرمت بشود.

إحتمال دارد که در واجبات، از لحظه اوّل، وجوب فعلی باشد، ولی وجوب منبسط به تک تک اجزاء می شود، در حرام نیز از لحظه اوّل اشتغال به عمل محرّم، حرمت فعلی است، وبه مقدار إرتکاب حرام، تکلیف متّصف به حرمت می شود.

إحتمال دارد که همانطور که در امتثال و اطاعت واجب، از لحظه اوّل به نحو «شرط متاخّر» معلّق به اتمام عمل است، همچنین در نواهی، حرمت از لحظه اوّل حرمت فعلی است و البتّه به نحو «شرط متاخّر» متوقف است به آخر رسیدن عمل است.

 


[2] أستاد ما شیخ حسین حلّی می فرمود: کاشف الغطاء می گفت: «أنا أفقه الفقهاء». کاشف الغطاء فهم عرفی خوبی و ذهن وقّادی در فهم روایات داشته.زمانی که مدتی به ایران آمده بودم، سپس مجرّداً به نجف برگشتم، و در مدرسه قوام سکونت داشتم، آقای سید محمّد تقی بحرالعلوم ـ از احفاد سید بحرالعلوم ـ که سید بزرگواری بود و قبل از نماز برای تجدید وضو به مدرسه قوام می آمد، از جمله یک دفعه که ایشان به مدرسه آمد، از ایشان از حالات مرحوم سید بحرالعلوم پرسیدم.وی گفت: اطّلاع زیادی از ایشان نداریم، همین را می دانیم که ایشان ملتزم به دعای «صیفی صغیره» بود ـ که احتمال دارد همان دعایی باشد که در مفاتیح به این عنوان ذکر شده، باشد ـ . سپس به مناسبتی گفت: بحرالعلوم هنگامی که به کربلا می رفتت، ابتدا خدمت آقا باقر بهبهانی برای دست بوسی ایشان می رفت، سپس مشرف به حرم امام حسین برای زیارت می رفت. وقتی به ایشان اعتراض می شد می فرمود: اینان ابواب الائمه هستند، ما اهل بیت را از طریق اینان شناختیم، اوّل باید به دیدن ایشان برویم.آقا باقر بهبهانی در آخر عمر دچار فراموشی شده بود، ولذا خود را خلع مرجعیت کرده بود، والبته برای اشتغال به فقه، در کربلا شرح لمعه می گفت، وحید بهبهانی به مقام علمی و عظمت سیّد بحرالعلوم معتقد بود.آقای محمّد تقی بحر العلوم می فرمود: در سفری که آسید مهدی بحرالعلوم با شاگردانش به کربلا مشرف شد و به دیدن آقا باقر بهبهانی رفت و دست ایشان بوسید. مرحوم آقا باقر گفت: آقا این بچه ها هوس کشمش پلو کرده اند، وبا توجه به این که کشمش می جوشد، نظر فقهی شما چیست؟ سید گفت من احتیاط می کنم البته شیخ جعفر اجازه می دهد ـ در رسائل هم در بحث استصحاب تعلیقی هست، وسید بحرالعلوم بر اساس استصحاب تعلیقی احتیاط می کرد ـ وحید بهبهاتی گفت: شیخ جعفر کاشف الغطاء را می گوئید! سپس وحید بهبهانی فهم واجتهاد او را تایید کرد و حکم به جواز کرد. «أستاد دام ظلّه».
[7] وسائل الشيعة / ج‌17 / 298 / 94 - باب تحريم عمل الصور المجسمة و التماثيل ذوات الأرواح خاصة و اللعب بها و جواز افتراشها ..... ص : 295.
[8] وسائل الشيعة / ج‌17 / 297 / 94 - باب تحريم عمل الصور المجسمة و التماثيل ذوات الأرواح خاصة و اللعب بها و جواز افتراشها ..... ص : 295.
[9] وسائل الشيعة / ج‌17 / 297 / 94 - باب تحريم عمل الصور المجسمة و التماثيل ذوات الأرواح خاصة و اللعب بها و جواز افتراشها ..... ص : 295.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo