< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

94/03/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غنا

تا به این جا دیدیم که کر و فر در مورد مفهوم غنا فراوان بود کلمات لغویین مختلف بود. صاحب مستند دوازده معنا را از غنا ارائه داد. در کلمات فقها نیز إختلاف فراوانی در تفسیر غنا وارد شده است. در جمع بندی نهایی مطالب، نوشته ای داریم که در هشت قسمت، مطالب را سامان داده‌ایم«که طالبان غفلت نفرمایند» که به برخی از آن مطالب در این جلسه إشاره می شود :

مطلب أوّل: صدای خوش در آدمی موهبتی الهی است. همه کس به این نعمت و هنر دست نمی‌یابند، برخی دارای صدای خوش و الحان زیبا هستند که دیگران فاقد آن می‌باشند.

مطلب دوّم: بی تردید همانطور که آدمی حظ بصر دارد و از دیدن مناظر طبیعی جهان خلقت لذت می‌برد یقینا از صدای خوش، آدمی لذت می‌برد و این لذت ریشه در فطرت او دارد. در نهاد بشریت و فطرت إنسان از روز أوّل این مسأله قرار داده شده که إنسان از صدای خوش لذت می‌برد بلکه این أثر در حیوانات نیز قابل انکار نیست. مثلا هندی ها با نواختن موسیقی مار را به رقص در می‌آورند. این داستان معروفست که وقتی حضرت داود می‌خواندند پرندگان و چرندگان جمع می شدند.

پس بهره مندی از صدای خوش از أوّل خلقت با فطرت إنسان همسو بوده است. پس کیف کردن و لذت بردن از صدای خوش مخالف فطرت و شرع نیست و نه صدای خوش در افراد خلاف دستورات دینی است ، خدای متعال به برخی این موهبت را داده و به انبیا و اوصیای معصوم نیز این لطف را نموده است پس نه داشتن صدای خوش و نه لذت از صدای خوش مخالفتی با شریعت ندارد.

مطلب سوم: همه موهبتهای الهی ممکن است در مسیر حق یا در مسیر باطل قرار گیرد. این چشم و زبان و اعضای بدن با تمام عظمتی که دارد می تواند در مسیر گناه و طغیان و انحراف بکار رود. در مورد صدای خوش نیز امکان دارد که در مسیر حق و توجّه به خدای متعال بکار رود و ممکن است شیطان صفتان این موهبت را در مسیر باطل بکار برند. پس همه موهبتهای الهی دارای این دو ویژگی هستند:﴿ انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا﴾[1]

مطلب چهارم: همیشه زور مداران و زر اندیشان و ثروت اندروزان برای لذائذ خود دست به هر کاری می‌زدند تا کیف و بهره دنیوی و جسمی و جنسی خود را افزایش دهند.به إعتقاد ما نیز همیشه نفس، اماره به سوء بوده است و ثروتمندان از هیچ کاری برای دست یابی به لذائذ مادی خود دریغ نداشتند:

شنیدم که از نقره زد دیک دان به زر ساخت آلات خوان عنصری

از جمله معروف است که سلطان محمود غزنوی برای اشباع غریزه جاه طلبی، شعرا را به دور خود جمع می کرد تا وصف عظمت و بزرگی او را به شعر درآورند. شعرای بزرگی چون فردوسی و در مرتبه بعد شاعرانی مثل انوری و سیستانی و...به دربار او رفت و آمد داشتند.«البتّه با شرایط آن زمان و برای درامان ماندن از شر سلاطین و حکام جور راه دیگری برای شعرا وجود نداشت.» این مسأله در ملوک ثروتمندان پیوسته وجود داشت همانگونه که الواتها برای لذات جنسی هزینه می کنند این ها نیز برای لذات جسمانی خود دست به هر کاری می‌زدند. در دوران امویان، اگر چه معاویه اهل حفظ ظاهر بود ولی فرزند شراب خوار میمون بازش یزید هیچ ابایی از تظاهر به میگساری و عیاشی و تشکیل مجالس بزم با حضور رامشگران و نوازندگان نداشت.

 

در عصر عباسیان خلفایی مثل هارون الرشید ملعون، در این زمنیه دارای شهرت اند. در حالات هارون نقل شده که به خواننده ای به نام ابراهیم موصلی فقط در یک نوبت دویست هزار دینار پرداخت.«اگر هر دینار را به قیمت امروز حدود یک میلیون تومان، حساب کنیم به رقم نجومی آن پی خواهید برد.» همچنین پسر خبیث هارون، امین که در این زمینه ها و هوسرانی ها و عیاشی ها از پدر بدتر بود. ابراهیم موصلی و فرزندش اسحاق در پی گرم کردن مجالس عباسیان پول هنگفتی به جیب زدند. البتّه بدانید که قبل از خلفای نامسلمان إسلامی، در ایران ما و در زمان ساسانیان و اشکانیان این برنامه ها و مجالس بزم و خواندن و نواختن و رقص و دست افشاندن و روابط کثیف جنسی وجود داشته است و در زمانه های بعد نیز متاسفانه این فرهنگ به دستگاه خلفای اموری و عباسی و بعد هارون و متوکل خبیث و دیگر خلفای عباسی راه پیدا کرد.

باری گفته شد که همگان از موهبت الهی صدای خوش بهره می‌برند البتّه زر مداران و زور مداران از این نعمت الهی، به دنبال تتمیم لذات جسمانی و عیش و نوش شیطانی خود هستند.

نکته دیگر آن که هر شعر و نوای زیبا و لحن دلربا، در صورت تکرار خسته کننده می باشد البتّه غیر از قرآن کریم که با این مصنوعات بشری قابل قیاس نیست و برای مؤمن صادق، همیشه تازه و پرجاذبه و شفا بخش و هدایت آفرین است.

تنوع طلبی و پرهیز از ملال تکرار، عاملی است که موسیقی آن ها به دنبال تغییر ریتم و آهنگ و نوآوری در موسیقی خود باشند تا به این وسیله بیش از پیش، اصحاب قدرت را از خود راضی کنند.

با توجّه به دستگاههای 12 یا 24 گانه موسیقی، امثال ابراهیم موصلی هرشبی آهنگی می‌ساختند تا بهتر و بیش‌تر جلب نظر نماید.

عامل دیگر رواج غنا و موسیقی، درآمد زایی بی دردسر از راه خوانندگی یا نوازندگی بود که مشتریان فراوانی در سطح خلفا و حاکمان ستمگر داشت. عاملی که سیلی از افراد را به سوی آموختن و فراگیری موسیقی گسیل داشت. تشکیل و تنوع در آهنگها و موسیقی ها و إیجاد گروه های موسیقی و به اصطلاح گروه سرود، توسّط امثال ابراهیم موصلی و دیگران یکی از راه های مهم درآمد زایی را در آن عصر إیجاد کرد. کتابها در کیفیّت الحان و فن موسیقی تدوین شد چنان که امروزه شاهد هستیم که برای یک کلیپ موسیقی گروهی از خواننده و نوازنده و شاعر و تنظیم کننده صدا و... مشغول به کار هستند. بعد از ابراهیم هم پسرش اسحاق، این مسیر تعلیم و آموزش عمومی را إدامه داد، اموری که همه و همه برای جذب ثروت و مجلس آرایی پادشاهان رونق گرفته بود.

در کنار عوامل فوق، برای جذابیت بیشتر و بالا بردن سرگرمی، دختران ماهرو و پسران امرد را بکار می‌گرفتند تا بزم سلطان را هرچه بیشتر جذابیت بخشند. در این راستا آموزش به مغنیات و کنیزکان جوان خواننده افزایش یافت تا جایی که دو شهر مهم إسلامی یعنی مکه و مدینه مرکز مهم تربیت کنیزکان خواننده شد. دخترکان جوان خواننده ای که بزم خلفا و ثروتمندان و گاه برخی از هاشمیان را گرم می کرد ند. در تاریخ آمده که پیرزنی دست دو کنیز را گرفته و با خود می‌برد، یکی از شیعیان بدو برخورد و از قیمت کنیزکان سؤال نمود، پیرزن گفت تو خریدار نیستی! زیرا آن دو کنیز از قدرت خوانندگی برخوردار بودند و قیمتی دوچندان نسبت به کنیزهای فاقد این مهارت داشتند. در مطالعه تاریخ مشاهده می‌کنیم که چگونه یک امر فطری و یک علاقه طبیعی به صدای خوش، به خاطر هوی و هوس دنیا طلبان و قدرت مداران به انحرافات گسترده در ریتم و نواهای باطل تبدیل می شود.

باز عامل دیگری نیز در کنار عوامل فوق مورد توجّه صاحبان مدارس موسیقی قرار گرفت و بدرستی فهمیدند که ابزار و الحان موسیقی آنگاه جاذبه دارد که توام با اشعار عاشقانه و مبتذل و تحریک کننده باشد، مثل ترانه هایی که امروزه رایج است و کسی اشعار فاخر و عبرت انگیز بابا طاهر و صائب تبریزی و سعدی را با آن زمزمه نمی‌کند بلکه عمدتاً اشعار عاشقانه سخیفی با مضامین فراق معشوق و هم خوابگی و... خوانده می شود ، روشن است که در محضر امثال هارون خبیث، آراستن مجلس و برگزاری جلسه قرائت قرآن مطلوب نباشد!

کیفیّت برگزاری این مجالس در دربار پادشاهان خود داستان دیگری دارد که چگونه در یک سالن بزرگ و باعظمت، پرده ای آویخته و پادشاه در طبقه بالاتر از دیگران و به اصطلاح در شاه نشین، جلوس کرده و هریک از گروه های شاهزادگان و لشکریان و دانشمندان در مرتبه ای پایین تر به فاصله ده ذراع از هم نشسته و مجلس به محوریت خوانندگان با آن آهنگها و اشعار کذایی و خوانندگانی که وصفشان گذشت برگزار می شد، خود تصور کنید که مجموعه و فضای آن مجلس، چه حالتی از رقص و عیش و نوش و میگساری و فتنه انگیزی را در میان شرکت کنندگان رقم می‌زند؟ آیا بر این مجلس سراسر تحریک و ابتذال، نامی جز مجلس لهو و لعب می توان گذاشت؟ این مجلس مصداق همان مجالسی است که به تعبیر إمام  در تمایز بین حق و باطل، بی تردید باید غنا را در زمره امور باطل قرار داد، همان غنایی که به تعبیر روایات، عش نفاق است و آدمی را به دیوثی و بی غیرتی می‌کشاند و این همه در روایات از آن نکوهش شده است.

به نظر ما إنسان دردانه خلقت است: ﴿لما خلقت بیدیّ...﴾[2] و آفرینش برای رسیدن او به مقام والای عبودیت است. خدای متعال در فطرت آدمی میل به صدای خوش و کشش به صدای زیبا را قرار داده است، البتّه صداهای خوشی که توام با مضامین عالی قرآنی و اشعار عبرت آمیز و روضه ها و مراثی أوّلیای دین باشد در این صورت است که شارع مقدس، آن را تجویز کرده و بلکه به آن تحریض کرده است. بطور کلّی شارع مقدس با هرگونه هنری از جمله هنر و جلوه صدا و لحن دلربا و نغمه های زیبا مخالفتی ندارد بشرطی که این هنر در خدمت اهداف متعالی و اصول اخلاقی باشد و زمینه رشد و کمال و تعالی روحی بشر را فراهم آورد. همان صداهای عرشی پیامبر اکرم  و إمامان دین که نغمه قرائت قرآن آن ها دوست و دشمن را به سوی خود جلب کرده و راه تبلیغ دین را هموار و زمینه هدایت انسانهای بسیاری را فراهم آورد:

چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن.

 


[1] . سوره انسان، سوره76، آیه3.
[2] . سوره ص، سوره38، آیه75.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo