< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

93/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: أنفال در عصر غیبت.

پس از بیان موارد أنفال، این بحث مطرح می شود که آیا احیای زمین در عصر غیبت هم موجب ملکیّت زمین برای احیا کننده زمین می شود یا خیر؟ اصحاب و فقهای شیعه تسالم و إتّفاق دارند که اگر در عصر غیبت، فردی از شیعیان اراضی موات یا بدون مالک را احیا کند مصداق تحلیل وارده در روایات و قاعده«من أحیا أرضا فهی له» بوده و حق تصّرف در آن زمین را خواهد داشت. باز جای این سؤال وجود دارد که آیا علاوه بر حق اختصاصی تصّرف، شیعه در صورت احیای زمین، مالک آن زمین می شوند یا خیر؟ در صحیحه ابی خالد کابلی خواندیم که در عصر غیبت، تصّرف شیعه در آن زمین هارواست اما إمام زمان  در عصر حضور، از شیعیان، طسق یا خراج آن زمین هارا گرفته و زمین را در اختیار شیعیان قرار می دهد.

اما بر غیر شیعه نه در عصر غیبت و نه در عصر حضور انتفاع و إستفاده ازین زمین هاروا نیست. روایت ذیل نیز از پیامبر اکرم  نقل شده است که فرمودند:«عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ: عَادِي الْأَرْضِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ثُمَّ هِيَ لَكُمْ مِنِّي فَمَنْ أَحْيَا مَوَاتاً فَهِيَ لَهُ‌»[1] یا در روایت فضلا آمده است: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  قَالا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مَوَاتاً فَهِيَ لَهُ.» [2] بنابر این دو روایت هرکسی از شیعیان که به احیای زمین های أنفال بپردازد آن زمین از آنِ وی خواهد بود. البتّه در مورد معنای«فهی له» بین اصحاب ما إختلاف است و برخی فقط إجازه تصّرف را از آن برداشت کرده اند و أستاد خوئی ره نیز اباحه تصّرف و تمتع از زمین و معادن و... را سیره مستمره مسلمین می دانند و در مورد صحیحه مسمع بن عبد الملک[3] که تحلیل را مقید به زمان ظهور إمام زمان  کرده نظری نمی دهندچرا که امر أنفال را در زمان ظهور از وظائف إمام  میشمارند.

 

البتّه اگر در روایت مستدرک، عبارت «فهی لکم ایها المسلمون» باشد اباحه یا ملکیّت أنفال، اختصاصی به شیعه ندارد و برای همه مسلمانان رواست.«در کتاب مستدرک، عبارت مسلمون نیست بلکه عبارت روایت به نحو مذکور در کلام فوق است:«هی لکم منی» ولی أستاد خوئی با عبارت «ایها المسلمون»این روایت را نقل می‌کند» اما با توجّه به روایاتی که همه زمین را مختص به معصوم می‌شمارد و یکی از مصادیق زمین، زمین های أنفال است که آن نیز همگی تعلّق به إمام معصوم دارد و روایاتی که همه انسانها را بجز شیعیان، مشغول الذمّه به حقوق أهل بیت  میشمارد باید گفت که اگر کسانی غیر از شیعه، این زمین هارا احیا کنند مالک زمین نمی شوند. اما از طرفی دیگر در سیره جاریه تا عصر حاضر مشاهده می شود که اهل سنّت نیز با احیای زمین، مالک آن می شوند بلکه در بحث خمس، کفّار ذمی یا معاهد نیز اگر زمینی را بخرند مالک آن زمین شده و آثار ملکیّت بر آن زمین بار می شود .

در حل این مشکله باید گفت«مبسوط آن در جلسه آتی خواهد آمد...» ملکیّت این زمین هانسبت به شیعیان، حقیقی و قطعی می باشد اما ملکیّت غیر شیعه بر این زمین هاغیر حقیقی و ظاهری بوده و آثار ملکیّت حقیقی بر آن بار نمی شود . فقط از جهت انتظام و سامان امورست که چنین ملکیّت موقت و ظاهریه ای برای این گروهها وضع شده است.یکی دیگر از موارد أنفال را میراث من لا وارث له معرفی کردیم. در مورد تحلیل این مورد از أنفال برای شیعیان باید گفت که فقها تسالم دارند شیعیان، مالک این أموال نمی شوند و فقط بایستی آن ها را از جانب مالک حقیقی آن به تصدق بدهند.

در مورد صفایا الملوک و قطایع و أموال منقول به دست آمده از پادشاهان«حتّی مواردی چون أموال طاغوتیان یا أموال بهائیان» نظر أستاد آن است که دلیلی بر اباحه این أموال برای شیعه در میان روایات معتبر نداریم. تنها روایت معتبره تحلیل، روایت خدیجه از ابی بصیرست که در مورد أموال خمس ناداده دیگران است که به شیعه میرسد و طبق این روایات تصّرف در این أموال برای شیعه مجاز می باشد. بدیهی است که این روایات ربطی به أنفال از جمله صفایا الملوک ندارد.

در قبال این نظریه مرحوم حکیم و عده ای گویند که تحلیل همه موارد أنفال از جمله صفایا الملوک از روایات معتبر به اثبات میرسد از جمله در روایات ذیل این مطلب به تصریح آمده است: روایات باب 4 از ابواب أنفال، ح14 و12 و 17؛ روایت 12 همان روایت ابی سیار است که بخشی از عبارت آن را دوباره یادآور می شویم:« وَ كُلُّ مَا كَانَ فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا مِنَ الْأَرْضِ فَهُمْ فِيهِ مُحَلَّلُونَ وَ مُحَلَّلٌ لَهُمْ ذَلِكَ إِلَى أَنْ يَقُومَ قَائِمُنَا فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ مَا كَانَ فِي أَيْدِي سِوَاهُمْ فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ عَلَيْهِمْ» [4]

این روایت در مورد منافع به دست آمده از غواصی است و إمام  در مقام تحلیل غوص، عبارت«من الارض» را بکار برده اند، پس مقصود شامل خود زمین، معادن درون زمین، میوه و کشت روییده بر سطح زمین و به عبارت دیگر همه منافع و أموال می شود . حدیث 14 که حکایتگر پرسش و پاسخ بین نجیه و إمام باقر  می باشد «الأنفال» را به صورت جمع محلی به الف و لام برای شیعه حلال شمرده است که شامل همه گونه های أنفال می شود . روایت 17 نیز دلالت بر نوعی عمومیّت دارد که به علت عدم اعتبار سندی، از توضیح پیرامون آن امتناع می‌کنیم. در پایان بنابه نظر شهید أوّل نیز همه انواع أنفال برای شیعه در عصر غیبت، حلال می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo