< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

92/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بحث در آيات خمس و أنفال از سوره أنفال

ترتیب سور قرآن، امری توقیفی و بدستور پیامبر اکرم در زمان حیات ایشان صورت گرفته است. سور مدنی و مکی، در آمیخته به هم در قرآن، آمده است. ترتیب آیات در هر سوره نیز بدستور پیامبر اکرم جای گرفته است، مثلاً از نظر ظاهری، همه سوره انسان«هل أتی» دخلی به أهل بیت ندارد. آیات اولیه در مورد خلقت انسان ودر میانه آن به نقل داستان ایثار امیر المؤمنین علی و أهل بیت مکرم می‌پردازد.که بعضی آيات اولیه آن را مکیه و آيات مربوط به ایثار امیر المؤمنین علی و أهل بیت او را آيات مدنیه می دانند.

با مقدّمه فوق، ممکن است آیات متأخّر در نزول، در سوره ای از قرآن، مقدم بر آیات متقدّم از نظر نزول، قرار گرفته باشد. أستاد خوئی در کتاب البیان، در بحث عدم تحریف قرآن بیان می کنند که تنظیم قرآن و آیات و سور به امر پیامبر اکرم  واقع شده است سوره أنفال یکی از سوریست که به عنوان سوره مدنیه معروف است. سه آیه ذیل در این سوره مبارکه مرتبط به بحث أنفال می باشد:

﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللّه وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطِيعُوا اللّه وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[1]

سپس آیه خمس در چهل و یکمین آیه از آيات آن سوره مبارکه درج شده است:

﴿ وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّه وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللّه عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾[2]

سپس داستان اسرا و فدیه گرفتن یا کشتن آنان در آیات 67به بعد سوره انفال آمده است:

﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللّه يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللّه عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴾ ا

﴿لَوْ لاَ كِتَابٌ مِنَ اللّه سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ ﴿ فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللّه إِنَّ اللّه غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴾[3]

بنابر نظر برخی از مفسرین، آیات اخیر این سوره در نزول مقدم بر آيات ابتدایی این سوره می باشد قبل از ورود در بحث و تفسیر این آيات، إبتدا مختصری به بیان شان نزول این آیات می پردازیم:

در زمان انیبای سلف اگر جنگی بین لشگر توحید و کفر واقع می شد و غنائمی به دست طرفین میافتاد رسم بر آن بود که پس از پایان جنگ، أموال طرفین استرداد می شد و هرکس مال خود برداشته و از هم جدا می شدند. هدف اصلی در آن جنگها فقط پیروزی یک لشگر بر لشگر دیگر بود و بس. بحث از غنیمت و احکام آن در آن روزگار، بی معنا بود. اما در جنگ های پس از إسلام، مسلمانان إجازه یافتند که در صورت غلبه بر کفار، در اموالشان از باب غنیمت، تصّرف کرده و مردان و زنان آنها را به اسارت گیرند. با این توضیح، معنای أنفال روشن می شود .أنفال «جمع نفل» به معنی زیادیست و اصطلاحا شامل می شود هر آن چیزی را که زائد بر اصل جنگ به دست مسلمانان بیافتد، بنابر این أموال و اسرای لشگر کفر که امری زائد بر جنگ بوده مشمول دایره أنفال خواهد بود.

ضمناً در مورد اسرای جنگی، سه حکم وجود داشت: یا کشتن اسیر، یا آزاد کردن و فدیه گرفتن ازو و یا استرقاق و به بندگی کشیدن آنها. اعراب جنگجو بیشتر متمایل بودند که پیامبر اکرم  اسرا را آزاد کرده و فدیه آزادی را بین مقاتلین تقسیم نماید، زیرا مردمان تنگدست و عربهای گرسنه آن زمان با توجه به شرایط سخت زندگی، پول و مال برایشان در درجه أوّل از اهمیّت قرار داشت.

علاوه بر اسرای جنگی خود غنائم جنگی و تقسیم آن نیز مورد دعوا و نزاع بود. مثلاً در جنگ بدر حدود313 نفر از مسلمانان بر 930 نفر از کفّار غلبه کردند. عدّه ای از جوانهای سلحشور بخشی از لشگر دشمن را کشتند، بخشی را اسیر کردند و عده دیگری به جمع آوری غنائم پرداختند. عده دیگری از لشگر هم در اطراف پیامبرص، باقی ماندند. بعد از جمع آوری غنائم و اسرا بعد از پیروزی، بین مقاتلین، درگیری شد. افرادی که غنائم را جمع کرده بودند مدعّی آن أموال بودند. در مقابل، آن عدّه ای که در اطراف پیامبر اکرم  بودند اعتراض داشتند و میگفتند که ما در اطراف خیمه ایشان، حافظ جانشان بودیم لذا باید غنائم را با ما تقسیم کنید و جنگجویانی که در پی لشگر فراری کفار،‌ دویده و آن را کشته یا اسیر نمودند که اموالی هم از آنها در صحنه کارزار، باقی مانده بود مطالبه آن غنائم را بطور کلی داشتند.

گزارشهای مختلفی از جمع و إدّعای بر غنائم در این جنگ وجود دارد از جمله سعد بن ابی وقاص که برادرش را در این جنگ از دست داده بود گوید به عتبة بن ربیع، حمله ور شدم و او را کشتم و شمشیرش را به غنیمت گرفتم. حضرت رسول فرمود که باید شمشیر را در میان سایر غنائم بیندازی، در حال اطاعت فرمانش این دستور برمن گران آمد و با خود می‌گفتم چرا از من مضایقه می کند؟و باز گوید بعد از این گفته پیامبر اکرم  :«دخل علی مالایعلمه الا اللّه»

باری، بعد از جنگ بدر، چند درگیری ایجاد شد: یک نزاع در فدیه گرفتن از اسرا، نزاع دیگر در بین جوانان و پیرمردها در تقسیم غنائم، نزاع سوم این که افرادی مثل سعد بن ابی وقاص که سلب و غنیمت گرفته بودند ناراحت از تقسیم با دیگر مقاتلین بودند.

با مقدماتی که در فوق گفته شد به تفسیر مختصر این آیات خواهیم پرداخت: بعض مفسرین گفته اند أولّین آياتی که نازل شد آیات 67 تا 69 این سوره است:

﴿ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ﴾:

گرفتن اسرا جایز نیست مگر این که زمین از خون آنها رنگین شود به این معنا که باید آنها را کشت در واقع این آیه شریفه، مسلمانان را مواخذه می کند که چرا تقاضای فدیه می‌کنید؟شاید اگر در مقابل آزادی از آنها پول بگیریم، کفّار با غیظ بیشتری در لشگر کفر قرار گرفته و بدتر بر مسلمانان،‌حمله ور شوند.

﴿تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللّه يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللّه عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾:

شما دنبال فدیه و متاع دنیا هستید، خدا دنبال سعادت اخروی شما و اعلای کلمه حق می باشد.

﴿لَوْ لاَ كِتَابٌ مِنَ اللّه سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ. فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللّه إِنَّ اللّه غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴾.

در این آیه بعد از اعلام شدت تهدید، دستور به استفاده از غنائم جنگی توام با پارسایی می دهد بعد از نزول این آيات به آيه أوّل سوره أنفال می‌رسیم که تمام أنفال را متعلّق به خدا ورسول می داند.البتّه در تفسیر أنفال در ذیل این آیه شریفه، روایات فراوانی وجود دارد که أنفال إختصاصی پیامبر اکرم  را موارد ذیل بر می شمارد: رئوس جبال، أراضی موات، میراث من لامیراث له، قطایع ملوک و... که این آيات نیز پس از درگیری بین مقاتلین مسلمان، راجع به غنائم جنگی، نازل شده است.

در قرائتی از علی بن ابراهیم قمی، متن آيه چنین آمده است: «یسئلونک الأنفال» این قرائت بدون «عن»وارد شده است به این معنا که أصحاب تو مطالبه أنفال می کنند در حالی که أنفال، مختصّ به خدا و رسولست... در قرائتی که با «عن » آمده است معنا چنین است که از تو در مورد أنفال سؤال می کنند و حکم خدا را در این صورت می‌پرسند. باری خدای متعال در این آيه برای قطع ماده نزاع،‌ می فرماید که أنفال به شما مربوط نیست بلکه مال خدا و پیامبرست. به این ترتیب نزاع از بین رفته و إدّعاها خاموش می شود . شاهد این تفسیر از آيه آن که در ادامه می فرماید: «فاتقوا اللّه و اصلحوا ذات بینکم» یعنی با در پیش گرفتن تقوای الهی، اختلاف بیجا نکنید. و اطیعوا اللّه و رسوله ان کنتم مؤمنین...

بعد از نزول آیه اول، و اعلام إختصاص همه غنائم به خدا و رسول، آیه 41 نازل شد:

﴿ وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّه وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللّه عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾

بعد از نزول این آيه یا آیه أوّل سوره، پیامبر اکرم  به سعد وقاص گفت شمشیر را بردارد...به نظر ما بین این آيه و آيه أوّل سوره أنفال، منافاتی نیست که بخواهیم از نسخ آیه اول،‌ به این آیه قائل شویم، چرا که بر أساس آیه أوّل همه غنائم از آنِ خدا و رسول و در اختیار پیامبرست، بعد با توجه به آيه خمس، با تفضل و منتی از جانب رسول خدا بر مقاتلین، دستور به إخراج خمس و تقسیم باقی غنیمت بین مقاتلین صادر می شود . علاوه آن که نسخ در جایی است که تنافی بین دو حکم باشد ولی در جمع بین این دو آیه، باز هم ملکیّت رسول بر همه غنائم ثابت و باقی است که با تفضل میان مقاتلین تقسیم می شود .

با توجه به این مقدمات،‌ روشن شد نفل و أنفال بر خود غنائم هم صادقست و با روایاتی که مصادیق خاصّی از أنفال را تعیین می کند منافاتی ندارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo