< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

92/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحثی چند پیرامون منتهای زکات فطره/ صورت عدم عزل زکات فطره.

در جلسات گذشته مبسوطا در مورد مبدا و منتهای زکات فطره عرایضی بیان شد. تتمّه ای در مورد انتهای زمان أدای فطره بیان و بعد به بقیه مسائل فطره خواهیم پرداخت. سه قول در مورد منتها زکات فطره در جلسات گذشته گذشت از جمله این قول که نهایت وقت فطره را قبل از أدای نماز عید می دانست سؤال آن است که بنابر این قول، اگر کسی نماز عید نخواند وقت أدای فطریه تا چه زمان باقی است؟

آیا تا آخر روز عید این وقت امتداد دارد یا بر عکس، نماز شخص هیچ دخالتی در زمان نهایی فطره ندارد بلکه مقصود از «قبل الصلاة»یا کنایه از نماز عیدی است که در بلد خوانده می شود و یا کنایه از آخرین زمان نماز عید می باشد یعنی همان آن که آخرین زمان أدای فطره که مقارن با زوال روز عید فطر باشد؟ در اینجا برخی گفته اند خواندن یا نخواندن نماز فردی عید، دخالتی نداشته بلکه همان زمان که مردم در بلد به صورت متعارف، برای أدای نماز خارج می شوند معیار است.

باز سؤال مطرح می شود که اگر نماز عید در بلد اقامه نشود چه باید کرد؟ در اینجا نیز برخی با مراجعه به إستصحاب گفته اند وجوب فطره تا زمانی که قطع به عدم وجوب حاصل نشود باقی است، اما زمان قطع به عدم وجوب یعنی کی؟ آن هم روشن است چنان که در تعبیر مرحوم علّامه بیان شده بود که تأخیر زکات فطره به بعد از روز عید فطر قطعاً حرام است اما قبل از این زمان –چه تمام روز عید چه تا زمان زوال روز عید زمان إخراج فطره بنابر إستصحاب، قابل امتداد خواهد بود.

«ألبتّه برخی گفته اند که قول به امتداد زمان ادا تا پایان روز عید هم مخالفت قطعیه با روایات باب دارد». با بیانات فوق روشن شد که باید بین مورد ادا با عدم أدای نماز عید توسط مکلف، تفصیل قائل شد، در صورت أوّل یعنی أدای نماز عید، وقت خروج فطره همان زمان خروج او به سوی نماز است ولی در صورت دوّم عدم أدای نماز عید وقت نماز بلد معیار است. فرض سوّم هم آن است که نه خود نماز عید را بخواند و نه این نماز در بلد اقامه شود« یا نمازهای متعدّدی در بلد اقامه شود» مقتضای إستصحاب در این فرض، بقای وجوب تا زمان قطع به عدم وجوب می باشد و اگر کسی نخواند نخواندن موجب سقوط فطره نخواهد شد و یمتد الوجوب الی زمان القطع بعدم الوجوب«أوّل زوال چنان که در روایت احمسی آمد یا آخر روز عید است چنان که مجلسی از صحیحه فضلا إستفاده کرده است بشرطی که تعبیر قبل الصلاة در صحیحه نباشد».

مطلب بعدی آن که اگر مکلف، فطریه را قبل الصلاة ‌عزل کند بلا إشکال می تواند بعد از نماز آن را به نیّت ادا بپردازد و لو تأخیر یک یا چند روزه رخ دهد بلکه در روایت ذبیان بن حکیم وارد شده:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ تُؤَخِّرَ الْفِطْرَةَ إِلَى هِلَالِ ذِي الْقَعْدَةِ».[1]

ألبتّه به این روایت کسی عمل نکرده است. باری این مال معزوله در دست مزکّی، امانتی از جانب فقرا در ید معیل است چرا که در زکات فطره همگان قائلند که مال بالعزل از ملک مالک،خارج و به ملک فقیر وارد می شود ولی در صورت عدم العزل، ملک کماکان باقی برملک او خواهد بود.

سؤال: در صورت عزل، چه وقت باید نیّت فطره و قصد قربت، انجام دهد؟ زمانی که مال را به دست فقیر می رساند یا در زمان عزل؟ سیّد در عروه می فرماید:

«و إن خرج وقتها و لم يخرجها فإن كان قد عزلها دفعها إلى المستحقّ بعنوان الزكاة»[2]

یعنی در هنگام عزل، نیّت فطره لازم نیست بلکه زمانی که به فقیر مال را میپردازد باید نیّت کند. مرحوم حکیم ره هم در ذیل عبارت می فرماید تأخیر زکات موجب خروج مال معزوله از زکوی بودن نمی شود بلکه آن مال را باید زکاتی دانست که کنار گذاشته شده و مادامی که پرداخت نشود باقی بر حالت زکاتیت میماند.

در مقابل، برخی گفته اند همان عزل کردن فطره به منزله ولایت یا وکالت مزکّی از فقیر است، لذا همان وقت عزل کردن،‌ زمانی است که باید نیّت فطره و قصد قربت کند و دیگر در زمان پرداخت به فقیر، نیّت قربت شرط نیست، بعد مسأله را به قبض سهم امام توسط مجتهد تشبیه کرده اند، یعنی چنان که مجتهد،چون سهم امام را به نیّت ایصال به حوزه های علمیه أخذ می کند باید در همان وقت، مالک و مجتهد‌،‌ هردو به قصد سهم امام،‌ قبض و إقباض کنند و در هنگام دفع به طلاب یا مصارف دیگر، قصد لازم نیست، مانحن فیه هم از همین قبیل است که زمان عزل،‌ زمان جدا کردن فطره مال است و همان وقت، زمان قصد زکات و قربت می باشد.

آخرین سؤال در زمان وجوب فطره آن است که اگر مکلف‌، فطره را از مالش جدا نکند آیا باز هم بر ذمّه او ثابت است ام لا؟ به عبارت دیگر آیا زکات فطره،‌ حکمی وضعی است که مقیّد به زمان خاصی نیست و ذمّه مکلف، مادامی که آن را ادا نکند بدان مشغول است؟ یا حکمی تکلیفی و مقیّد به زمان معيّن قبل الصلاة یا قبل الزوال بوده و بعد از عصیان مکلف،‌ امکان قضا نداشته و فقط گناهش دامنگیر مکلّف می شود ؟ مرحوم صاحب حدائق تفصیلا این بحث را در جلد دوزادهم، آورده است. در پاسخ، سه قول در این مسأله هست. یک قول آن که اگر عزل نکرد و به سوی نماز رفت یا نماز بلد اقامه شد یا زوال روز عید گذشت وجوب فطره ازو ساقط است. این قول مشهورفقها بوده و مرحوم صاحب حدائق این قول را به ابنا بابویه و مفید و ابی الصلاح و ابن براج وابن زهرة نسبت می دهد بلکه از ابن زهره نقل اجماع شده است. بنابر این قول اگر کسی فطره را عزل نکند و بعد از زوال یا نماز بپردازد زکات فطره واجب نبوده بلکه صدقه ای از صدقات مستحبّ بشمار می رود.

در قبال این نظریه قول منسوب به شیخ طوسی و علّامه و برخی دیگر از فقها است که اگر مکلف، معصیت کرده و قبل از نماز عید، فطریه اش را نپردازد، باز هم ذمّه اش به زکات فطره مشغول است و مثل زکات مال بایستی هر وقت توان داشت، ‌زکات فطره مالش را بپردازد. ابن ادریس هم می فرماید بعد از نماز یا زوال، دادن فطره به نیّت ادا است اما غیر ابن ادریس گفته اند اگر بعد از نماز عید، زکات فطره را پرداخت نیّت قضا باید کرد. اما سیّد ماتن در عروه نیّت مافی الذمّه را مطرح می کنند:

«و ان خرج وقتها و لم یخرجها فان کان قد عزلها دفعها الی المستحقّ بعنوان الزکاة و ان لم یعزلها فالأحوط الاقوی عدم سقوطها بل یودیها بقصد القربة من غیر تعرض للاداء و القضاء»

یعنی بنابر إحتیاط، ذمّه او الی الابد ولو بدون عزل به زکات فطره مشتغل است. برای رعایت إحتیاط هم بایستی نیّت انجام این کار را به نیّت ما فی الذمّه انجام دهد.

به سه دلیل در اثبات این قول، تمسّک شده است:

    1. «عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  فِي رَجُلٍ أَخْرَجَ فِطْرَتَهُ فَعَزَلَهَا حَتَّى يَجِدَ لَهَا أهلا فَقَالَ إِذَا أَخْرَجَهَا مِنْ ضَمَانِهِ فَقَدْ بَرِئَ وَ إِلَّا فَهُوَ ضَامِنٌ لَهَا حَتَّى يُؤَدِّيَهَا إِلَى أَرْبَابِهَا».[3]

تقریب إستدلال: درست که در سؤال زراره به فرض عزل،‌اشاره شده اما إمام  به قول بعض معاصرین جواب مستقّلی به او می دهند که دخلی به فرض سؤال ندارد بدین عبارت: اگر کسی فطره را از ضمان خود خارج کند ذمّه او از زکات فطره بری خواهد شد. ألبتّه نکته شایان توجه آن که خارج کردن فطریه از ضمان مکلف، هم به عزل و هم به پرداخت به فقیر محقّق می شود؛ اما خروج ضمان بالاداء که روشن است؛ خروج ضمان بالعزل هم بدین صورت است که با عزل فطریه، مال در دست مکلّف به صورت امانی خواهد بود و امین در صورت عدم تفریط، ضمانی بر ذمّه نداشته و ذمّه اش بری خواهد بود. اما اگر إخراج از ضمان صورت نگیرد خواه بالادا و خواه بالعزل معیل ضامن فطره خواهد بود تا زمانی که فطره را از مالش خارج و آن را به ارباب فطره یعنی فقرا برساند.

فیه: مرحوم صاحب حدائق در این روایت سه إحتمال داده اند یکی از إحتمالات که به نظر ایشان اقرب معانی حدیث می باشد عبارت است از این که راوی از فرض عزل زکات فطره،‌سؤال می کند. این که إمام  بدون نظر به سؤال وی، ‌جواب مستقّل خود را بدهند بعید می باشد پس باید فرض کرد که إمام  ناظر به سؤال زراره در مورد صورت عزل، جواب می دهند.

لذا این که در پاسخ إمام  آمده است: «با إخراج از ضمان،‌ ذمّه اش بری می شود» مقصود آن است که در صورت عزل بایستی آن را به مستحقّ فطره برساند. حال اگر فطره را عزل کند ولی آن را به أهلش نرساند ادامه عبارت إمام  تکلیف را روشن می کند که می فرماید: ضمانت مزکّی باقی بوده و صرف عزل زکات،‌ مادامی که به ایصال مستحقّ منجر نشود موجب رفع اشتغال ذمّه مزکّی نمی شود.نکته شایان توجه در برداشت صاحب حدائق آن که تعبیر ضمان در این روایت، بدین معنا است:« تکلیف مزکّی به رساندن فطره به دست مستحقّ و عدم اکتفای به عزل» پس ضمان به معنای اصطلاحی آن یعنی اشتغال ذمّه مکلّف به مثل یا قیمت در صورت تلف مال معزوله، در این عبارت اراده نشده است.

    2. اطلاقاتی که زکات فطره را واجب برهمه می دانست مثل«کل من اقتات قوتا فعلیه زکاة الفطرة» و دهها روایت دیگر که در مقام وجوب فطره بیان شد دلالت دارد زکات فطره حتی بعد از خروج از وقت بر ذمّه مکلّف باقی است، زیرا اگرچه روایاتی دلالت بر تقیید إخراج زکات فطره در وقت معيّن مثل قبل از نماز عید دارد ولی به قول صاحب جواهر، بعید نیست وجوب إخراج قبل از نماز واجب فی واجب باشد یعنی یک واجب إخراج فطره و واجب دیگر إخراج فطره در زمان معيّن می باشد و در صورت عصیان دوّمی،‌إحتمال وجوب اولی باقی است. در صورت شک و دوران امر بین اتحاد وجوب فطره و إخراج در زمان معيّن با فرض صاحب جواهر،‌ باید به اطلاقات روایات وجوب فطره مراجعه کرد و بقای فطره بعد از زمان معيّن را نتیجه گرفت.

فیه: این اطلاقات به روایات ب12و13تقیید میخورد که بعد از نماز دیگر عنوان فطریه صدق نمی کند بلکه صدقه است و بالاتر تصریح به آن که دادن این صدقه مجزی از فطریه نیست مثل روایت احمسی که گذشت.

    3. إستصحاب که سیاتی البحث حوله إن شاء اللّه

 


[2] البته سید ماتن در چند سطر بعد در مساله دوّم این فصل به پاسخ این سوال می پردازند.
[3] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، 356، أبواب زکات، باب13، ح، ط آل البيت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo