درس خارج فقه استاد سید محمدجواد علویبروجردی
93/12/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: في شرائط وجوب حجة الإسلام/الاستطاعة
) به مناسبت ولادت با سعادت عقيله بني هاشم حضرت زينب كبري (سلام الله عليها)حضرت آيت الله علوي بروجردي درباره اين روز فرخنده فرمودند:امروز مطابق بعضي از منابع تاريخي، مصادف با ولادت با سعادت حضرت زينب كبري سلام الله عليهااست.تبريک ميلاد زينب کبري به امام زمان عجل الله فرجه
زينب كبري سلام الله عليهاشان و مقام بسيار بالايي را داراست و هرآن چه ما درباره آن بگوييم به اندازه وجودي خود ماست نه به قدر و شأن ايشان. ما يقين داريم كه حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجهبه عمه خود افتخار ميكنند و لذا عرض تبريك خدمت حضرت حجت بن الحسن داريم و اميدواريم كه خداوند در طول زندگي، اين توفيق را به ما بدهد كه بتوانيم سيره و مقام حضرت زينب سلام الله را درک کرده و الگوي خود قرار بدهيم.شان والاي حضرت زينب
شاني و مقام ايشان به حدي است که وقتي مرحوم آيت الله العظمي خوئي در کتاب رجال به نام حضرت زينبسلام الله عليهاميرسند تعبيري فوق العاده زيبا درباره ايشان دارند و مي فرمايد که او شريكة الحسين است؛ يعني سيدالشهداسلام الله عليهدر كربلا و عاشورا يک شريك و همراه واقعي دارد، و آن هم زينب كبري سلام الله عليها است. در روايات وقتي سلسله سند خطبه حضرت زهرا سلام الله عليها که خطبه با قدر و منزلتي در نزد اهل بيت عليهم السلام است، از ابن عباس بيان ميشود آمده است که «عن عقيلتنا زينب» و اين در حالي است که ابن عباس که شاگرد علي بن ابي طالب است و از نظر سِني به مراتب از حضرت زينب سلام الله عليهابزرگتر بودند ولي اين تعبير را نسبت به حضرت زينب بيان ميکند. عمده اين خطبه نيز در کتاب بلاغات النساء كه شاهكارهاي سخنان زنان ذكر شده آمده است.عقليه به معناي فرد بزرگ و شاخص است، و اين کاشف از مقام ايشان است، همانطور که حضرت سجاد و سيدالشهداسلام الله عليهمانيز در تعبيراتشان نسبت به ايشان چنين مطالبي را دارند، و حتي از زينب كبريسلام الله عليهابه فاطمه صغري تعبير شده است؛ يعني آنچه فاطمه زهرا سلام الله عليهاهست در وجود زينب كبري ريخته و او ميراث دار فاطمه زهرا سلام الله عليهااست و اين ميراثداري را در كربلا نشان داده است.
همراهي با امام حسين والاترين نقش زينب کبري در تاريخ
مهمترين نقش ايشان كه بسياري از بزرگان نيز به آن اشاره کرده و نوشتند همراهي ايشان بعد از عاشورا است که سبب ماندگاري و بقاي نهضت حسيني شد و قابل درس گرفتن است. ايشان زني بود که از حاصل زندگياش با عبدالله بن جعفر، صاحب دو فرزند شد که مثل دسته گل آنها را به كربلا آورد و بر آنها لباس رزم پوشاند و به ميدان فرستاد تا آنکه هر دو درراه امام حسين عليه السلام كشته شدند. به هر حال داغ فرزند مخصوصا براي خانمها خيلي سخت است مخصوصا اگر اين فرزند تنها بچه آن خانواده باشد؛ اما زينب كبري سلام الله عليهادو پسر مثل دسته گل را در راه سيدالشهدا تقديم کرد، و خودش نيز وقتي که به مدينه بازگشت براي عبدالله جعفر قابل شناختن نبود. اما بعدها که عبد الله سوال کرد که چرا وقتي بچه ها شهيد شدند به استقبال آنها نرفتي در حالي که وقتي سيدالشهدا سلام الله عليه شهدايي مانند علي اكبر و قاسم را همراه خودش ميآورد استقبال كرديد؟ حضرت زينب فرمودند که من نخواستم مبادا برادرم هنگامي كه جسد اين بچهها را ميآورد نگاهش به من بيافتد و آثاري از خجالت در صورت او باشد. در قضيه شهادت حضرت علي اکبرعليه السلام وقتي که امام حسين سلام الله عليه بر بالين پسر شهيدش رسيد به تعبير مرحوم شيخ جعفر شوشتري فرموده بود که امام حسين در كربلا يك مرگ داشت و يك كشتن كه كشتن او توسط شمر و عمر بن سعد بود، ولي مرگ امام حسين سلام الله عليه وقتي بود كه بالاي سر علي اكبر رسيد، و لذا حضرت زينب سلام الله عليهادر ميان آن همه ازدحام خودش را به برادر رسانده بود و او را تسلي خاطر داد و وقتي پرسيدند که چگونه از ميان اين همه لشکر به اينجا آمده است؟ فرمودند که ترسيدم مبادا جان برادرم با مرگ علي اکبر از تن خارج شود. براستي همه اعتراف داشتند و حتي يزيد بن معاويه هم اعتراف كرد كه حسين سلام الله عليه بعد از شهادت پسرش ديگر كشتن نميخواست و او بعد از اين پسر خودبه خود ميمرد و نيازي به اين بدنامي نبود. حضرت علي اكبر خيلي جلوه گري داشت و يك نورانيت و تشخصيداشت و لذا فرمودند که أشبه الناس خلقا و خلقنا برسول اللهصل الله عليه و آله.قصه شهادت حضرت علي اكبر خيلي غم بار است. ايشان سوار بر اسب در حال جنگ بود در يك فرصتي به خيمه آمد و وقتي برگشت، اسب ناگهان رم كرد و بعضي نوشتهاند كه هجمه لشكر به حضرت علي اكبر زياد بود وهر كسي که با امام مسئله داشت، ميخواست اظهار انزجار خود را نسبت به پسر ايشان ابراز کند كما اينكه نسبت به خود سيدالشهدا سلام الله عليه هم همينگونه بود و لذا وقتي اسب وحشت و رم كرد علي اكبر را به داخل دشمن برد و آنجا هركسي هرجوري كه ميتوانست او را ميزد به گونهاي که او را قطعه قطعه کرده بودند؛ به طوري که امام حسينسلام الله عليه نتوانست بدن مطهر علي اكبر را با خودش به خيمه بياود. زماني كه علي اكبر از اسب افتاد نالهاي كرد و امام صداي او را شنيد و به سرعت كنار بدن مطهر علي اكبر رسيد و چه بسا با ديدن اين صحنه امام از اسب افتاد؛ چون وقتي كه پايين آمدروي زمين ايستاده قرار نگرفته بودو لذا ايشان تا كنار بدن علي اكبر را با زانو و دست طي كرده و سر پا نبوده است. جمعيت هم از ترس و وحشت عقب ايستاده و آنها را دوره كردند، ولي ميبيند که خواهرش زينب كبري نيز قبل از ايشان به اين بدن رسيده تا مبادا برادرش كنار بدن فرزندش جان بدهد. در حالي که همين زينب،شخصي است که فرزندش را از دست داده است و داغ ديده است، اما با وجود اين داغ، در كنار سيدالشهدا سلام الله عليه حضور دارد، و لذا آقاي خوئي تعبيير به شريكة الحسين دارند.او در مجلس ابن زياد به گونهاي راه مي رود که آنها ميپرسند من هذه المتكبره؟وقتي زينب كبري وارد شد، بزرگ زادهاي بود كه فرزند علي بن ابي طالب است. زينب كبري قبلا در كوفه درس تفسير داشت و زنان كوفه در محضر ايشان تلمذ ميكردند. ايشان را با شرايطي در مجلس ابن زياد آوردندكه بازوي ايشان و گردن امام سجادسلام الله عليه و يا برعكس، در دو سمت طناب بسته شده بود و در اين ميان نيز تمام بچه ها و اسرا را بسته بودند در حالي که تا آن لحظه غذا و خواب کافي هم نداشتند. ايشان در اين شرايط به امير دربار، بي اعتنايي کرد که او سوال ميكند من هذه المتكبره؟ (و در بعضي از نقلها دارد من هذه المتنكره؟) او بر خلاف يک سخنران معمولي که از قبل بايد ذهن و فکرش آرام باشد اينگونه نبود و آنها ايشان را در بدترين شرايط آورده بودند و در حالي که سوار بر شتر بي محمل بود با چه سختي و مشکلاتي آوردند؛ اما وقتي اين زن مقابل پسر زياد در آن مجلس ميرسد و لب به سخن باز ميكند گويي که اين سخن نيست كه از زبان زينب بيرون ميآيد بلکه اين آتش است، که در مقابل شماتتهاي مكرر و متوالي پسر زياد بر سر او فرود ميآيد. ايشان در جواب او ميگويد که ما رايت الا جميلا، و با آن سخنان خودهمه مجلس را ساكت كرد، و همه نفسها را در سينه حبسنمود.حفظ دستاوردهاي کربلا توسط زينب کبري
از اين رو، زينب كبري سلام الله عليهادر كنار امام سجادسلام الله عليهتوانست كربلا را در كوفه و شام حفظ كند تا جايي که در شامي كه همه مردم در اثر تبليغات معاويه، نظرشان نسبت به علي بن ابي طالب و فرزندانشان اين بود كه اصلا دروغ است که علي سلام الله عليهرا در مسجد شهيد كرده باشند واصلا علي اهل نماز و مسجد نبود، زماني كه اين كاروان ميخواست از شام بيرون برود مردم دور اينها تجمع و گريه ميكردند، و به گونهاي شد که بني اميه ديگر نتوانست سر بلند کند و رو به اضمحلال رفت و اصلا گويا بني اميه كوچك و آب شد تا آن وقتي كه مردم حتي استخوانهاي اين خاندان را هم از خاک در ميآوردند و آتش ميزدند.قابل انکار نبودن شخصيت حضرت رقيه در تاريخ
اين همان هنري است كه زينب كبري سلام الله عليهادر اولين عزاداري براي امام حسين سلام الله عليهمردم را در شام ميگرياند، زينب كبري براي خودش در هر خانهاي يك نمايندهاي از عاشورا و كربلا گذاشت و روزي هم كه ميرفت زنان شامي جمع شدندو او را بدرقه کردند و ايشان نيز سفارش رقيه را به آنها کرد. شخص رقيه خاتون در تاريخ واقعي است و قابل انكار نيست و آن شاعر در مقابل امام صادق سلام الله عليهشعري ميخواند و از رقيه به عنوان دختر امام حسين ياد ميكند.من قبلا اقامت طولاني در سوريه داشتم و ايام مختلفي در آنجا بودم و هنوز بعد از 1400 سال، زنان سني سفارش زينب كبري سلام الله عليهادر دلشان مانده است و مقيد هستند که خانوادهها سالي يكبار به اين حرم مطهر مشرف شوند و مخصوصا در ماه رمضان زياد ميروند و دو ركعت نماز در آنجا ميخوانند. برخي از قديميها در آنجا ميگفتند که اين سنتي است که از زماني كه اسراي اهل بيت را به شام آوردند مردم به عنوان ميهمان نوازي اين كار را ميكنند.اسوه بودن شخصيت زينب براي زنان مسلمان
اين همان کار زينب كبري سلام الله عليهااست كه ما بايد بايد آن را بشناسيم. هر چند که زينب کبري تحت پرتو شخصيت امام حسين سلام الله عليهقرار گرفته ولي ما بايد ايشان را به عنوان يک اسوه و الگوي واقعي به زنان و به همه مردم بشناسانيم. تا مبادا امروزه الگوي زنان ما هنرپيشهها و هرزههاي فاسد باشند و اگر اين اتفاق افتاده است، علت عمدهاش آن است كه ما در بازگويي الگو و در بيان شخصيت زينب كبري کوتاه آمديم. ايشان شخصيتي است كه همّش همّ منطق نيست، بلکه احساس است که فوق منطق تاثير گذار است و بر عمق دلها حتي دشمنان نفوذ پيدا ميكند؛به طوري که نقل شده وقتي که بعد از قصه كربلا زينب كبريسلام الله عليهاعازم مصر شدند، حاكم آنجا به استقبال آمد و مردم نيز با شور و نشاط و گريه به استقبال ايشان آمدند. و لذا مقام و شان زينب كبري خيلي بالا است.امروز ولادت اين شخصيت است و ما اين ولادت را به حجت بن الحسن كه ايشان بهتر از همه ما اين شخصيت را ميشناسد، تبريک عرض ميکنيم و به همه عزيزاني كه مهر ايشان در دلشان است و دلشان خانه عشق حسين و خانه مهر زينب است.دل محب اهل بيت با آتش نميسوزد
بدانيد، كسي كه محبوبي دارد حتي خانه او نيز كه در آن ساكن است برايش ارزش دارد مثل اينكه مجنون در و ديوار خانه ليلي را ميبوسيد، و لذا، دلي هم كه سيدالشهدا و اهل بيت را دوست دارد و دلي كه خانه محبت اينهاشده است و آن دلي كه آشيانه عشق آنها است مورد عذاب نيست بلکه اين دل محبوب خدا است؛ چرا که اين امر از صفات كماليه است و اوج آن در خدايي است كه وجود مطلق است.