درس تفسیر استاد علم الهدی
تخصصی سیاسی- اجتماعی
90/12/04
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث در باره ی کارویژههای خاص دولت بود گفتیم که یکی از کارویژههای خاص دولت امر به معروف و نهی از منکر است البته ما از امر به معروف و نهی از منکر بعنوان یک مسئولیت اجتماعی بحثی نداریم و بحث ما بحث اجتماعی، اخلاقی و فقهی نیست بلکه بحث ما تفسیر آیات سیاسی قرآن است و در باره ی کارویژههای خاص دولت بحث میکنیم و اینکه امر به معروف و نهی از منکر مسئولیت دولت است و کارویژه ی خاص دولت است بحث میکنیم و این منافات ندارد که مسئولیت اجتماعی باشد و یا یک واجب شرعی و ... و آیاتی که بحث میکنیم در تفسیر کلی آیه نیست بلکه خصوص این است که امر به معروف و نهی از منکر کار ویژه ی خاص دولت است بحث میکنیم دو آیه را در جلسه قبل بحث کردیم و الان به آیه سوم میرسیم:
آیه سوم مورد استدلال:
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آَمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ( الأعراف : 157 )
این آیه در باره ی اهل کتاب است که از وجود مقدس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پیروی میکنند، آن بخشی از اهل کتاب که سعادتمند شدند خداوند در این آیه از آنها بحث میکند و توصیف آنها این است که الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ، اینها پیروی و متابعت میکنند از پیامبری که امی است که معلومات او و اطلاعاتی که به او رسیده از طریق وحی بوده نه از طریق درس خواندن و او را در تورات یافتند که در تورات و انجیل دیدهاند و لذا یتبعون الرسول .
اما اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با آنها چه میکند و کاری که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در رابطه با رسالتش با آنها انجام میدهد سه جور است :
- يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ
- وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ
- وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ آن بار سنگینی که بر آنها بود و سلطه ی استکباری که بر آنها بود.
ارتباط اهل کتاب با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یک رابطه ی دو طرفه است که یک تعامل و حرکت از طرف کسانی است که ایمان آوردند و یک تعامل از طرف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
تعامل آنها با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) این است که اگر اینها ایمان به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آوردند و از ایشان حمایت کردند و از قرآن پیروی کردند وظیفه ی خود را انجام دادهاند و در مقابل کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تحریم خبائث و برداشتن بار مستکبرین و ... از ایشان است .
در این آیه ی شریفه خداوند متعال نقش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در نقش اجتماعی و فردی بیان مینماید :
نقشهای پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مدیریت اجتماعی و فردی:
در این آیه آنچه رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در آن مشخص شده است یک رکن مدیریت اجتماعی و یک رکن قانونگذاری برای اینهاست. خداوند متعال اول نمی فرماید که یحل لهم الطیبات و یحرم خبائث، بلکه اول میفرماید :يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ، جنبه ی قانون گذاری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و تشریع ایشان در تحلیل و تحریم مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر است و کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) که یامرهم ینهاهم و یحل لهم و یحرم علیهم، و یضع علیهم ......کل اینها را که کنار هم میگذاریم رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در قانونگذاری و مدیریت اجتماعی را تشکیل میدهند.
قانون گذاری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با یحل و یحرم است و این رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مدیریت اجتماعی با :وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ است. در واقع در امر مدیریت اجتماعی وظیفه ی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در نقش اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر استکبار زدایی ایشان است که مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر است، ایشان با امر به معروف و نهی از منکر اینها را مدیریت میکند و استکبار زدائی میکند چرا که منکر، ابزار استکبار است و وقتی که منکرزدایی شد استکبار از بین میرود. ابزار استکبار، توسعه ی منکر و فحشا است . وقتی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) منکر زدایی کرده است ابزار توسعه ی استکبار از بین میرود این ترتیبی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آورده است، این وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ نتیجه ی يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ، کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) يَأْمُرُهُمْ وَيَنْهَاهُمْ است.
بُعد اجتماعی دستورات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از امر به معروف و نهی از منکر شروع میشود جامعه ای که از ایشان تبعیت میکند، جامعه ای که وابسته به ایشان میشود، بر حسب وابستگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر ایشان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تشریع قانون میکند یحل و یحرم و نتیجه ی مدیریت در سایه ی مدیریت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بنحو یضع علیهم است یعنی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بار سنگینی که از طرف مستکبرین بر آنها است را بر میدارد، کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مدیریت اجتماعی بر آنها است و لذا امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ی دولت است، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای امر به معروف و نهی از منکر و مدیریت اجتماعی باید دولت تشکیل دهد، از استکبار زدایی تعبیر به وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ، کرده است اگر بخواهیم یضع را در اصطلاح بیان کنیم میشود استکبار زدائی بنحوی که برایشان قانون وضع میکند، لذا این آیه صراحت دارد که امر به معروف و نهی از منکر جزء ابعاد مدیریت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بعد مدیریت جامعه است .
این سه کار کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است که مدیریت جامعه و تشریع قانون میشود و این مدیریت در امر به معروف و نهی از منکر، استکبار زدایی و تشریعِ قانون، تعیین میشود .
- امر به معروف و نهی از منکر
- تحلیل طیبات و تحریم خبائث
- برداشتن استکبار
بحث معترضه پیرامون جایگاه سور و آیات قرآن :
سوال :
ترتیب سورهها و تدوین قرآن بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با سلیقه بوده است و یا بانظر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ؟
جواب :
اخباریها، قائلند که این ترتیب توسط سلیقه ی افراد بوده است و بعد از پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ایشان در این خصوص نظری ندادهاند هم در جایگاه قرارگرفتن سورهها و هم این که این آیه مربو به کدام سوره است .
اما بنظر شیعه تدوین سورهها توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انجام گرفته است. آیات جابجا نازل شدهاند اما خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاند که این آیه جایگاهش اینجا و یا فلان جاست، و الا خطر تحریف در قرآن وجود داشت .
علامه میگفت که آیه ی تطهیر با سوره ی هل اتی است، جریان غدیر را پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در وسط سوره قرار دادهاند . اما اینکه میگویند در آیه ی غدیر یک فی علی وجود داشته و حذف شده باید گفت که یکبار پیامبر سوره ی نازل شده را بیان میفرمودند و یک بار خودشان تفسیرش را مینمودند و این فی علی را چون در مرتبه ی تفسیری بیان داشتهاند اصلا جزء قرآن نبوده است، یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک فی علی این کلام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مرتبه ی دوم بوده است که در تفسیر بار دوم آیه بحث شده است و لذا تحریفی در این زمینه صورت نگرفته است .
داستان ابوذر و مقابله با تحریف قرآن توسط عثمان :
در زمان معاویه وقتی که در شام بود در عثمان علت اینکه ابوذر را فرستادند مدینه اینبود که
شام دست رومیان بود و زمانی که شکست خوردند و ...شام را مسلمانان گرفتند که زمان ابوبکر و عمر و ... بود عُمَر معاویه را فرستاد به حاکم شام و ابوذر رفت ساکن شام شد و جنوب لبنان شیعه شده بدست حضرت ابوذر هستند و قدیمی ترین شیعیان اینها هستند که در زمان خود امیرالمومنین (علیه السلام) شیعه شدند و از جنوب لبنان به بلاد، اسلام رسید، کسانی که ریشه در تشیع دارند این ریشه از لبنان است، وقتی که ابوذر شنید که معاویه حاکم شام شده است و او هم خزانه دارد، مثل سلاطین ایران و روم و بین مسلمانان آن را تقسیم نمی کند و ابوذر رفت پیش معاویه که اینکار را نکن، و این آیه را خواند :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ( التوبة : 34 )
معاویه گفت که این آیه مال ما نیست بلکه این آیه مال یهود و نصاری است که یصدون عن سبیل الله و.........گفت که الذین یکنزون .....وسط آیه است و خطاب خداوند به یهود و نصاری است .
اباذر گفت که این حرف تو در صورتی است که الذین واو نداشت( وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ نبود)،که صفت باشد برای قبل اما واو، واو استیناف است اول کلام است .با شنیدن این حرف معاویه بیرونش کرد و به عثمان نامه فرستاد و فرستاد او را به مدینه با شتر چموش و با مامور خشن، و گفت که او را تحویل خود عثمان بده، و تحویل عثمان که داده شد عثمان به ابوذر گفت که تو چرا حکومت اسلام را بهم زدی و ..؟ ابوذر گفت که من نهی از منکر کردم و آیه قرآن خواندم و... معاویه خزانه درست کرده بود من آیه خواندم عثمان گفت معاویه چه گفت توضیح داد که او آیه را به یهود نسبت داده است بعد عثمان به اباذر گفت : تو چه گفتی ؟گفتم که اگر واو نداشت حرفت درست بود اما با وجود واو در وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ درست نیست .یک نفر آن اطراف داشت قرآن مینوشت گفت اگر یک واو بخواهد حکومت ما را بهم بزند ما این را حذفش میکنیم خواست پاک کند سلمان شمشیر کشید و گفت هر کاری کردی چیزی نگفتیم دست به قرآن بردی ؟ و عثمان از ترس دست برداشت و این جریان را درّالمنصور سیوطی این را نقل کرده است و در کتب تاریخی اهل سنت هم هست، این تفسیر است اینها حتی یک واو را نتوانستند از قرآن حذف کنند لذا آیه ی مورد بحث ما هم کامل است و هیچ آیه ای تغییر در سوره ای که نباید باشد نشده است .
ادامه ی بحث :
نظیر آیه 157 سوره اعراف دو آیه ی دیگر داریم :89 بقره و 101 بقره .
در آیه 89 سوره بقره خداوند متعال میفرماید:
وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ( البقرة : 89 )
آیه در مورد اهل کتاب است وقتی که قرآن نازل شد دلالت دارد که این کتاب(قرآن) تطبیق میکند با آن کتابی که دست آنها است آیه 101 هم همین طور است .
وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ( البقرة : 101 )
در این دو آیه ی فوق قرآن و رسول، مصدق لما معهم هستند، یعنی تفسیر تورات و انجیلی را میکنند که نزد یهود و نصاری هستند .این دو آیه و با آیه 157 اعراف که میگوید: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ ...........، متفاوت است .
اینجا بحث رسول و قرآن است که مصدق لما معهم هستند اگر آیه 157 هم مقصودش همان مقصود دو آیه ی فوق باشد نباید از یامرون و ینهاهم بحث میکرد و تنها میفرمود مصدق لما معهم، و اینکه از یامرو ینها و یحل و یحرم و یضع ..... استفاده شده است مقصود این است که : رسالت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مخصوص اهل کتاب نیست و در آیه 157 ابعاد رسالت ایشان را معرفی مینماید و جامعه ی اجتماعی ایشان تنها یهود و نصارا نیستند، و ابعاد رسالتش این است که در جامعه سازی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تشریع قانون، امر و نهی و استکبار زدائی است. محدوده ی جامعه ی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در جامعه ی نبوی و امت اسلامی است که گسترده تر از کل جهان اسلام است و اینجا بحث پیروی اهل کتاب است و هر کجا که رابطه اش را با اهل کتاب معرفی میکند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را با صفت مصدق لما معهم معرفی میکند چون آیه در تبیین ابعاد رسالت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است لذا میگویدکه یامرهم و ... یحل و یضع، لذا ما از مجموع استفاده میکنیم که یکی از کارویژههای خاص دولت اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است .
آنی که ما از مجموع استفاه میکند یم که کارویژه ی اسلام دولت امر و نیه است 5دقه کم کنمیم .