< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خاتمه بررسی حدیث رفع

آیا "ما لایعلمون" در معاملات و اجزاء مستحبات هم جاری می شود؟

 

مقـدمـه

به خاتمهی حدیث رفع رسیدیم و دو مطلب باقی مانده است. مطلب اول این که بیان نمودیم حدیث رفع چیزی را بر میدارد که مربوط به فعل مکلف باشد. اجبار و الزامی که بر فعل مکلف آورده شده است، در صورت جهل، برداشته میشود ولی مثل وجوب قضاء نماز، موضوعش فعل مکلف نیست، بلکه موضوعش فوت است. بنابراین اگر انسان چیزی را نمیدانست و آن چیز از او فوت شد، قضا واجب است و حدیث رفع دلالت بر برداشتن قضاء نمیکند. (یعنی طبق حدیث رفع کسی نمیتواند بگوید قضاء ندارد.)

 

جریان "ما لایعلمون" در معاملات

نکتهی مهم اینست که در مثل معاملات میتوانیم حدیث رفع را جاری نماییم یا خیر؟ در عبادات روشن است که اگر شک داریم سوره واجب است یا اصل نماز واجب است، "رفع ما لا یعلمون" جاری میشود. اما در معاملات، به عنوان مثال شخصی میخواهد با یک کودک معامله کند، آیا میتواند بگوید شک دارم شرط صحت معامله بلوغ است یا خیر؟ و چون شک دارم اصل بر عدم آن است (رفع ما لا یعلمون یا در باب نکاح وقتی میخواهیم صیغه بخوانیم، اول باید زوج را ذکر نماییم بعد زوجه را (انکحت موکلتی فاطمه موکلک احمد)، یا بالعکس (انکحت موکلک احمد موکلتی فاطمه) میتوان گفت اصل بر عدم است و هر کدام را خواستیم اول بیاوریم یا اجازه چنین کاری نداریم؟

شکی وجود ندارد که حدیث رفع در عبادات جاری میشود و بیان نمودیم حدیث رفع هم در حکم تکلیفی و هم در حکم وضعی جاری است. از طرفی اگر در جزئیت چیزی شک نمودیم، حدیث رفع جاری میشود.

اما در معاملات، هیچ وقت حدیث رفع جاری نمیشود (و مثلا نفی بلوغ در معاملات نماییم و ...) زیرا فقها قائل هستند در معاملات اصل بر فساد است (یعنی استصحاب عدم یا استصحاب قبل از عقد) و وقتی اصل فساد جاری بود، نوبت به برائت نمیرسد.

 

جریان "ما لایعلمون" در مستحبات

آیا اصاله البرائت در مستحبات جاری میشود یا خیر؟ مثلا کسی شک کند که تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) به چه ترتیبی است، آیا میتواند بگوید چون شک داریم اصالت البرائت جاری کنیم و هر گونه که ممکن شد میخوانیم؟ یا مثلا در قنوت نماز وتر شک میکنیم که آیا باید چهل مومن را دعا کنیم یا میشود دعا نکنیم؟

 

ابتدا یک نکتهی کلی بیان نماییم و آن هم این که ما عبارت "ما لا یعلمون" را این گونه معنی نمودیم که یک حکم واقعی هست، و آن حکم واقعی نیز از بین نرفته است. تنها فعلیت آن حکم برداشته میشود یعنی در ظاهر "لا یجب الاحتیاط". طبق این معنی، در هیچ مستحبی برائت جاری نمیشود و هر جا در استحباب چیزی شک کردیم نمیتوانیم بگوییم اصل بر عدم آن است، در مستحبات که اصلا احتیاط واجب نبود که بخواهیم آن را برداریم. بنابراین در مستحبات حدیث رفع جاری نمیشود.

 

اما به صورت جزئی باید بگوییم مستحبات چند گونه هستند، برخی مستحبات مستقل هستند (مستحب نفسی) در این مستحبات وقتی شک کردیم برائت جاری نمیشود، هر کس هم بخواهد میتواند احتیاط کند یا این که اصلا آن مستحب را انجام ندهد. برخی مستحبات ضمنی هستند یعنی در ضمن یک عمل دیگری باید انجام شود، مانند قنوت در نماز؛ ما شک میکنیم در کدام رکعت باید قنوت بگیریم؟ آیا قنوت گرفتن در هر چهار رکعت مستحب است یا خیر؟ در مستحب ضمنی شاید کسی بگوید برائت جاری میشود، علت هم اینست که قنوت اگر مستحب باشد جزء نماز است و خود آیهی "اقیموا الصلاه" که میفرماید نماز واجب است، دستور میدهد نماز را با واجبات و مستحباتش بخوان. ﴿"اقیموا الصلاه"﴾ یک امر است که میشکند و به همهی اجزاء نماز تقسیم میشود (اقیموا الرکوع، اقیموا السجود، اقیموا التکبیر و....) قنوت هم جزء نماز است و استحبابش به بودن آن در نمازی است که آن نماز واجب است، پس امر "اقیموا" شامل قنوت هم میشود. حال ما شک داریم امر "اقیموا" قنوت رکعت اول یا رکعت سوم یا .. را میگیرد یا خیر؟ اصل بر عدم آن است. بنابراین در مستحب ضمنی، برائت جاری میشود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo