< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشکال درباره دلالت آیه نفر بر حجیت خبر

مقـدمـه: بحث در مورد دلالت آیهی نفر بر حجیت خبر واحد بود. بیان نمودیم که این آیه مربوط به جنگ تبوک است و سیاق آیه نیز در مورد کوچ کردن برای جهاد است. دلالت این آیه بر حجیت خبر واحد نیز این گونه بود که آیه در مقام بیان تکلیف تمام مردم است (نه این که تکلیف یک عده باشد) و میفرماید همهی مردم نباید کوچ کنند، یک عده بروند درس بخوانند و بقیه هم کارهای دیگه را انجام دهند. آن گروه که درس خوانده، باید کلامش بر بقیهی افراد حجت باشد و اگر حجت نباشد آیه وظیفهی همهی مردم را بیان نکرده است. (حضرت استاد عابدی دقایقی به توضیح و تبیین مطالب جلسهی قبل پرداختند.)

 

اشکال و جواب: اشکال دیگری که مطرح شده است، این که اگر کسی بگوید این آیه فقط به باب فتوا مربوط است و به خبر واحد ارتباطی ندارد. زیرا در مقام فتوا، آن چیزی که مرجع تقلید میفرماید، اگر ما تخلف نماییم، عقاب دارد و حذر از ترک فتوای مجتهد لازم است. یعنی همیشه فتوای مرجع تقلید چیزی است که در آن انذار و بحث جهنم و عقاب مطرح است. فلذا کلام مرجع تقلید به سبب این آیه حجت است. اما بحث ما در خبر واحد است و در اخبار آحاد، گاهی روایت هیچ ربطی به جهنم ندارد و انذاری در آن نیست، بنابراین آیه این گونه روایات را نمیگیرد. روایات مربوط به واجب و حرام نیز با این که انذار در آن است، اما راوی در بسیاری موارد خودش متوجه چیزی که نقل میکند نیست. بنابراین آیه دلالت بر حجیت خبر واحد نمیکند.

 

جواب این اشکال در کفایه این گونه آمده است که بین قول به فصل و قول به عدم فصل، فرق وجود دارد. اجماع مرکب این بود که اگر مطلبی دو قول دارد، قول سوم خلاف اجماع مرکب است. ولکن باید فرق گذاشت بین آن جایی که فقها دو قول مطرح نمودهاند و ما بیاییم یک قول سوم مطرح نماییم، این اشکالی ندارد. اما اگر در جایی فقها تصریح نمودند در مسئلهای فقط دو قول وجود دارد، در این صورت احداث قول ثالث حرام است. در ما نحن فیه، آنهایی که میگویند خبر واحد حجت است، فرقی نیست که راوی عرب باشد یا عجم باشد، معنای کلام را بفهمد یا نفهمد، کسانی که قائل به حجت هستند، مطلقاً حجیت را قبول دارند. کسانی که هم که قائل به حجیت خبر واحد هستند، مطلقا قائل به حجیت هستند. حال اگر کسی بگوید اگر راوی عرب بود و میفهمید قولش حجت است و اگر عجم بود و نمیفهمید قولش حجت نیست، این احداث قول ثالث است و حجت است.

 

ولکن ما معتقدیم این فرمایش مرحوم آخوند در کفایه، خالی از اشکال نیست، این حرفی که نقل نمودیم، نفی قول ثالث نبود، بلکه عدم قول ثالث بود، فلذا این هیچ اشکالی ندارد. جواب اصلی این است که در صدر اسلام همین فقها بودند و فقها همین روات هستند و اینها تفکیک ندارند. ما کم داریم کسی را که بگوییم راوی حدیث بوده و چیزی را نقل نموده که خودش آن را نمیفهمیده. البته ما معتقدیم ایشان در یک سطح نبوده اند. به عباره اخری فقهای امروزی، محدثان و راویان آن عصر هستند. اگر آیه بر حجیت قول فقها میکند، پس بر حجیت قول روات نیز دلالت میکند و ما فرقی بین ایشان نمیگذاریم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo