< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعارض اجماعات

 

مقدمهکلام در باب اجماع بود و دو مطلب از باب اجماع باقی مانده است، یکی بجث تعارض اجماعات و یکی هم بحث تواتر.

 

تعارض در اجماع

بحث اول که در کفایه مطرح شده است، تعارض اجماعات است. یعنی اگر در موردی دو اجماع با هم تعارض کردند، به این صورت که مثلا شهید در مسئلهای ادعای اجماع کرده است، سپس شخص دیگری در همان مسئلهبر خلاف نظر شهید، ادعای اجماع نموده است. که در روایات نیز از این موارد بسیار داریم که دو روایت ضد و یا متعارض هم باشند.

حال اگر در یک مسئلهای دو ادعای اجماع بر خلاف هم بود، راه حلش این است که یک مرتبه نقل اجماع به صورت نقل سبب است و یک مرتبه نقل اجماع به صورت نقل مسبب است؛

اگر ناقلین در مقام نقل سبب باشد، هر گز اجماعها با هم تعارض ندارد. بعباره اخری یک طرف فتوای چند نفر را دیده و میگوید نماز جمعه در زمان غیبت واجب است، و دیگری هم فتوای عدهی دیگری را دیده و ادعای اجماع میکند که نماز جمعه در عصر غیب واجب نیست. در این صورت ما که منقول الیه هستیم باید ببینیم کدام ناقل اجماع دقیقتر است و کدام خیلی اهل دقت نیست. هر کدام دقیقتر بود، آن مقدم میشود. البته این مشروط به این است که ناقل اجماع، به صورت تفصیلی اجماع را نقل کند.

 

اگر ناقلین در مقام نقل مسبب باشند و هر کدام مدعی نقل قول امام معصوم باشند (و پر واضح است کلام امام متعارض نمیتواند باشد.) در چنین فرضی دو اجماع تعارض و هر دو تساقط میکنند. زیرا علم داریم یکی از دو اجماع کذب است. البته هر وقت دو اجماع تعارض کردند و هر دو نقل مسبب بود، به اندازهی نقل سبب حجت است، اما به اندازهی نقل مسبب حجت نیست.

 

(در ادامهی درس، حضرت استاد عابدی(حفظه الله) مطالبی در باب اجماع در مسائل کلامی و اعتقادی و اصول دین در آراء فریقین مطرح فرمودند.)

 

نقل تواتر

این مطلب در کفایه نقل شده است و مراد هم این است که گاهی شخصی ادعا میکند این روایت و یا این حکم متواتر است، حال آیا این تواتر بر ما نیز ثابت میشد یا خیر؟ مثلا فخر المحققین نقل میکند که روایت "لاضرر و لا ضرار" متواتر است، آیا این روایت برای ما نیز متواتر محسوب میشود؟ حال برخی روایاتی که نقل شده است امروزه ممکن است تا حدودی متواتر باشد، اما برخی از روایاتی که تواتر آنها نقل شده است، امروزه اگر ما جستجو نماییم، حتی خبر واحد هم نیست.

کسی که ادعای تواتر چیزی میکند، خودش یقین دارد و برای او حجت است و نیازی به بحث سندی هم ندارد. حال وقتی برای ما نقل چنین تواتری میشود این تواتر برای ما هم حجت است یا خیر؟ این مطلب دقیقا مانند بحث اجماع است، در اجماع وقتی کسی میگفت قول معصوم این است، ما میگفتیم این خبر حدسی است و برای خود گوینده حجت است و برای ما حجت نیست. در این جا نیز ادعای تواتر برای خود گوینده حجت است، زیرا خبر حدسی است، اما برای ما حجت نیست.

فلذا نقل تواتر اعتبار ندارد، ولیکن نقل تواتر در نقل سبب حجت است. یعنی میپذیریم این روایت در زمان گویندهای که ادعای تواتر نموده است، چند سند داشته است. پس سندها ثابت میشود، اما این که از این سندها تواتر اثبات شود، این اتفاق نمیافتد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo