< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم


موضوع: آیا اطلاق واجب بر واجب مشروط، حقیقت یا مجاز؟

مقـدمـه: در کفایه بحثی با عنوان تذنیب وجود دارد و در این بحث از این صحبت میشود که آیا اطلاق واجب بر واجب مشروط، حقیقت است یا مجاز است؟

 

اشکال اصولیون بر آخوند و پاسخ استاد عابدی: برخی اصولیان گفته اند این بحث هیچ ثمره ای ندارد و از ابداعات آخوند است.

اما حق این بحث ابداع آخوند نیست و مرحوم شیخ بهایی و صاحب هدایه المسترشدین این بحث را زودتر مطرح نمودهاند و بی ثمره هم نیست زیرا دلیلی بر قول شیخ انصاری است و اگر این را کسی جواب بدهد، یک دلیل از شیخ انصاری کم میشود.

 

تذنیب: بحث تذنیب اینست که وقتی واجب را به مطلق و مشروط تقسیم میکنیم. آیا قبل از آمدن شرط، واجب مشروط واجب است یا خیر؟ مثلا وقتی استطاعت نیامده است آیا حج واجب است یا خیر؟

کفایه فرموده است به نظر شیخ انصاری، واجب مشروط، قبل از حصول شرط، واجب، واجب است و اطلاق کلمه وجوب بر واجب مشروط حقیقت است. بعباره اخری اصل در هر استعمالی حقیقت بودن است و چون واجب به مشروط و مطلق تقسیم میشود، معلوم میشود قید به ماده بر میگردد (نه هیئت) که در این صورت قول شیخ انصاری درست است.

اما در مورد واجب مشروط باید گفته میشود که مشهور قائل هستند قید به هیئت بر میگردد، پس قبل از حصول شرط اصلا وجوبی در کار نیست فلذا استعمال واجب، برای واجب مشروط یک استعمال مجازی به قرینه مشارفت است.

در پایان مرحوم آخوند میفرماید بایستی بین وجوب و کلمه صیغه فرق گذاشته شود. صیغه دلالت بر وجوب یا طلب میکند و فرقی ندارد این صیغه در واجب مطلق استعمال شود یا در صیغه مشروط.

 

نقد فرمایشات آخوند: ابتدا این که فرمایش آخوند در کفایه که فرمود اطلاق واجب، بر واجب مطلق و واجب مشروط طبق نظر شیخ حقیقت و طبق نظر آخوند مجاز است، با ادبیات سازگار نیست. در مختصر و مطول، گفته میشد مجاز نیاز به قرینه دارد و مشارفت هم یکی از قراین بود. مشارفت هم یعنی چیزی در شرف اتفاق افتادن باشد. این قرینه در جایی است که این حالت یقینا به حالت بعد منتقل شود. اما کسی که الان مستطیع نیست و در آینده مستطیع میشود آیا الان میتوان گفت یقینا مستطیع میشود و حج بر او واجب میشود؟

پاسخ منفی است زیرا مشارفت در جایی است که تغییر یقینی است اما اینجا امر محتمل است. پس اینجا اصلا جای قرینه مشارفت نیست.

اشکال دیگر هم اینست که باید دید کلمه واجب را چگونه معنی میکنیم. اگر واجب را طلب بالفعل بگیریم، فرمایش کفایه درست است اما اگر کسی واجب را به معنای مصلحت داشتن بگیرد یا آن چه که مردم واجب میدانند، در این صورت فرقی بین قول شیخ و آخوند نیست و اطلاق واجب بر هر دو حقیقت است و هیچ کدام مجاز نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo