< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فور یا تراخی صیغه امر

 

مقـدمـه: مسئلهی دیگری که باقی مانده، اینست که صیغهی امر دلالت بر فور دارد یا بر تراخی؟ آخوند در کفایه فرموده است امر نه دلالت بر فور و نه دلالت بر تراخی دارد. تنها میتوانیم بگوییم اطلاق صیغهی امر دلالت بر این دارد که تراخی جایز است (نه این که صیغه بر تراخی وضع شده باشد.) علت جواز تراخی هم اینست که اگر صیغه در مقام بیان باشد و قید فوری بودن در آن لحاظ نشده باشد، معلوم میشود که فوری بودن شرط نیست. در مواردی میدانیم امر دلالت بر فور دارد مانند فتوای همهی فقها که حج واجب فوری است. در چنین مواردی که دلیل بر فوری بودن داریم، این از بحث ما خارج است.

 

دلالت آیات بر فوریت امر: سپس آخوند در کفایه فرموده است آیات شریفهای مانند ﴿"استبقوا الخیرات"﴾ یا ﴿"سارعوا الی مغفره من ربکم"﴾ آیا دلالت بر فوری بودن امر دارد؟ خود آخوند فرموده است چنین دلالتی در این آیات وجود ندارد و سه پاسخ داده است:

    1. این آیات در مقام این نیست که بگوید سبقت گرفتن بر مغفرت یا خیرات واجب است و در مقام وجوب نیست، زیرا اگر در مقام وجوب بود، بهتر بود شارع بگوید اگر سبقت نگرفتید عذاب دارید، نه این که بگوید سبقت بگیرید تا بهشت گیرتان بیاید، زیرا این از مواردی است که تهدید بهتر از تشویق است.

    2. اگر این آیات دلالت بر وجوب فور داشته باشند، تخصیص اکثر لازم میآید. زیرا باید بگوییم در همهی مستحبات و اکثر واجبات تخصیص خورده است. زیرا بسیاری از واجبات هستند که فوریت در آن معنایی ندارد مانند واجبات موسع.

    3. این آیات ارشاد به حکم عقل هستند، و چیزی هم که ارشادی باشد، دلیل بر وجوب مولوی نمیشود.

 

نقد فرمایش آخوند در کفایه: نظر مرحوم آخوند که فرمود صیغهی امر دلالت بر فور یا تراخی نمیکند، درست است و نیاز به بحث هم ندارد و واضح است. اما این دو آیهی شریفهای که کفایه نقل نموده است، اصلا ارتباطی به بحث ندارد. زیرا این دو آیه نمیخواهد بگوید هر امری را فوری انجام دهید و موضوع آیه فور و تراخی نیست. بلکه موضوع آیات در مورد توبه است و بحث ما در مورد نماز و روزه و خمس و ... است. و با قطع نظر از این که این آیات در مورد توبه است، این آیات در مورد اینست که رزمندگان در زمان جنگ میخواهند به دشمن حمله کنند. اگر هر کسی بگوید من در جنگ شرکت میکنم اما در اول صف نمیایستم، در این صورت اصلا جنگیدند معنا ندارد و جنگ ممکن نخواهد بود. این آیات میفرماید هر دو نفری که میخواهند کار خیری را انجام دهند، تو نفر اول باش و این خارج از بحث ما در فور و تراخی است.

 

اما این که کفایه فرموده است این دو آیهی شریفه اگر دلالت بر واجب بودن فور داشته باشند، بهتر است آیه تهدید باشد (دون التشویق). پاسخش اینست که اگر این فرمایش کفایه درست باشد ابتدا این که این در تمامی واجبات است و ثانیا این که این همان حرف کعبی سنی میشود که میگفت احکام ده تا است ولی ما میگوییم احکام پنج تا است. و معنای اسن که سبقت واجب است، این نخواهد بود که ترک سبقت حرام است، بلکه باید بگوییم ترک سبقت، ترک واجب است، نه این که ترک سبقت حرام است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo