< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلالت امر بر مره یا تکرار

مقـدمـه: کلام در باب دلالت امر بر مره و تکرار بود. تقریبا همه فرمایش مرحوم آخوند که سابق بیان نمودیم را همه پذیرفتهاند، اما سبک و نوع اصولیین بر فرمایش آخوند، متفاوت است.

 

فرمایش آیت الله خوئی در مسئله: مرحوم آیت الله خوئی به این شیوه طرح بحث میفرمایند که اوامر و نواهی شرعی، گاهی انحلالی هستند و گاهی انحلالی نیستند. اوامر و نواهی شرعی نسبت به مکلف همیشه انحلالی هستند، اما نسبت به موضوعات مختلف هستند و گاهی انحلالی هستند و گاهی نیستند. به عنوان مثال اگر شارع بفرماید: الخمر حرامٌ، این دستور به تک تک موارد خمر انحلال پیدا میکند و هر جا خمر بود، آن حرام است. یعنی این امر به تعداد موضوعات خارجیهی خمر، منحل میشود. نسبت به متعلقات احکام، وقتی فرموده میشود: یجب الصلاه عند زوال الشمس، یعنی هر وقت زوال میشود، نماز واجب است.

برخی تکالیف را هم میدانیم که انحلالی نیستند، مانند آیهی وجوب حج، در اینجا میدانیم که امر شارع انحلالی نیست و یک تکلیف است و نیاز نیست هر سال حج انجام شود.

آیت الله خوئی میفرماید معلوم میشود این انحلال و عدم انحلال مربوط به قرائن خارجیه است، پس خود امر یا خود نهی دلالت بر مره یا تکرار نمیکند. اگر در جایی قرینه وجود نداشت، باید بگوییم کلام مهمل و مجمل است و قابل تمسک نیست و به اصول علیه رجوع میکنیم. اصل عملی هم در این موارد، عدم خصوصیت زائده است. یعنی شک داریم انحلال شد یا نشد، خود انحلال یک موونهی زائد است، و اصل عدم است.

 

اشکال به آیت الله خوئی: اشکالی که به این فرمایش است، اینست که اصلا طرح بحث به چنین صورتی درست نیست. بحث ما در مورد مره و تکرار بود، یعنی یک اطاعت داریم یا چند اطاعت داریم؟ در حالی که اصلا بحث انحلال و عدم انحلال به معنی مره و تکرار نیست.

بهترین شاهد برای این که بحث انحلال با بحث مره و تکرار متفاوت است، اینست که اگر ما انحلال را در مواردی که آیت الله خوئی فرموده است بپذیریم، یعنی اقیموا الصلاه یک امر به هر مکلفی دارد، حال که یک مکلف نمازش را خواند این بحث پیش میآید که ایا باید این مکلف مجدد نماز بخواند یا خیر؟ بعباره اخری بحث در مورد امتثال بعد از امتثال است و امتثال بعد از امتثال هم با انحلال سازگاری دارد و هم با عدم انحلال سازگار است و این شاهدی است که انحلال، مطلبی متفاوت از مره و تکرار است. بنابراین نظر درست همان سبکی است که آخوند در کفایه مطرح نموده است.

 

امتثال بعد از امتثال در کفایه: آخوند در کفایه بحث امتثال بعد از امتثال را ذکر میکند و مرادش اینست که اگر شارع امری را بیان نمود و اطاعت هم شد (ما هم قائلیم مره و تکرار هیچ کدام در امر اخذ نشده است) حال آیا میتواند دوباره امتثالی را که انجام داده است تکرار کند؟

مرحوم آخوند این مثال را مطرح میکند که اگر مولا طلب آب کرد و عبد آب را آورد آیا باز هم میتواند عبد آب دیگری بیاورد؟ اگر مراد مسخره کردن باشد که جایز نیست. اگر هم آبی بیاورد که بهتر باشد، این عقلایی است. آخوند معتقد است امتثال بعد از امتثال اشکالی ندارد، زیرا امتثال علت تامهی حصول غرض نیست، بلکه مقتضی حصول غرض است و اشکالی ندارد دو مقتضی جمع شوند. اگر این آب آوردن علت تامهی سقوط امر باشد، در این صورت دیگر امری وجود ندارد، اشکالی ندارد انجام دهد، اما امتثال نخواهد بود، زیرا امری در کار نیست.

 

پاسخ به آخوند: جواب فرمایش آخوند اینست که باید بین این دو فرق گذاشت که مولا دستور به آب میدهد و عبد آب میآورد و مولا مینوشد. گاهی هنوز توسط مولا آب نوشیده نشده است. اگر مولا آب را نوشید، دیگر امتثال دوم معنی ندارد، زیرا امتثال اول علت تامه برای سقوط امر است. اگر آب را هنوز نخورده بود، در این صورت امتثال بعد از امتثال اشکالی ندارد، زیرا غرض مولا تمکن از شرب بود که با هر بار امتثال حاصل میشود.

بعباره اخری بین غرض آمر و غرض در امر تفاوت قائل شویم. اگر غرض، غرض فعل باشد با همان اولی امتثال می-شود، اما اگر غرض آمر باشد باقی است و قابل تکرار هم هست پس میشود امتثال بعد امتثال بکنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo