< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:ملاک در تعبدی و توصلی بودن

مقـدمـه:کلام در باب توصلی و تعبدی بود و هدف از بحث نیز این بود که بگوییم اطلاق صیغهی امر دلالت بر تعبدی بودن یا دلالت بر توصلی بودن دارد؟

 

فرمایش آیت الله خوئی در مورد توصلی و تعبدی

آیت الله خوئی در کتاب هدایه، بحثی در مورد توصلی و تعبدی دارد و ایشان تقابل بین علم و جهل، اطاعت و معصیت، تعبد و توصل و .. را تقابل عدم و ملکه میداند. معنای تقابل و ملکه نیز این است که میتوان یک چیز سومی فرض کرد. به همبن مناسبت ایشان چند مثال زده است.

یکی این که خداوند متعال، عالم به این جهان است یا جاهل به این جهان است؟ باید گفت خداوند متعال عالم به همه چیز است و نمیتوان گفت خداوند جاهل است. سپس ایشان این بحث را مطرح مینماید که اگر در متقابلین یک چیزی محال باشد، دیگری هم محال است. اگر نمیتوانیم بگوییم دیوار بینا است، نمیتوانیم بگوییم نابینا است و میتوانیم چیز سومی در مورد آن بگوییم. پس وقتی نمیتوانیم بگوییم خداوند جاهل است، نمیتوانیم بگوییم خداوند عالم است و باید چیز سومی بگوییم و .....

 

نقد فرمایش آیت الله خوئی توسط حضرت استاد

ای کاش آیت الله خوئی که اهل این بحثها نیست، وارد این بحثها نمیشدند. این فرمایشات از اساس ایراد دارد و ایراد آن هم اینست که تقابل علم و جهل، تناقض است نه این که عدم و ملکه باشد. علم و جهل مثل وجود و عدم است نه این که مثل سیاهی و سفیدی و یا مثل چشم داشتن و نداشتن باشد. نقیضین هم وقتی یکی باشد، دیگری نیست و هر جا دیگری نیست، این یکی هست. خداوند هم وقتی جهل ندارد، علم دارد. در اینجا شق ثالثی قابل تصور نیست نه این که عدم و ملکه باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo