< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:تبیین امر تعبدی و توصلی و تعریف آن دو

مقـدمـه: یکی از مباحثی که در کفایه مطرح شده است، بحث تعبدی و توصلی است. شروع بحث در کفایه بدین صورت است که اگر شک نمودیم مأمورٌبه توصلی یا تعبدی است، اصل کدام است؟ البته گاهی بحث در مورد اصل لفظی است و گاهی بحث در مورد اصل عملی است.

 

نظر آیت الله خوئی در مسئله و اشکال حضرت استاد عابدی

آیت الله خوئی در کتاب الهدایه، صفحهی 228 فرموده است: "الأصل العملي في المقام يكون هو البراءة حتى يثبت التوصّليّة، أو الاشتغال حتى يثبت التعبّديّة؟" بحث اینست که آیا اصل اینست که برائت از قصد قربت تا توصلی بودن ثابت شود، یا اصل اشتغال است تا تعبدی بودن ثابت شود؟

این کاملاً برعکس است و باید بگوییم هر وقت شک کردیم اصل برائت است مگر تعبدی بودن ثابت شود، یا اصل اشتغال است، مگر این که توصلی بودن ثابت شود.

 

شیوه صحیح بحث

کفایه بحث را روی مورد شک برده است، در حالی که باید گفت نیاز است بحث مستقلی در مورد تعبدی و توصلی مطرح نمود. سپس این مطرح شود که در مورد شک چه باید کرد. بحث اینست که هر امری، آیا دلالت بر این میکند که مأمورٌبه توصلی است یا تعبدی است؟ بعد هم اگر شک نمودیم چه وظیفهای داریم؟

 

تعریف تعبدی و توصلی

تعبدی، مأمورٌ بهی است که غرض آمر و شارع حاصل نمیشود، مگر این که آن عمل به قصد قربت باشد.

توصلی نیز یعنی مأموربه باید انجام بشود، به هر قصدی که بود، حتی اگر بدون قصد باشد، مانند این که در خواب انجام دهد.

 

معنای قصد قربت و عبادتقصد قربت نیز چند معنا دارد:

     گاهی قصد قربت به معنای قصد اطاعت امر خداوند متعال است.

     گاهی قصد قربت یعنی اضافه و نسبت دادن یک عمل به خداوند متعال است.

بعباره اخری عبادت یعنی این که یک عملی، مدح یا ثنا یا تعظیم یا تمجید خداوند متعال باشد؛ به شرط این که این تعظیم، مشروع هم باشد (یعنی لایق و سزاوار خدا باشد.)

این که ما از کجا بفهمیم این عمل لایق و سزاوار خداوند است؟ از جایی که خود شارع به آن امر نموده است. حال اگر تعریف و مدحی از خداوند بگوییم که شارع و قرآن آن را نفرموده است ولی در عرف مردم متداول است. حال اگر ما چنین مدحی را به خداوند بگوییم، معلوم نیست عبادت باشد، زیرا این عمل مدح خدواند است، اما نمیدانیم لایق و سزاوار خداوند است یا خیر؛ مانند این که عرف به خداوند متعال، "اوس کریم" میگویند.

بعباره اخری عبادت مدح و ثنای خداوند متعال است و این مدح و ثنا را یا باید عقل بگوید که سزاوار خداوند است، یا باید شرع بگوید که سزاوار خداوند است، اگر غیر از این دو باشد، هم معلوم نیست جایز باشد و اصلا هم معلوم نیست عبادت باشد (شاید تشریع باشد یا حرام باشد.)

به هر روی، کلمهی عبادت به معنای پرستش است و پرستش دو گونه است:

     گاهی پرستش به معنای تعظیم است، مانند نماز که تعظیم خداوند است.

     گاهی عبادت به معنای اطاعت است، مانند روزه یا احکام ارث و ... که رعایت آنها، اطاعت خداوند متعال است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo