< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلالت صیغه امر بر وجوب

مقـدمـه : صیغهی امر بر طلب انشائی وضع شده است. اصل این که صیغهی امر دلالت بر وجوب یا طلب وجوبی میکند مسلم است و شک و شبههای ندارد. اما بحث در اینست که دلالت صیغهی امر بر وجوب بالوضع است یا بالانصراف است یا به دلالت عقلی است؟

یعنی صیغهی امر بر وجوب وضع شده است؟ یا وضع نشده و مقدمات حکمت جاری میشود و میگوییم از اطلاق کلام وجوب را میفهمیم؟ یا انصراف به وجوب دارد؟ یا دلیل عقلی داریم که صیغهی امر بر وجوب دلالت میکند؟

 

تبیین بحث : برخی فقها مانند صاحب معالم گفتهاند صیغهی امر گاهی بر وجوب و گاهی بر استحباب دلالت دارد و توجیهاتی ذکر نمودهاند که وجوب و استحباب بسیط هستند یا مرکب هستند. به نظر ما بیان این موارد ضرورتی ندارد. اما آن چه ضرورت دارد اینست که در برخی روایات بین واجب و مستحب، جمع نموده است. مثلاً روایتی فرموده است: "اغتسل للجمعه و الجنابت و التوبه" یکی از این موارد واجب و دو مورد دیگر مستحب است. یعنی "اغتسل" را هم در وجوب و هم در استحباب به کار برده است و استعمال لفظ در اکثر از معنی صحیح نمیباشد. روشن است که نمیتوانیم بگوییم کلمهی امر بین وجوب و استحباب مشترک است (چه مشترک معنوی و چه مشترک لفظی).

نظر مرحوم نائینی در مسئله : به همین جهت مرحوم نائینی فرموده است صیغهی امر برای طلب وضع شده است. طلب هم در وجوب و هم در استحباب است. ایشان فرموده است طلب، مشکک نیست (یعنی نمیتوانیم بگوییم اگر طلب، شدید بود وجوب است و اگر ضعیف بود استحباب است.) بنابراین در این موارد نمیتوانیم سراغ لغت برویم، پس باید سراغ عرف برویم. عرف هم بین یک طلب و طلب دیگر، هیچ فرقی نمیگذارد. عرف میگوید طلب چیزی است که حرکت عضله را ایجاد میکند و انسان را مجبور به انجام کار میکند، بنابراین شدت و ضعف در طلب یا تحریک عضله یا تصدی بر طلب، تفاوتی ندارد.

 

نقد امام خمینی به فرمایش مرحوم نائینی: امام خمینی فرمایش آیت الله نائینی را نقد نموده و فرموده این نظر آیت الله نائینی هم خلاف وجدان و هم خلاف برهان است.

وجداناً هر کسی میفهمد که اراده یا طلب، یک امر مشکک است و درجهی بالا و پایین دارد. (مثلا هر کس دوست دارد غذایی لذیذ بخورد و همینطور هر کس دوست دارد جان خود را حفظ کند، اما درجهی دوست داشتن در این دو بسیار متفاوت است.)

امام خمینی معتقد است تفاوت دو چیز به یکی از موارد ذیل متصور است:

     گاهی تفاوت دو چیز به تمام ذات است مانند اجناس عالیه (کم و کیف)

     گاهی تفاوت دو چیز به بعض ذات است مانند انسان و اسب که در جنس مشترک و در فصل متفاوت هستند.

     گاهی تفاوت دو چیز به عوارض آنها است، مثلاً تفاوت این دو فرش به اینست که یکی سمت چپ و دیگری سمت راست است.

سپس امام خمینی میفرماید تفاوت دو اراده (مانند ارادهی چایی خوردن یا ارادهی حفظ جان) به هیچ یک از سه صورت بالا نیست. علت هم اینست که دو اراده تباین ذاتی با هم ندارند، هر دو بسیط هستند (و مرکب نیستند پس تفاوت به بعض ذات نیز معنی ندارد)، به عوارض هم تفاوت ندارند زیرا دو اراده، دو امر بسیط هستند که هیچ شیئی عارض آنها نمیشود. بنابراین باید بگوییم فرق بین دو اراده به تشکیک است و تشکیک در مثل علم یا وجود و ... میباشد. این نوع تشکیکِ خاصی است و معنای تشکیکِ خاصی نیز اینست که مابه الاشتراک عین مابه الاختلاف است. (اشتراک دو چیز، به همان چیزی است که تفاوتشان به همان چیز است.) مانند این که تفاوت و اشتراک یک روز و یک هفته اینست که هر دو زمان هستند، اشتراک در زمان و اختلاف هم در این که یکی زمان کمتر و یکی زمان بیشتری دارد. سپس امام خمینی نتیجه میگیرد تفاوت ارادهها به تشکیک خاصیِ وجود است.

مطلب دیگری هم که امام خمینی فرموده است این که در ارادهها، ما از اختلاف معلول به اختلاف علت پی میبریم. بعباره اخری ما جان خود را بیش از جان دیگری حفظ میکنیم یا این که حفظ جان ما برای ما مهمتر از نظافت مسجد است، یعنی آثار این اراده با آن اراده متفاوت است، معلوم میشود ارادهها متفاوت هستند، پس دو اراده مانند هم نیستند، و یکی ارادهی استحبابی و دیگری ارادهی وجوب میشود.

 

نقـد حضرت استاد عابدی به فرمایـش امام خمیـنی: دو اشکال به فرمایش امام خمینی وجود دارد:

     اشکال اول این که در فرمایش امام خمینی بین تشکیک در ارادههای طولی و تشکیک در ارادههای عرض، خلط شده است. دو اراده اگر طولی باشند، همهی فرمایشات امام خمینی درست است، اما دو اراده اگر عرض باشند، اصلا تشکیک معنا ندارد. تشکیک اینست که مرتبهی ضعیف در مرتبهی قوی باشد، به عنوان مثال لامپ یک واتی و لامپ صد واتی. در حالی که در ما نحن فیه، ارادهی به نظافت مسجد و ارادهی حفظ جان، عرضی هستند؛ هرگز در حفظ جان، ارادهی نظافت مسجد وجود ندارد، در حالی که شرط تشکیک اینست که مرتبهی پایین دقیقاً در مرتبهی بالا وجود داشته باشد. الان یک روز در یک هفته وجود دارد، در حالی که ارادهی به نظافت مسجد در ارادهی حفظ جان وجود ندارد، پس این ارادهها عرضی هستند و تشکیک در ارادهی طولی است.

     اشکال دومی که به فرمایش امام خمینی وجود دارد اینست که نقد امام خمینی به مرحوم نائینی وارد نیست، علت هم اینست که مرحوم نائینی بحثی روی اراده ندارد که مشکک است یا نه؛ بلکه بحث ایشان روی عنوان است (دون المصداق) بعباره اخری ما یک تشکیک عامی و یک تشکیک خاصی داریم. مرحوم نائینی روی مفاهیم بحث میکند و در مفهوم، تشکیکِ عامی را انکار میکند. در حالی که بحث امام خمینی در مصداق اراده بحث مینماید و تشکیکِ خاصی را میگوید. بنابراین اشکال و جواب ربطی به هم ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo