< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیه سوم مشتق

مقـدمـه: تنبیه سوم کفایه در باب تنبیهات مشتق، یک بحث اعتقادی خوبی است که در کفایه مطرح شده است. مقدمتاً ذکر این نکته لازم است که سابقاً بیان نمودیم در هر حملی مختصر اتحادی بین موضوع و محمول لازم است و مختصر اختلافی هم لازم است. موضوع و محمول نه میتوانند عین هم باشند، نه میتوانند مباین هم باشند.

 

تنبیه سوم: اشکال در تنبیه سوم اینست که وقتی در مورد اسماء و صفات خدای متعال حرف میزنیم و میگوییم "الله تبارک و تعالی عالمٌ" در اینجا "الله" موضوع و "عالمٌ" محمول است. اگر "الله" با "عالم" متحد باشد (همانگونه که معروف است صفات خدای متعال، عین ذات مقدس هستند.) در اینجا اصل حمل غلط است، چون در این مثال انگار گفتهایم "الله تعالی اللهٌ"، زیرا صفات خداوند عین ذات خداوند است.

اگر هم کسی بگوید "الله" با عالم" متباین هستند:

اولا حمل غلط است؛

ثانیاً بر فرض که حمل صحیح باشد در مورد خداوند غلط است.

مرحوم آخوند در کفایه برای حل این مشکل، اول عبارتی را از صاحب فصول نقل میکند، بعد اشکالی میکند و در نهایت راه حل خود را بیان میکند.

 

نظر صاحب فصول و اشکال صاحب کفایه:

مرحوم آخوند میفرماید: صاحب فصول فرموده وقتی میگوییم "الله تعالی عالمٌ"، این با این که بگوییم "زیدٌ عالمٌ" فرق دارد و هر کدام یک معنای خاص دارد. وقتی در مورد خداوند یک قضیه درست مینماییم باید بگوییم مفهوم ممحمول با مفهوم موضوع متفاوت است و چون مفهوم "الله" با مفهوم "عالم" فرق میکند، به همین جهت حمل صحیح است.

مرحوم آخوند شاگرد مرحوم سبزواری بوده و ایشان ابتدا حاشیه بر شرح منظومه و اسفار نوشته و بعد کفایه را تالیف نموده است، در اینجا نظرات آخوند ناظر به نظرات مرحوم سبزواری است.

مرحوم آخوند میفرماید: وقتی میگوییم "زیدٌ عالم" یعنی زید، ینکشف لدیه الاشیاء (یعنی زید چیزی بلد است) اما وقتی میگوییم "الله عالم":

یا باید از آن همان معنایی که در مورد زید فهمیدم، درک نماییم؛یا معنایش اینست که "الله تعالی عالمٌ" العیاذ بالله، خداوند علم ندارد و نقیض آن را از معنایش بفهمیم؛

یا این که ما اصلاً معنای "الله تعالی عالمٌ" را نمیفهمیم.

اگر از "الله عالمٌ" نقیض آن را بفهمیم و معنا نماییم که العیاذ بالله، خداوند جاهل است، این که عین کفر است و غلط است. اگر هم بگوییم از "الله تعالی عالمٌ" ما چیزی نمیفهمیم، معنایش تعطیل عقل از شناخت خداوند است که در روایات به شدت نکوهش شده است. اگر هم بگوییم از "الله تعالی عالمٌ" غیر از آن چیزی را میفهمم که از "زیدٌ عالمٌ" میفهمم، این هم معنایش این است که یعنی کلماتی که دربارهی خداوند به کار میروند، مشترک لفظی هستند که اشتراک لفظی نیز خلاف اصل است.

نتیجه این که وقتی این سه احتمال غلط بود، از "الله تعالی عالمٌ" همان معنایی را میفهمیم که از "زیدٌ عالمٌ" میفهمیم که یعنی خداوند علم و کمال دارد و همه چیز برایش آشکار است (که این هم مشترک معنوی میشود.)

 

اشکال آیت الله خوئی به صاحب کفایه: آیت الله خوئی در کتاب هدایه، جلد اول، صفحه 169، فرموده است اشکال آخوند به صاحب فصول وارد نیست، زیرا صاحب فصول میفرماید وقتی ما میگوییم "الله تعالی عالمٌ" این یک نوع مجاز است (یا منقول است که منقول هم یک نوع مجاز است.) آیت الله خوئی میخواهد بفرماید وقتی میگوییم "الله تعالی عالمٌ" یعنی "الله تعالی علمٌ". اما اگر گفتیم "زیدٌ عالم"، یعنی "زیدٌ شخصٌ و ذاتٌ له العلم". بعباره اخری وقتی میگوییم "الله تعالی علم" یعنی خداوند متحد با علم است و عین ذاتش است، اما وقتی میگوییم "زیدٌ عالم" علم عین ذات زید نیست و صفات زید زاید بر ذات زید است.

 

نظر حضرت استاد عابدی در مسئله: اما حق اینست که نه فرمایش صاحب فصول درست است و نه فرمایش مرحوم آیت الله خوئی درست میباشد. آن چه درست است، فرمایش صاحب کفایه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo