< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/12/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صحیح و اعم

 

مقدمه

مرحوم آخوند در کفایه، بحثی را تحت عنوان ثمرهی بحث صحیح و اعم مطرح نموده و خود قول صحیحیها را میپذیرد. مرحوم آیت الله خوئی نیز قول اعم را میپذیرد. ما نیز سابقاً بیان نمودیم نظر آیت الله خوئی در قائل شدن به اعم، چند ایراد دارد.

 

ثمره بحث وضع بر صحیح یا اعم

اما ثمرهی مسئله؛ از قدیم معروف بوده هر کس قائل به صحیح باشد (یعنی الفاظ عبادات و معاملات بر صحیح وضع شده است)، باید همه جا احتیاط کند و تمسک به اطلاق جایز نیست. مثلا اگر شک کرد در نماز سوره جایز است یا خیر، نمیتواند به اطلاق اقیموا الصلاه تمسک کند، زیرا صحیحی معتقد است صلاه مد نظر اقیموا الصلاه، نماز صحیح است و اگر شخص سوره را نخواند، شک میکند چنین نمازی صحیح است یا خیر، در اینجا نیز نمیتواند به اطلاق تمسک کند. بر خلاف اعمیها، زیرا اعمی معتقد است نماز چه با سوره و چه بدون سوره نماز است، فقط یکی صحیح است و یکی باطل. تمسک به اطلاق هم فقط نماز را میخواهد.

حال ما برای تصحیح ثمره، آن را به گونهای دیگر بیان میکنیم؛ شرط تمسک به اطلاق این است که متکلم در مقام بیان باشد و چیزی را بیان نکند، صحیحی و اعمی از این جهت با یک دیگر اختلاف ندارند که اگر مشکوک، مقوم صدق عنوان باشد، در این صورت جای تمسک به اطلاق نیست، نه صحیحی و نه اعمی، هیچ کدام در این صورت به اطلاق تمسک نمیکنند. مانند این که نماز بی رکوع، نماز نیست و بدون هیچ اختلافی مجالی برای تمسک به اطلاق نیز نیست. آن چه محل اختلاف است این میباشد که ما یک عنوانی مانند صلاه داشته باشیم و خود این عنوان بر خارج صدق میکند. و شک داریم در یک عنوان زاید، مانند صلاه با سوره، در خود سوره شک داریم که آیا مقصود خداوند اقیموا الصلاه با سوره، یا نه همان صلاه تنها مد نظر است؟ در این جا صحیحی نمیتواند تمسک به اطلاق کند و سوره را میخواند و اعمی تمسک به اطلاق میکند و سوره را نمیخواند.

 

ان قلت : این بحثها فایده ندارد زیرا قریب به اتفاق آیات و روایات در مقام بیان نیستند، مانند این که اقیموا الصلاه در مقام بیان نیست، و نمیخواهد اجزا صلاه را بگوید و اصلا کلام اطلاق ندارد و در مقام بیان نیست. اگر هم جایی شارع در مقام بیان بود که خیلی هم نادر است مانند بحث وضوئات بیانیه، میشود به اطلاق تمسک نمود. (روایاتی داریم که به وضوئات بیانیه مشهور است؛ شخصی به حضرت امیر(ع) عرض میکند وضو چگونه است، حضرت دستور میدهد آب بیاورند و در مقابل شخص وضو میگیرد. یعنی حضرت در مقام بیان تمام خصوصیات وضو است. اگر در این جا که در مقام بیان ویژگی های وضو است، اگر موردی را بیان نکرد، هم صحیحی و هم اعمی به اطلاق تمسک میکنند.) بنابر این اگر شارع در مقام بیان باشد، نه صحیحی و نه اعمینمیتوانند به اطلاق تمسک کنند و اگر هم در مقام بیان باشد، هر دو گروه به اطلاق تمسک خواهند کرد.

 

قلت : بحث ما در مورد فعلیت تمسک به اطلاق نیست، بلکه بحث ما در مورد امکان تمسک به اطلاق است. یعنی بحث این است که اگر فرض کنیم شارع در مقام بیان بود و بیان نکرد، در این فرض آیا صحیحی میتواند به اطلاق تمسک نماید ام لا؟ فلذا این ثمرهی ذکر شده در عدم جواز تمسک صحیحی و جواز تمسک اعمی درست است. کما این که اگر در یک جایی میدانیم تمسک به اطلاق جایز نیست، مانند این که کلام اهمال و یا اجمال دارد، در این جا بین صحیحی و اعمی هیچ تفاوتی نیست، زیرا هر دو کلام را کنار میگذارند و به اصول عملیه مراجعه میکنند و مجرای برائت خواهد بود. پس صحیحی مانند اعمی در فرض اجمال کلام قائل به برائت خواهند بود. این علت آن است که مشهور با این که صحیحی هستند، اما همه جا مانند اعمیها سراغ برائت میروند. بعباره اخری هم صحیحی و هم اعمی قائل به برائت هستند، و ثمرهی مسئله نیز درست است، زیرا ثمره یک فرض است و نه واقعیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo